از روز روشن تر است که نظام منتج از ولایت فقیه در ایران یکی از ناکارآمد ترین و بی فرجام ترین سیستم های سیاسی دوران های اخیربوده است که مصالح مردم جای چندانی در معادلات آن ندارد. هم چنین باز هم مانند روز روشن است که بلوک های قدرت سیاسی واقتصادی پنهان شده در لایه های حکومت که در بالاترین سطوح تصمیم گیری ها تاثیر می گذارند و چگونگی جابجایی سرمایه های درشت را مدیریت می کنند از قضا همان هایی هستند که با برجام مخالفند٬ بر بسته ماندن فضای سیاسی کشور اصرار دارند وتلاش می کنند تا همه روند های پسا فرجام با بن بست مواجه شود.
بی تردید موازی کاری های دفتر رهبر ایران و هم چنین سیاسی کاری های قوه قضاییه ایران در کنار معاونت هایی که بیشتر کار اطلاعاتی انجام می دهند تا کار قضایی ٬ به علاوه برخی ابهامات قانون اساسی ایران ٬ در کنار اغتشاش ناشی از دو دوره ریاست جمهوری احمدی نژاد و در نهایت عوارض ویران کننده تحریم های بین المللی همه و همه منجر به این شده است تا ایران در شرایطی قرار بگیرد که برخی از کارشناسان میهنی و نیز برخی نهادهای بین المللی از نابودی٬ و حتی غیر قابل سکونت شدن فلات ایران سخن بگویند.
معمولا وقتی پیرامون آینده کشورها می نویسند٬ در حالت عادی از برنامه های توسعه بیست ساله یا جابجایی احزاب٬ رشد اقتصادی و چگونگی کارکرد عوامل قدرت در آن کشورها سخن می گویند٬ اما در مورد ایران تمرکز برخی از مباحث حتی از تغییر رژیم سیاسی فراتر رفته و بر این محور تکیه دارد که آیا می توان یک بار دیگر ایران را نجات داد و آیا توان ملی کافی برای چنین تغییرات بزرگی هنوز وجود دارد ؟ آیا چیزی از ایران باقی می ماند تا یک رژیم خوب یا حتی بد آن را هدایت کند یا اینکه با تاسف ٬ الگوی آینده ایران سرنوشت غمبار آبادان، خرمشهر، سیستان و خراسان جنوبی است که رو به شمال کشور در حال حرکت است.
دو عامل از مهم ترین عواملی که باعث شده است تا اداره اقتصادی و سیاسی کشور با چنین حجمی از بحران مواجه شود به ترتیب٬ تاثیر تحریم های بین المللی و هم چنین گسترش شبکه اقتصادی سیاسی و امنیتی سپاه در همه عرصه های کشور است. هر دو این عوامل پیرو سرکوب های سال ۸۸ و دور دوم ریاست جمهوری احمدی نژاد شکل گرفت و هنوز دارد کار می کند.
سهم کارتل سپاه در بحران فراگیر فعلی
این که سپاه پاسداران تقریبا در همه عرصه ها حضور دارد و همه چیز را در معادله های ایران باید به علاوه یا منهای سپاه کرد ناشی از کارکرهای سیاسی اجتماعی کشورهایی است که در گیر یک جنگ خانمان سوزشده اند. وقتی جنگ ها به پایان می رسند همه مدعیان شهادت و رشادت و قهرمانی های افسانه ای محور و مدعی تصمیم گیری وجهت گیری های مهم در کشورها می شوند. اما همان نظامیان از جنگ بازگشته به تدریج تبدیل به بحرانی برای کشورها می گردند. در مورد خاص ایران آن چیزی رخ داد که ابراهیم نبوی در یکی از طنزهایش نوشت و اینکه تقریبا همه کسانی که دیروز آرزوی شهادت داشتند امروز میلیاردر شدند.
کارکرد امروز سپاه به چیزی مانند نقش ارتش در پاکستان شبیه شده است. درمورد پاکستان نیز که نظامی ها درگیر جنگ های خونینی با هند بوده اند یک جمله معروف وجود دارد مبنی بر اینکه٬ همه کشورها برای خود یک ارتش دارند ٬ اما در پاکستان٬ ارتش برای خود یک کشور دارد. در واقع آنچه حسن روحانی ریئس جمهور به آن اشاره کرد که هر وقت تفنگ، پول، قدرت، روزنامه، سایت٬ خبرگزاری و تبلیغات در یک جا جمع شد٬ ابوذر هم باشد به فساد کشیده می شود اشاره ای به قدرت لایزال و بی بدیلی است که در دست های سازمان سپاه جمع شده است.
