در برجام این آمریکا و اروپایی ها هستند که نمیخواهند امتیاز دهند، اما ایران با تصمیم به شرکت در مذاکرات، خواسته های بزرگی داشت، ولی به دلیل سنبه پر زور طرف مقابل و احتمال تشدید تحریم ها، مجبور به عقب نشینی شد. این استراتژی تکراری و همیشگی نظام ایران بوده است: عقب نشینی در آخرین لحظات!
آنها موضوع نصب دوربین ها در مرکز ساخت سانتریفیوژها در کرج را پذیرفتند و فعلا یک مشکل را حل کردند. اروپایی ها و آمریکا گفته بودند تا دوربین ها وصل نشود ما اصلاً گفتوگو نمیکنیم. حاکمیت هم این شرط را قبول کرد.
محور آمریکا_اروپا میگویند ما گشایش هایی تدریجی میدهیم، اما هیچ تضمینی نمی دهیم که تحریم ها لغو شوند. این امر بستگی به رفتار ایران دارد. اما ایران به دنبال روشی میگردد که ببیند چگونه میتواند این معضل را جمع و مدیریت کند که ضرر نکند و یکدفعه دلار به دامنه 60 هزار تومان نرسد. چرا که بلافاصله بعد از پذیرش نصب دوربین های آژانس در سایت کرج، دلار پایین آمد. فعلا سر نخ و مکانیزم رفع تحریم ها دست آمریکاست.
مسئله تحریم ها و رفع آن شبیه درب جویبارهای زمین کشاورزی است که یک درب آهنین میگذارند تا آب قطع شود و بعد بالا میکشند و یک مقدار آب میآید! الآن اروپا و آمریکا میخواهند با حکومت ایران همین کار را بکنند که هر موقع دلشان خواست درب آب را باز وباره آن را بیندازند. این مکانیزم تحریم و رفع آن، الآن بحران درست کرده است.
در مورد برجام آمریکاییها میگویند فرصت توافق در حال از دست رفتن است، منتها حکومت نمیخواهد در فضای عمومی این را بگوید چون أصلا به نفعش نیست. مسئله به اتمام رسیدن صبر آمریکاییها و اروپایی ها کار را خیلی پیچیده کرده است. حاکمیت میخواهد بگوید ما در فشار نیستیم، ولی در گفتوگوها این ایران است که امتیاز میدهد نه اروپا.
این که ایران در پی ساختن بمب باشد، با نفوذی که اسراییل در ساختار قدرت ایران دارد با دقت قابل ارزیابی نیست و نمیدانیم این ماجرا به کجا خواهد کشید. اسراییل از برنامههای ایران آگاهی کامل دارد. آنها جاسوسهایی دارند که بر اساس آن اقدامات مهم هر مرحله ایران را رصد می کنند و به اطلاع غربی ها می رسانند.
اسرائیل ممکن است نتواند مراکز هسته ای ایران را به طور کامل تخریب کند ولی میتواند مدام به آژانس گزارش دهد و آژانس مانع فعالیتهای ایران شود. این هم یک بحران است که حکومت ایران دارد.
رهبری نظام اول خواسته ها و در خواست هایی را مطرح کرد که چین و روسیه هم مقابل آن ایستادند و گفتند اینها اصلاً شدنی نیست، ولی بعد آرام آرام خواستههایشان را پایین آوردند. ایران اما هنوز روی یک مسئله تاکید دارد و میگوید تضمین دهید که بعد از توافق، تحریم ها بر نمیگردند اما آمریکا و اروپایی ها میگویند هیچ تضمینی نمیدهیم!
نفوذ منطقه ای ایران به ضد خود تبدیل شده است!
اگر در فردای فرضی در لبنان اختلافی به وجود بیاید و حزبالله بحران جدی ایجاد کند همین قدرت های بزرگ از ایران خواهند خواست برود و مشکل و مانع را رفع کند، وگرنه برای ایران تاوان خواهد داشت، و این برای ایران خیلی خطرناک است. و یا اگر در عراق مشکلی برای تشکیل دولت به وجود بیآید، باز از ایران خواهند خواست برود و مشکل را حل کند!
اگر حاکمیت نتواند تحولات منطقه ای را به سود خودش تمام کند، که نمیتواند؛ فردا همین نفوذ منطقه ای برایش هزینه زا خواهد بود؛ این یعنی در عمل باید به یمنی ها و حزبالله و حشدالشعبیها خیانت کند. در سیاست تا یک مدت وقت هست، توازن قوا برای ابد نیست. یک دولت یا قدرت میآید در جنگ و منازعه ها مشارکت میکند و یک نیروی مطرح در میدان میشود، اما ممکن است وقتی مرحله تعاملات سیاسی و دوران معامله برسد دیگر وزنه دوران جنگ و میدان را نداشته باشد. نقش حاکمیت ایران در مرحله معامله افت کرده است چون فاقد توان سیاسی و اقتصادی است و طرف های مقابل از نفوذ و زور بیشتری به خصوص در عرصه اقتصادی برخوردارند.
به طور مثال در جنگ نیایتی و کشمکش ایران و عربستان در یمن، عربستان پول و ارتباطات جهانی بیشتری دارد؛ حال هر وقت ایران میآید و در باره موضوعی تحریکی ایجاد می کند و منازعه در یمن بالا میگیرد و ایران پشت حوثی ها میایستد؛ آمریکایی ها میگویند حکومت ایران باید حوثی ها را آرام کند! در چنین وضعیت و حالتی، اگر ایران أوضاع را آرام نکند، آنگاه آمریکا میگوید از توافق برجام یا مواهب آن خبری نیست! این نکته مهمی است، چون در این نوع روابط و مناسبات، همه چیز به یکدیگر گره خورده است.
همچنین در رابطه با برد موشکهای ایران؛ اروپا و آمریکا اعلام میکنند که برد موشکی باید این یا آن مقدار باشد، اگر ایران قبول نکند، خواهند گفت پس از توافق برجام و مواهب آن خبری نیست!
چرا آقای خامنه ای بازی را تمام نمیکند؟
آقای خامنه ای به این بازی خاتمه نمی دهد چون تمام اقتدارش از بین میرود. از ابهت نظام چه چیزی باقی میماند اگر وی برنامه اتمی را کنار بگذارد و یا به طور رسمی اعلام کند که از منطقه خارج میشود؟
حاکمیت در تلاش است که انرژی هسته ای را با نفوذ منطقه ای و موشکی تعویض نماید و آمریکا و اروپا وارد این دو موضوع نشوند. این برای ساختار قدرت ایران ارضا کننده است. جمهوری اسلامی انرژی هسته ای را به قدرت و حضور منطقه ای پیوند زد، حال اگر از هسته ای کوتاه بیاید، از این دو نمیخواهد کوتاه بیاید.
آمریکا و اروپایی ها میگویند ما تنها در مورد موشک و هسته ای حرف نمیزنیم، در مورد روح برجام و صلح منطقه ای حرف میزنیم، شما منطقه را بی ثبات کرده اید، پس باید کمک کنید مسئله منطقه حل شود، منتها این بار به نفع ما! مشکل مذاکرات و توافقات به این گرهگاه بزرگ برمی گردد.