بحران کروناویروس: بوته ی آزمایشِ عبورِ از خودخواهی های ملّی گرایانه

-

Dominique_Moïsi دومینیک مُئیزیزمانی اِی. ژی. پی. تیلور(1)، مورِّخِ بریتانیائیِ  سده ی بیستم یا لحنی طنزآلود گفته بود تاریخ همه چیز را در خود دارد امّا جز این که نباید در اواخر تابستان به روسیه حمله کرد درسی از آن نمی توان گرفت. با وجود این، همزمان با تشدید شیوعِ بیماری سراسرگیر یا عالم گیرِ(2) “کروناویروس” در اروپا و ایالات متحده ی آمریکا و سرایتِ آن به دیگر نقاطِ جهان، اندک اندک برای درکِ ابعاد و اهمیّت آن به گذشته هم متوسّل می شویم. از هم اکنون در بررسی این بحران از آن به عنوانِ حادّترین و وخیم ترین  بیماری سراسرگیرِ پس از بروز آنفلوآنزای اسپانیائیِ سال های ۱۹۱۹-۱۹۱۸ و بحران و رکودِ اقتصادیِ سال ۱۹۲۹ یاد می کنیم. طنز تاریخ این که در حال حاضر این مکزیک است که برای مقابله با کُروناویروس مرزهای خود با ایالات متحده ی آمریکا را می بندد. حملِ جنازه های قربانیانِ کُرونا ویروس در ایتالیا توسّطِ کامیون های ارتش این کشور به گورستان، تصویری امروزین از نقاشی ها و گراورهای موسوم به “فجایعِ جنگ”ِ فرانسیسکو گویا(3)، نقاش برجسته ی اسپانیائی در سده های هژدهم و نوزدهم میلادی است.

طاعونِ آتن

نسلی که پس از پایان جنگ جهانی دوّم و دوران رونقِ زاد و ولد پای به این جهان گذاشت براین باور بود که به تقریب یا به گونه ای تامّ و تمام همه ی خطرها را پشت سر گذاشته است. برای این نسلِ یک امید به زندگی یا میانگینِ زندگیِ (4) طولانی و برخوردار از سلامتی بی پیشینه و یگانه در تاریخ بشریّت پیش بینی می شد. امروز، این نسل است که در خطِ اولِ جبهه و گیج و سر در گم در قرنطینه گرفتار شده است.

با همه ی این ها، برغم توصیه ی مورِّخ انگلیسی و در چنین اوضاع و احوالی شاید انداختن نگاهی به گذشته مفید فایدتی برای داشتن چشم اندازی از امروزمان باشد.

سه دوره در تاریخ شایسته ی توجه اند: طاعون آتن در سال های ·۴۳ و ۴۲۶ پیش از میلادِ مسیح، طاعونِ سیاه اروپا که از سال ۱۳۴۵ تا ·۱۷۳  و به ویژه در سال های ۱۳۴۷ تا ۱۳۵۱ به این قارّه آسیب های سنگین وارد کرد. نزدیک تر از همه ی این موارد به ما، شیوعِ آنفلوانزای اسپانیائی است که پیش تر به آن اشاره کردیم.

شیوعِ طاعون در یونان به لطف و برکت توصیفِ دقیق و تفصیلی “توکیدیدِس”(5)– مورخ، سیاستمدار و استراتژِ یونانی- در تاریخ به ثبت رسیده است. به احتمال زیاد شاید هم این بیماری واگیر دار(6) نه طاعون که تیفوس بوده است. شیوع این بیماری واگیردار به مرگ ده ها هزار تن از مردم آتن از جمله “پریکلس”(7)، سخنران، دولتمرد و راهبُردشناس [استراتژ/ استراتژیست]  پرآوازه ی یونان منجر شد. بنا بر برآوُردهای انجام شده بین یک چهارم تا یک سوّم جمعیّت آتن جان سپردند و نقطه ی پایانی بر یکی از ممتاز ترین دوره های تاریخ بشریّت گذاشته شد. این رویدادهای گذشته به “پل والری”(8)– شاعر، نویسنده و فیلسوف فرانسوی- امکان داد که بنویسد: “ما تمدّن های دیگر اکنون می دانیم که میرا هستیم”.