در واقع سپاه برای حفظ استانداردهای خویش به عنوان ناظر بر همه چیز و همه کس در ایران نیاز دارد تا به پروژه های بسیار بزرگ بیشتر از یک میلیارد دلار یا حداقل بیش از صد میلیون دلاردسترسی داشته باشد. منظور پروژه هایی است که پاسخگوی بلند پروازی های سپاه باشد و بتواند هزینه درگیر شدن سازمان سپاه در درگیری با رقبای داخلی اش را تامین کند.
آغاز به کار بنادر غیر قانونی سپاه احتمالا آغاز دورانی است که سپاه به تدریج فعالیت سیاه اقتصادی را شروع و به نحوی جدی تر حساب خود را از دولت رسمی جدا کرد. بحث بنادر غیر قانونی سپاه که کالاهای حسابرسی نشده را در ابعاد بزرگ به کشور وارد می کردند از موضوعاتی است که برای اولین بار فعالیت های غیر متعارف سپاه را علنی کرد.
سال ۲۰۱۱ ایسنا گزارشی منتشر کرد از حدود ۸۰ بندر و مرکز واردات کالای غیر قانونی که دولت نقشی در اداره و حسابرسی آنها ندارد. بارها کمیسیون هایی در مجلس تشکیل شده است برای بررسی و نظارت بر فعالیت های سیاه این بنادر .
حیدر مصلحی وزیر اطلاعات دوران احمدی نژاد نیز یک بار اعلام کرد که «حجم تجارت خارجی کشور در واردات کالا از ١۶ میلیارد دلار در سال ٨٨ به ۶۵ میلیارد دلار در سال ٨٩ رسیده و این وضع در حالی است که ابزار و امکانات نظارتی متناسب با این رشد چهار برابری نبوده است». مطابق برخی از گزارشهایی که در مجلس نیز مطرح شده حدود یک سوم از این کالاها از راه قاچاق وارد کشور میشوند.
در حال حاضر سپاه به عنوان مجری پروژههای عمرانی بخش عمدهای از پیمانکاری در بخشهای راه آهن، سدسازی، نفت و گاز، تونل و مترو، خطوط انتقال آب و ساخت مخازن نفت و گاز را از وزارت خانههایی برعهده گرفته که وزرا و مسئولان عالی رتبه آنها یا سرداران سپاه یا بسیار نزدیک به سپاه بوده یا هستند. اکثر این پروژه ها در شرایطی سهم سپاه می شود که بخش خصوصی یا رقبای سپاه فاقد توانایی رقابت با سپاه در مناقصه ها هستند. در واقع مناقصه ها را برادران دیر اعلام می کنند اما زود آنها می برند. جدا از اینکه برنده شدن این همه مناقصه بر نوعی فساد سیستماتیک دلالت دارد نتیجه بدتر این شیوه برگزاری مناقصه مبتنی بر رانت اطلاعاتی و دسترسی آسان به معامله های کلان این است که هیچ گاه معلوم نمی شود کدام شرکت توانایی بیشتری را با هزینه کمتری برای انجام پروژه های بزرگ دارد.
لیست فعالیت هایی که سپاه در بخش سیاه و مالیات نپرداخته اقتصاد ایران بازی می کند تا حدودی به نقش احمد شاه قاجار دو دوران قحطی شباهت دارد که مردم از گرسنگی می مردند اما شاه حاضر نبود دروازه انبارهای گندم خود را به روی مردم باز کند یا گندم را به قیمت کمی نازل تر به مردم عرضه کند.
نقش قرارگاه خاتم الانبیا
سپاه با مرکزیت اقتصادی قرارگاه خاتم الانبیا در صدر لیستی قرار دارد که پول های کلان میلیاردی را برای سازمان و تشکیلات مفصل خود تولید می کند. قرارگاه خاتم با حدود ۸۱۲ شرکت ثبت شده مرکز فعالیت هایی است که سپاه آن را سازندگی می نامد. به احتمال زیاد صدها شرکت نیز وجود دارد که از آنها برای پوشش فعالیت های دیگر استفاده می شود. سایت اقتصاد ایرانی به مدیریت محمد صادق خرازی می نویسد که سپاه طی هفت سال گذشته ۱۱ هزار پروژه را در اختیار داشته است که بی تردید نوعی انحصار نیز به شمار می رود.
سپاه مدعی است است پروژه هایی را انجام می دهد که بخش خصوصی از عهده آن بر نمی آید. اما بخش خصوصی اطلاعات زیادی دارد مبنی بر اینکه وقتی برادران وارد عرصه ای می شوند بسیجی وارد می شوند و همه رقبا را قلع و قمع می کنند. در شرایطی که کشور با سونامی تعطیلی واحدهای صنعتی و موج صدها هزار نفری بیکاری کارگران و رکود پروژه ها مواجه است انجام دادن ۱۱ هزار پروژه از سوی قرارگاه خاتم الانبیا به نقل از خبرگزاری فارس کاملا معنی دار است. روزنامه دنیای اقتصاد نقل کرده است که قرارگاه خاتم به قدری پروژه ساختمانی دارد که به بخش خصوصی واگذار می کند.
