برخی از اهل نظر به طور مرتب نسبت به رواج پوپولیسم در جامعه و بخصوص ظهور دوباره و قدرتمندانۀ آن در انتخابات آینده هشدار میدهند.
پوپولیسم در بدترین شکل خود نوعی عوامفریبی و دادنِ وعدههای بزرگِ بیمبنا و توخالی به تودۀ مردم است. به نظر من اما آنچه جامعۀ ایرانی را از بنیاد تهدید میکند، وقیحترین صورت لمپنیسم است که پوپولیسم در مقایسه با آن توأم با کلی عقلانیت و مدنیت است!
لمپنیسم در گام نخست خود در “زبان” ظهور و بروز پیدا میکند و کلام را در جهت تهدید و اهانت و ناسزا و اتهام و آزار روحی دیگران به خدمت میگیرد. لمپنیسم در گام دوم خود صورت عملی پیدا میکند و به ویرانگری و خشونتورزی فیزیکی منجر میشود.
در هر جامعهای معمولاً قشری لمپن به صورت حاشیهای یافت میشود، اما در شرایط بحران اقتصادی و بنبست سیاسی، لمپنیسم از حاشیه به متن میخزد و به تدریج کل فضای جامعه را تسخیر میکند.
از این رو، گسترش لمپنیسم نتیجۀ مستقیم افسردگی، یأسِ اجتماعی، احساس بیآیندگی و بیقدرتی و ناتوانی عملی است. انسان ناتوان و افسرده و بیآینده برای تخلیۀ روانی خود استعدادی جز توسل به ناسزا و پرخاش در خود نمیبیند و در این مسیر تا بدانجا به پیش میتازد که به صورت موجودی صرفاً فحاش و بدزبان در میآید.
تخلیۀ روانیِ ناشی از گفتار لمپنیستی، آن را در شرایط سخت و طاقتفرسای اجتماعی، به ابزاری سخت وسوسهانگیز تبدیل میکند به طوری که نه فقط افراد عادی بلکه جمعی از اهل سواد هم، زبان خود را به آن مسلح میکنند!
امروزه بدبختانه همۀ ما ایرانیان در همۀ طیفهای سیاسی و اجتماعی در معرض این وسوسه قرار داریم و گویی توان مقاومت در برابر ویروس آن را از دست دادهایم. برای اینکه مشخص شود این ویروس تا چه حد و اندازه مسری است، نگاهی گذرا به ادبیات نوشتاری و گفتاری این روزها کفایت میکند.
آخر و عاقبت فراگیر شدن لمپنیسم در یک جامعه بینیاز از توضیح و تفسیر است. حداقلش این است که در دورهای سنگ روی سنگ بند نمیشود و بعد برای آنکه سنگ روی سنگ بند شود، بخشی از لمپنیسم در قالب فاشیسم ارادهاش را بر جامعه با ابزار ترور و خشونت تحمیل میکند!
از این رو، توصیۀ من به دوستانی که دل در گرو بهبود حال این سرزمین دارند، این است که اگر گاهی هم بر حسب اتفاق از کوره در میروند و از شدت خشم ناسزایی نثار این یا آن میکنند که در جای خود امری طبیعی است، اما سخت مراقب باشند که به دام لمپنیسم گفتاری به عنوان شیوهای عادی و روزمره از زندگی سیاسی گرفتار نشوند.
لمپنیسم زبانی و عملی، فقط نشانۀ ناتوانی و حرمان است و جز آزار و تخریب اثری بر آن مترتب نیست. اگر قرار بود با لمپنیسم، نظامی حفظ شود، از ابتدای تاریخ تا کنون یک نظام برای همیشه حفظ میشد! اگر قرار بود با لمپنیسم، نظامی اصلاح شود، همۀ نظامهای بشری تاکنون اصلاح شده بودند! و اگر قرار بود با لمنیسم نظامی سرنگون شود، هیچ نظامی در عالم حتی یک روز هم استقرار پیدا نمیکرد!