در سالهای آغازین سدهی بیستم میلادی، ملک سعود – بنیانگذار پادشاهی عربسنان سعودی- ترجیح میداد غربیها در قلمرو او نه در جستوجوی نفت که در جستوجوی آب باشند. با وجود این، کشف ذخایر عظیم نفت در منطقهی خلیج فارس در سالهای دههی سی سدهی بیستم میلادی نه تنها سرنوشت این منطقه بل سرنوشت تمامی جهان را دگرگون کرد.
پیش از این رویداد مهم، وضعیّت اقتصادی کشورهای عرب خلیج فارس به هیچ روی رشکانگیز نبود. عربستان سعودی با مشکلات مادی در ارتباط با خزانهی کشور رو به رو بود و منبع اصلی درآمد آن یعنی زیارت اماکن مقدس در مکّه و مدینه نیز به خاطر بحران اقتصادی جهانی در سالهای دههی سی رو به کاهش داشت. به قولی، یک شتر برای جابهجا کردن بودجهی کلّ آن کشور کفایت می کرد. امیرنشینهای کرانهی خلیج فارس (ابوطبی، دُبی، کویت، قطر و دیگر امیر نشینها) نیز هنوز تحتالحمایهی انگلیس بودند و منبع اصلی درآمدشان صید مروارید بود. درآمد ناشی از صید مروارید نیز به خاطر تولید مروارید پرورشی توسّط ژاپنیها کمتر و کمتر میشد. دیگر منابع درآمد این امیرنشینها یعنی پرورش شتر و کشت و برداشت خرما نیز چشماندازی جذّاب را پیشِ روی آنان قرار نمیداد.لحمایه
کشف و استخراج نفت به معنای تضمینِ درآمدی بی درد سر برای این امیرنشینها بود. درآمدی که در سالهای دههی هفتاد به برکت افرایش چشمگیر قیمت نفت خام چندبرابر شد. از این تاریخ بود که کشورهای عرب خلیج فارس صاحب ثروتی سرشار شدند.
کشورهای عرب این منطقه – سوای عراق که قربانی جاهطلبیها و کارهای نسنجیدهی صدام حسین شد- موفق شدند با اتخاذ سیاستهای درست، ثروت ناشی از فروش نفت را به خدمتِ رفاه کشورهای شان درآورند. با استفاده از این درآمد نفتی، همزمان با گسترش و توسعهی زیرساختها و خدمات دولتی طرحهای بلندپروازانهای را برای توسعه اقتصادی و صنعتی، دادن کمک ها و یارانههای اجتماعی سخاوتمندانه به شهروندان و بالاخره سرمایهگذاریهای هنگفت در خارج به موقع اجرا گذاشته و کشورهای خویش را به شرکای ممتازِ تجاری کشورهای صنعتی جهان تبدیل کردهاند. بدین سان، طیّ چند دهه در حاشیهی صحرای عرب شهرهای مدرنی قابل قیاس با کلانشهرهای آمریکای شمالی و آسیا – با آسمانخراشهای سربه فلک کشیده، سر بر آوردهاند. نقش نفت در رقمزدن سرنوشت این کشورها چنان مهم است که اغلب از آنها به عنوان “پادشاهیهای نفتی” یاد میشود.
با وجود این، میان این کشورها تفاوتهای بارزی به چشم میخورد. عربستان سعودی دارای بیشترین درآمد نفتی است امّا بزرگترین و در عین حال پرجمعیّتترین این کشورها نیز میباشد. در نتیجه وضعیّت کشور تابع افزایش یا کاهش قیمت این ماده است. امارات عربی متحده و کویت و قطر به خاطر جمعیت کم و درآمدهای بالا میتوانند ثروت و رفاه خود را به رخ دیگران بکشند. این چند کشورهرچند که هنوز هم وابسته به درآمدهای حاصل از فراوردههای نفت و گاز خود هستند، موفّق شدهاند یک الگو یا مدل اقتصادی مناسب و درخور را برای توسعهی بخشهای اقتصادی چون گردشگری، امور مالی، ساخت و ساز و ترابری هوائی به منصّهی ظهور برسانند. تحقق این هدف با تلفیق برخورداری از یک انرژی نهچندان پرهزینه و برخورداری از امکانات مالی دهبرابر شده به برکت امکان وامگیری و تندادن به بدهکاری و بالاخره یک نیروی کار مهاجر میسّر شده است.