حتی در مواردی گفته شده است که سپاه برای به جریان انداختن سرمایه ای که به دست می آورد در دوبی برج سازی می کند. این که سپاه در بازار بورس فعالیت می کند و شرکت های خود را در این بازار جابه جا می کند حاکی از یک فعالیت اقتصادی معنادارعظیم مالی است که شباهتی به سازندگی ندارد.
مالکیت وزارت ارتباطات ایران
فروش سهام شرکت مخابرات به سپاه بزرگ ترین معامله در تاریخ 41 ساله بورس تهران است که بنابر گزارش ها معامله آن نیم ساعت بیشتر طول نکشید. کنسرسیوم “توسعه اعتماد مبین” خریدار سهام شرکت مخابرات، از سه شرکت تشکیل شده است. شرکت های سرمایه گذاری “توسعه اعتماد” و “شهریار مهستان” که از شرکت های زیر مجموعه بنیاد تعاون سپاه هستند و شرکت “گسترش الکترونیک مبین ایران” که از شرکت های زیر مجموعه ستاد اجرایی فرمان امام است.
هر سه این غول های اقتصادی ایران فقط و فقط طی پنج، شش سال اخیر تشکیل شده اند و تجربه ای در کار مخابرات ندارند اما پول دارند و سپاه مالک آنهاست. کنسرسیوم توسعه اعتماد مبین در حالی توانست سهام شرکت مخابرات را از آن خود کند که ساعاتی پیش از انجام معامله رقیبش گروه”پیشگامان کویر یزد” به بهانه نداشتن “صلاحیت امنیتی” از سوی سازمان خصوصی سازی از رقابت کنار گذاشته شده بود.
خریدار سهام مخابرات باید 20 درصد قیمت سهام به مبلغ یک هزار و 560 میلیارد تومان (یک میلیارد و 560 میلیون دلار) را به صورت نقدی به حساب خزانه دولت واریز کند. علاوه بر مبلغ نقدی، خریدار سهام مخابرات باید در 16 قسط و هر شش ماه یکبار 484 میلیارد تومان (484 میلیون دلار) به دولت بپردازد. پرداخت چنین مبلغ هنگفتی از عهده کمتر خریداری ساخته است٬ بنا براین تامین چنین پول هنگفتی جز از طریق شرکت های دولتی یا شبه دولتی امکان پذیر نیست.
از سویی دارا بودن مالکیت سه بانک انصار٬ مهر و تعاونی اعتباری ثامن الائمه حاکی از فعالیت های مالی کلان است٬ به خصوص که بخشی از سهام بانک های پاسارگاد ٬ کوثر و سینا هم به سپاه تعلق دارد.
سپاه در دفاع از خود و اینکه به چه علت پروژه های بزرگ ملی را در انحصار دارد می گوید که برای رقابت با شرکت های خارجی و جلوگیری از نفوذ آنها این پروژه ها را تصاحب کرده است. در حالی که حضور شرکت های خارجی باعث ایجاد رقابت سالم و نیز ارتقای کیفیت اجرای پروژه ها می شود .
هیچ گاه آماری منتشر نشده است در مورد اینکه آیا این حجم از فعالیت اقتصادی همراه پرداخت مالیات به دولت و تحت نظارت برنامه و بودجه و دارایی و سیستم مالیاتی بوده است یا نه.
معمولا وقتی شفافیت های لازم در جریان فعالیت های اقتصادی اعمال نمی شود می توان اطمینان داشت که برخی فعالیت های پذیرفته نشده نیز در حال انجام است. وزارت خزانه داری آمریکا چهار سال پیش فرمانده سپاه قدس در زاهدان را به کمک سازماندهی شده به قاچاقچیان بین المللی مرتبط با طالبان متهم کرد. سرتیپ باغبانی که بر مرزهای مشترک ایران و افغانستان نظارت دارد متهم شده است که تسهیلات و معاملاتی را با طالبان در ارتباط با عبور مواد مخدر از مسیر ایران انجام داده است. حتی مصطفی پور محمدی رئیس جنجالی بازرسی کل کشور درمصاحبه با نشریه تجارت فردا اعلام کرد که برخی از نهادها در کار قاچاق مواد مخدر درگیر هستند اما نامی از سپاه نبرد. این اواخر حتی شایعاتی از نهادهای گمرکی وجود دارد در مورد اینکه جریان های نزدیک به سپاه در واردات مشروب هم در حجم بسیار بالا دخالت دارند.