طاعون سیاه سال های ۱۳۴۷ تا ۱۳۵۱ میلادی،دست کم ·۳ درصد از جمعیّت اروپا را به کام مرگ فرستاد. این بیماری واگیر دار مُهرِ “قرن نکبت ها “(9) را بر پیشانی قرن چهاردهم زد. در سال ۱۹۷۸ با انتشار کتاب “آینه ای در دور دست”*** اثر باربارا تاکمن این قرن فاجعه بار در دسترس تخیّلِ ما قرار گرفت. در فاصله ی سال های ۱۶۱۸ تا ۱۶۴۸ در خلال جنگ های معروف به جنگ های سی ساله ودر نتیجه میانکُنِش جنگ، طاعون و قحطی جمعیّت آلمان از ۴۸ میلیون به ۲۸ میلیون کاهش یافت.

مدیریتِ جهانی خطر عفونی

مورِّخان امروزه بر این باورند که تکرارِ فاجعه ی شیوعِ طاعون به ویژه در منطقه ی دریای مدیترانه، به احتمال زیاد به سودِ عمران و آبادی شهرهای شمالِ اروپا ، شهرهای سواحل دریای شمال و دریای بالتیک و بالاخره شهرهای منطقه ی فلاندر(10) در بخش هائی از فرانسه، بلزیک و جنوب هلند تمام شده است. آیا این جا به جائی [عمران و آبادی] صورت گرفته در قرن هفدهم به طرف شمال اروپا، امروز در سطح جهانی برابر و همتائی برای چرخشِ “غرب غربی”(11) یا بخش غربی غرب به سوی آسیا نیست؟ جابه جائی و چرخشی که از مدتی پیش وجود داشته و با ویروس کوید-۱۹ می تواند شتابی بیش تر گیرد؟

رونالد ریگان، رئیسِ جمهوری پیشینِ آمریکا، می گفت اگر مریخی ها کره ی زمین را اشغال کنند، ایالات متحده ی آمریکا و اتحاد شوروی برای مقابله با خطرِآنان متحد خواهند شد. امروز، قدرت های بزرگ جهان و در رأس آن ها آمریکا و چین می توانند برای رفتن به مصافِ کروناویروس اختلاف های خود را کنار بگذارند؟

گریپ یا آنفلوانزای اسپانیائیِ سال های ۱۹۱۹- ۱۹۱۸ با ·۵ میلیون مرگ و میر (مقایسه کنید با ·۶ میلیون کشته ی جنگ حهانی) از سوئی از نظر زمانی بسیار نزدیک تر به ما و از دیگر سو از نظر درس های آن بسیار دورتر از ماست. این بیماری با توجه به این که درست در پایان جنگ جهانی اول آغازشد برخلاف شیوع بیماری سراسرگیر کُروناویروس در صدر اخبار و وقایع روز قرار نگرفت. آن بیماری واگیر دار به رغم تلفات سنگین آن در سایه ی رسانه ای جنگ جهانی اول که در فرانسه به “جنگ بزرگ” معروف است واقع شد. با توجّه به پیامدها و تأثیرهای جنگ جهانی اول بر جامعه، پیامدها و تأثیر های ژئوپلیتیک و اقتصادی آنفلوانزای اسپانیائی مألاً بسی ضعیف تر بود. شیوعِ آنفلوانزای اسپانیائی ضرورتِ مدیریّتِ خطرهای عفونی را به منصّه ی ظهور رساند هر چند می بایست تا سال ۱۹۴۸ برای زایشِ سارمان جهانی بهداشت در پی تأسیس سازمان ملل متحد انتظار کشید.

آینده‌ی آزادی

هدف و آرزوی من از این یادآوری تاریخ و رویدادهای آن آگاهی همگان بر پرشماری و  گستره ی عظیم چالش ها و دشواری های بزرگی است که ما امروز باید به مقابله با آن ها برویم. جامعه ی بیش از حدِ پیوندخورده و متصّل به همِ امروز در دورانِ جهانی شدن هوش مصنوعی اگر هم  به جامعه ی آتنی ها، اروپای قرون وسطی و حتّی دنیای اوائلِ سده ی بیستم شباهتی داشته باشد این شباهت بسیار خُرد و ناچیز است. و (امیدوار باشیم)**** که تلفات و مرگ و میر ناشی از کروناویروس هم با تلفات بیماری های سراسرگیرِ پیشین متفاوت باشد.