به گزارش وزارت اقتصاد و دارائی فرانسه، اقتصاد شش کشور عضو شورای همکاری کشورهای عرب خلیج فارس(عربستان سعودی، بحرین، امارات عربی متحده، کویت، عمان و قطر) در دهههای اخیر به خاطر درآمد حاصل از نفت و گاز شاهد یک رشدِ نیرومند بوده و تولید ناخالص داخلی این منظقه در فاصلهی سالهای ٢٠٠٠ تا ٢٠١٩ بیش از چهار برابر شده و به ١۶۴٠ میلیارد دلار آمریکا رسیده است. میانگینِ رشد اقتصادی این کشورها از سال ٢٠٠٠ تا ٢٠١۶ چهاروهفتدهم درصد بوده است. درآمدهای حاصل از فروش نفت و گاز به این شش کشور امکان داده است نظامهای یارانهای سخاوتمندانهای را در کشور برقرار کنند و به سطحی از توسعهی انسانی برسند که بالاترین سطح در منطقهی خاورمیانه است.ی را در ای
کاهش چشمگیر قیمت نفت از سال ٢٠١۴ به اینسو باعث تسریع سیاستهای این چند کشور در راستای متنّوع کردن منابع درآمدزا و تشدید روندِ اصلاح سیاستهای مالی شده است.
در ادامهی این بررسی- به عنوان نمونه – نگاهی به تحوّلات اقتصادی بحرین، یکی از این کشورها، و تلاش دولت آن برای همگام کردن کشور با آخرین پیشرفتهای علمی و فنی دهههای پایانی سدهی بیستم و دو دههی نخست سدهی بیستویکم می اندازیم.
نمونه بحرین
پادشاهی بحرین کشوری است مرکب از ٣٣ جزیره که کل وسعت آن کمتر از ٨٠٠ کیلومتر مربع و جمعیت آن نزدیک به یک میلیون و پانصدهزار نفر (نیمی از آن شهروندان خارجی) است. بحرین برغم داشتن منابع و ذخایر نفتی کشور چندان ثروتمندی نیست. البته ۶٠ درصدِ درآمد دولت و ٣٠ درصدِ تولید ناخالص ملی بحرین از همین منبع تأمین میشود امّا اقتصاد این کشور امروزه به بانکداری، خطوط هواپیمائی موفق، خدمات فرودگاهی، بنادر مجهز صنعتی، صنایع ساخت و تعمیر کشتی و بالاخره تولید آلومینیوم وابسته است. بحرین از نظر تولید آلومینیوم- تنها صنعت سنگین این کشور- در منطقهی خاورمیانه در ردهی نخست و در جهان در ردهی پنجم قرار دارد.
“شورای توسعهی اقتصادی بحرین” در مطلبی که در تارنمای این شورا منتشر شده به دستاوردها و پیشرفتهای بازرگانی و تجاری این کشور در ده سال دوم سدهی بیستویکم (٢٠٢٠-٢٠١٠) پرداخته است.
در این مطلب، از این دهه به عنوان دههای پرتلاطم در جهان و در عین حال توام با پیشرفتهای چشمگیر در عرصهی چگونگی فعالیتهای اقتصادیُ بازرگانی و تجاری یاد شده است. بر اساس این نوشته، همزمان با بروز مشکلاتی برای شرکتها و مؤسسات بزرگ در بازار جهانی، بازارهای نوخاسته یا نوظهوری چون بحرین توانستهاند راههای تازهای را به روی نحوهی دادوستد در مقیاسی بینالمللی بگشایند. در دنبالهی مطلب میخوانیم با انداختن نگاهی به ده سالی که پشت سر گذاشتهایم میبینیم که در پیِ پدیدآمدن زیستبوم استارتاپها در این مدت، بحرین گامهای بلندی در راه گذار به عصر دیجیتال برداشته و به کانونی برای نوآوران و کارشناسان فناوری دیجیتال بدل شده است. شورای توسعهی اقتصادی بحرین در این مقاله ده مورد زیر را به عنوان موارد پیشرفت و موفقیت و بختیاری این کشور کوچک در خلیج فارس برشمرده است.لمللی گشوده اند.
١ -راهاندازی “خدمات وبِ آمازون” [آمازون وب سرویسیز] در بحرین.
“خدمات وب آمازون” یا “آمازون وب سرویسیز” بدون شک یکی از مهمترین نوآوریهای شرکت آمازون است. “خدمات وب آمازون” مجموعه ای از خدمات وب هستند که شرکت آمازون بر بستر “اَبر” خود و از طریق اینترنت به عموم عرضه میکند. این خدمات زیرساختهای فناوری اطلاعات را به صورت سرویسها یا خدمات انعطافپذیر به مشتریان اجاره میدهد.
این خدمات شامل سرویسهای محاسباتی و رایانشی، ذخیرهسازی، تحویل محتوا، “پایگاه داده” یا “دیتا بیس”، تجارت الکترونیک و صدور صورتحساب و موارد دیگر میشود. “اَبر” در اینجا استعاره از شبکه یا شبکهای از شبکههای وسیع است که کاربر معمولی از پشت صحنه و آنچه در پی آن اتفاق میافتد اطلاع دقیقی ندارد (مانند داخل ابر).
٢- کشف یک میدان نفتی با یک ذخیرهی هشتاد بیلیون بشکهای در سال ٢٠١٨
٣- راهاندازی پیست رقابتهای بین المللی اتوموبیلرانی “فرمول یک” در سال٢٠٠۴نویسندهی این مقاله مینویسد با ن
۴ – کسب مقام اول در فهرست بهترین کشورهای جهان برای فعالیّتهای کاری در سال ٢٠١٨
۵ – افزایش چشمگیر در ارائهی خدمات و عرضهی کالا به مصرفکنندگان و مشاهدهی یک افزایش سالانهی ١٣ درصدی در این بخش در جریان سال ٢٠١٩. انتظار میرود در دو تا سه سال آتی نیز نرخ رشد در این بخش به همین میزان ادامه یابد. نویسنده به ورود برندهای لوکس و معروف به بازار بحرین در این دهه از جمله ورود برند معروف گوچی در مشارکت با یک برند بحرینی در سال ٢٠١٣ اشاره کرده وبحرین را کانونی برای این رشته از فعالیتهای تجاری در محدودهی کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس معرفی می کند. گشایش دفتر کارت اعتباری «مستر کارت» در سال ٢٠١٧ در راستای تسهیل پرداخت برای مصرف کنندگان از دیگر دستاوردهای برشمرده شده در این بخش است.
۶ – اعلام منامه (پایتخت بحرین) به عنوان یکی از ١٠ شهر مهم جهان برای فعالیتهای بازرگانی در آینده در سال ٢٠١۴.
٧ – افتتاح «خلیج فینتک بحرین» در سال ٢٠١٨
«فینتک» یا فناوری مالی (فایننشل تکنولوژی) به معنای کار نوآورانه فناوری در خدمات مالی است. فینتک در واقع یک صنعت در فضای اقتصادی است و در برگیرندهی شرکتها یا کمپانیهائی است که با بهکارگرفتن تکنولوژی تلاش می کنند خدمات مالی را کارآمدتر کنند. برخی از این شرکتها با بانکها رقابت و برخی دیگر همکاری میکنند. فینتک در حال حاضر انواع فعالیتهای مالی مانند انتقال پول، تخصیص چک با گوشی هوشمند، انتخاب یک بانک برای درخواست اعتبار، جمعآوری سرمایه برای راه اندازی کسبوکار یا مدیریت سرمایهگذاریها را بدون کمک هیچ شخص دیگری توصیف میکند. خلیج فینتک بحرین جزئی از یک کنسرسیوم است که در آمریکا و سنگاپور هم دفاتری دارد. بهگفتهی شورای توسعه اقتصادی بحرین، راهاندازی این فین تک در بحرین بخشی از روند ایجاد زیست بوم عمده و اصلی استارتاپها در منطقه است. این مرکز فضای مشترک و امکان همکاری با بانکهای منطقهای و جهانی را در اختیار کارآفرینان قرار میدهد.
٨ – برقراری سیستم سرتاسری “بانک باز” [بانک آزاد] در کشور
در سال ٢٠١٩ بحرین نخستین کشوری خاورمیانه بود که نظام بانکداری باز را در کشور برقرار کرد. در بانکداری باز عملیات بانکی محدود به چهاردیواری بانک نیست و بانک ها صرفاْ سکویی برای عملیات بانکیاند. بانکداری باز به مشتریان امکان میدهد بدون نیاز به مراجعه به بانکها کارهای بانکی خود را انجام دهند. افزون بر این، بحرین در تجهیز مؤسسات دولتی و خصوصی به سیستم رایانش ابری [کلاود کامپیوتینگ] نیز نخسنین کشور منطقه بوده است.
٩ – امضای بیش از ١٠٠ یادداشت تفاهم با کشورهای سرتا سر جهان
در خلال دههی دوم سدهی بیستم (٢٠٢٠-٢٠١٠)، بحرین برای برقراری و گسترش روابط با کشورها و نهادها با تمرکز راهبردی بر تبادل اطلاعات و روابط دوجانبه به امضای بیش از ١٠٠ یادداشت تفاهم مبادرت کرده است. فناوری مالی [فینتک] و “فناوری اطلاعات و ارتباطات” از جمله موارد مربوط به این تفاهمنامهها بوده است.