با وجود این، بحرانی که در حال حاضر با آن رو به رو هستیم بزرگ ترین و مهم ترین بحران نسلِ ما ست. تصمیم هائی که خواهیم گرفت تأثیرهائی حیاتی و سرنوشت ساز برای ما نه تنها در چند سال بل در چند دهه ی آینده خواهد داشت. این تأثیرها ی مهم تنها به حوزه ی سلامت محدود نخواهد بود و افزون بر آن عرصه ی اقتصاد و نظام های سیاسی ما و بسا مهم تر و ریشه ای تر از اقتصاد و سیاست پهنه ی فرهنگ های ما و دگرگون شدن شان را شامل خواهد شد. چیزی که در این میان بیش ار هر چیز مطرح و حیاتی است آینده ی آزادی ما و ضرورتِ یافتن تعادل و توازنی دقیق و منصفانه میان حفاظت از جسم و پاسداری از جان و روح ماست. ما حقِ ارتکابِ اشتباهِ زیاده روی در کنترل ها با انگیزه ی ترس از کم کاری در ارتباط با سلامت یا عکس آن را به هیچ وجه نداریم.

چالشِ پیشِ رو به همان اندازه در آنِ واحد اخلاقی است که اقتصادی و ژئوپلیتیک. این چالش را می توان در یک پرسشگری سه گانه خلاصه کرد. رونالد ریگان، رئیسِ جمهوری پیشینِ آمریکا، می گفت اگر مریخی ها کره ی زمین را اشغال کنند، ایالات متحده ی آمریکا و اتحاد شوروی برای مقابله با خطرِآنان متحد خواهند شد. امروز، قدرت های بزرگ جهان و در رأس آن ها آمریکا و چین می توانند برای رفتن به مصافِ کروناویروس اختلاف های خود را کنار بگذارند؟

چالش دوّمِ پیش رو این است. اروپائیان می توانند از خودخواهی های ملّی گرایانه [ناسیونالیستی] خویش فراتر روند و از آن عبور کنند؟ این اروپائیان دیروز برای توجیه کم کاری و سستی خود در برپائی یک سیستم دفاعِ اروپائی به این استدلال متوسّل می شدند که مالیات بر خون را نمی توان به شراکت گذاشت. اکنون و در موسمِ کرونا ویروس ظاهراً همین استدلال در مورد ماسک و دستگاه های تنفس مصنوعی مطرح است.

اروپائیان می توانند از خودخواهی های ملّی گرایانه [ناسیونالیستی] خویش فراتر روند و از آن عبور کنند؟ این اروپائیان دیروز برای توجیه کم کاری و سستی خود در برپائی یک سیستم دفاعِ اروپائی به این استدلال متوسّل می شدند که مالیات بر خون را نمی توان به شراکت گذاشت. اکنون و در موسمِ کرونا ویروس ظاهراً همین استدلال در مورد ماسک و دستگاه های تنفس مصنوعی مطرح است.

سومین چالش احتمالاً مهم ترین چالش از چالش های سه گانه است. صاحبان ثروت و مکنت و سرمایه در داخل جوامع خویش و در ارتباط با دیگر قارّه ها به کمک فقرا خواهند شتافت؟

در موزه ی “پرادو”(12) در مادرید، می توان با شگفتی به تحسین تمثیلِ تابلوی “پیروزی مرگ” اثر “پیتر بروگل لانسیَن”(13) نشست و از خود پرسید چه تصویری از خود برجای خواهیم گذاشت: تصویر یک سده ی سیاه تازه یا بدان سان که در تابلوی “پیر سولاژ”(14) دید ه می شود تصویر یک سیاهی که از آن نور ساطع می شود؟


یادداشت مترجم: این مقاله برگرفته از روزنامه ی اقتصادی “لِزِکو”( Les Echos) است.

* Egoismes nationaux

**دومینیک مُئیزی(Dominique Moîsi)، از ژئوپلیتیک شناسان بزرگ فرانسه است که در دانشگاه  هاروارد در آمریکا، کینگ کالج در لندن و انستیتو دُ فرانس در فرانسه تدریس کرده است. مُئیزی افزون براین مشاور انستیتوی مونتنی و انستیتوی فرانسوی روابط بین الملل است.

***این کتاب باربارا تاکمن در سال ۱۳۹۴ با ترجمه ی حسن افشار با عنوان “آینه ای در دوردست: قرن نکبت بار چهاردهم” توسّط نشر ماهی در ایران منتشر شده است.

****عبارت “امیدوار باشیم” را نویسنده خود در متن فرانسوی در میان دو کمان یا پرانتز قرار داده است.

(1)– J.P. Taylor
(2)– Pandémie
(3)– Francisco de Goya y Lucientes (1746-1828)
(4)– Esoerance de vie / Life Expectency
(5)– Thucydide
(6)– Epidémie
(7)– Péricles
(8)– Paul Valery (1871-1945)
(9)– Siècle des calamités
(10)– Flandre
(11)– L’Ouest occidental
(12)– Prado
(13)– Pietre Brueghel l’Ancien
(14)– Pierre Soulages