١٠ – برخورداری از سریعترین رشد غیر نفتی در میان اعضای شورای همکاری کشورهای عرب خلیج فارس
سرانجام این که به نوشتهی یکی از نشریات این پادشاهی، تولید ناخالص داخلی بحرین به عنوان نمونه در سال ٢٠١٧ با یک رشد ٩/٣ درصدی همراه بوده است. این رشد در مورد اقتصاد غیرنفتی ۵ درصد بوده است.
یونس مرادی در مقالهی کوتاهی زیر عنوان “بحرین و رؤیای تبدیل شدن به قطب استارتاپی منطقه” که در آبانماه ١٣٩٩در تارنمای “دیژیاتو” منتشر شده است پس از اعلام خبر راهاندازی یک برنامهی تشویقی در بحرین با هدف تشویق استارتاپهای خارجی به سرمایهگذاری و فعالیت در بحرین مینویسد این برنامه در چهارچوب برنامهی شورای همکاری کشورهای عرب خلیج فارس راهاندازی شده و بر اساس آن اقدامهائی در راستای تسریع در روند صدور روادید، اجازهی اقامت و فرایندهای به ثبت رساندن کسبوکار به مرحلهی اجرا گذاشته میشود. به نوشتهی یونس مرادی، در این طرح شتابدهندهها و مراکز رشد به کمک استارتاپها آمده و دولت هم در صورت لزوم به پشتیبانیهای مالی مبادرت خواهد کرد.
در بخش دیگری از این مقاله نویسنده بر این نکته انگشت میگذارد که کشور کوچک بحرین به خاطر چهارچوب قانونگذاری منعطف، پیشرو و چابک خود بهمراتب آسانتر از دیگر کشورها به گنجاندن موازین مربوط به فناوریهای نوظهور چون بانکداری باز و رمزارزها در قوانین خود دستمیزند.
نویسنده پس از برشمردن تلاشهای امارات عربی متحده در همین عرصه مینویسد بهرغم کوششهای پر شتاب کشورهای منطقه به نظر نمیرسد که جمهوری اسلامی ایران تمایل چندانی به شرکت در این رقابت داشته باشد. یونس مرادی یادآور می شود که هرچند حسن روحانی -رئیس جمهوری ایران – در جریان نشست سران کشورهای جنبش عدم تعهد در کوبا رمزارز را ابزاری برای مقابله با تحریمهای آمریکا دانست، مسایلی نظیر قطع برق مراکز ماینینگ و الزامی کردن اخذ مجوز توسط ماینرهای خانگی شرایط را بهگونهای پیش برده که استخراج کنندگان در حال خروج از ایران و مهاجرت به کشورهای دیگری مانند قزاقستان هستند. در پایان این مطلب به نقل از عباس آسوشه – معاون مرکز ملی فضای مجازی – میخوانیم در صورت ادامهی روند فعلی یک دهه دیگر ایران از آنچه که امروز هست نیز عقبماندهتر خواهد بود چرا که دنیا با شتابی جشمگیر در عرصهی فناوریهای نوین رشد میکند.
یونس مرادی در مقالهی دیگری زیر عنوان «نبردی در غیاب ایران: مبارزهی کشورهای منطقه برای تبدیل شدن به پایتخت استارتاپها» در همین تارنما که این بار تاریخ آذر ١٣٩٨ را بر پیشانی خود دارد مینویسد در شرایطی که قطع اینترنت ضربهای کاری را به پیکرهی نحیف اقتصاد ایران و استارتاپهای بزرگ و کوچک وارد کرده، میان کشورهای منطقه از جمله بحرین، امارات، عربستان سعودی و حتی اردن رقابتی نفسگیر برای تبدیل شدن به قطب استارتاپی خاورمیانه در جریان است. در بخش دیگری از این مقاله می خوانیم بر همه بدیهی و آشکار است که استارتاپها با ارائهی راه حلهای نوین برای چالشهای قدیمی به اشتغال زایی، تقویت اقتصاد، جذب سرمایهی خارجی، صرفه جویی در هزینهها و حتی ایجاد کمپانیهای میلیون دلاری در مقیاس جهانی کمک میکنند. به باور نویسنده همین عوامل باعث شده است که کشورهای منطقه با اختصاص بودجههای هنگفت در فراهمآوردن زیرساختهای قوی و جذاب برای استارتاپها برای ربودن گوی سبقت از یکدیگر کوشش کنند. رقابتی که شوربختانه نامی از ایران در آن نیست.
Keywan Piram
Le développement des pays du Golfe (Persique)
یونس مرادی
- بحرین و رؤیای تبدیل شدن به قطب استارتاپی منطقه با ارائهی تسهیلات ویژه، ١٣٩٩
- نبردی در غیاب ایران: مبارزهی کشورهای منطقه برای تبدیل شدن به پایتخت استارتاپها، ١٣٩٨