وقتی تحریم ها برای عده ای نان می آورد
بی تردید بزرگ ترین سودی که تاکنون از رانت های حکومتی نصیب نهادهای نظامی ایران شده است سود ناشی از واردات کالاها یا خدماتی است که در لیست تحریم های بین المللی قرار داشته و با دور زدن تحریم ها از بازارهای سیاه مشکوک تهیه می شده است. هیچ یک از این کالاها یا خدمات به خاطر رعایت مسایل امنیتی ناشی از تحریم ها نه فاکتور شده است ٬ نه در جایی ثبت یا حتی حسابرسی شده است. تقریبا هیچ حساب و کتابی برای ارزیابی چند صد میلیارد دلار پولی که طی هفت هشت سال تحریم بین المللی در ایران خرج شد و ازطریق حساب برادران مکتبی پرداخت یا برداشت شده است وجود ندارد.
برای دور زدن تحریم ها شرکت های صوری و دفاتر تجاری در دوبی ٬ ترکیه ٬ مالزی٬ سنگاپور تاسیس شد. میلیون ها بشکه نفت و مواد شیمیایی از طریق واسطه هایی به فروش رسید که توانایی و امکان بیمه و تضمین معاملات و محموله های از یا به مقصد ایران را نداشتند. بیشتر این فعالیت ها در بخش های سیاه اقتصاد کشورهای پر تردد مثل مالزی٬ ترکیه یا دبی انجام می شده است. نتیجه آن هم غیب شدن دکل های حفاری و غیب شدن نفتکش خریداری شده و غیب شدن محموله نفت بود که شرکت های صوری نمی توانستند در کشوری علیه دیگر طرف های معامله اقامه دعوا کنند جون اسناد معاملات شان یا قانونی نبود یا اشکال داشت و یا اساسا صوری بود.
از سویی٬ برای دور زدن تحریم ها و ترانزیت محصولات٬ کشتی هایی با پرچم کشورهای دیگراجاره می شد و برای مثال هزنیه حمل سی دلاری به پنجاه یا شصت دلار پرداخت می شد که همواره بخشی از آن در جیب همین دلالان می رفت. در تحریم های صنعت دارو به بهانه دور زدن تحریم داروی تقلبی و لوازم بهداشتی و درمانی ای از چین وارد کشور شد که منجر به افزایش مرگ و میرها شد. همه این موارد جدا از دیگر مثال هایی است که کشور هشتاد میلیونی ایران همیشه واردات عظیم چند صد میلیون دلاری گندم ٬ روغن٬ شکر٬ چادر مشکی، برنج ٬ سویا یا غذای دام داشته است و این معامله ها فقط نصیب افراد خاص از طیف های خاص حکومتی می شده است که بعدا در جریان تحریم ها چند برابر سود کردند.
دانه درشت ترین ها
بابک زنجانی دانه درشت ترین مصیبتی است که در دولت احمدی نژاد و در جریان تحریم ها بر اقتصاد کشور نازل شد. مطالعه اجمالی پرونده او حاکی است مقام های اطلاعاتی و امنیتی و دولت احمدی نژاد به بابک زنجانی اعتماد کردند تا با دور زدن تحریم ها از طریق شرکت های واسطه ای برای ایران نفت و محصولات شیمیایی بفروشد. او در جریان دور زدن تحریم ها به یک غول بادکنکی بزرگ تبدیل شد که هیچ یک از حساب و کتاب های داخلی و خارجی او با هم هماهنگی نداشت. به گفته بیژن نامدار زنگنه وزیر نفت ٬ او دو و نیم میلیارد دلار فقط به وزارت نفت و بانک مرکزی بدهکار است. او برای دور زدن تحریم ها به قدری شرکت های تو در توی چند ملیتی با اسناد جعلی و اسامی جعلی ساخته است که نه ردیابی آنها امکان پذیر است و نه می توان به حساب های مالی آنها دست یافت.
یکی دیگر از خط های تولید کارخانه های پول سازی برای دلالان تحریم ها اختلاف قیمت ارز و دلار بود. وقتی تحریم ها شدت یافت ارز مبادله ای به ۱۲۲۶ تومان و ارز آزاد به بیش از۳۵۰۰ تومان رسید . دلال های تحریم ارز دولتی دریافت می کردند اما وقتی کالا را وارد می کردند آن را به ارز آزاد می فرختند.
یک کانال تلگرامی که آمار و ارقام مربوط به بازار بورس و نوسانات ارز را گزارش می کند معتقد است درآمد تحریم برای برادران شاغل در رشته دور زدن تحریم ها، سالانه رقمی معادل ۴۰ هزار میلیارد تومان است که برای هشت سال بالغ بر ۳۲۰ هزار میلیارد تومان می شود و بزرگ ترین تجارت تاریخ کشور به حساب می آید. اگر چنین است ساده لوحی است که نقش این گروه ها در بحرانی نگه داشتن شرایط دیپلماتیک کشور و اقداماتی که منجر به تداوم تحریم شود را نادیده بگیریم.
در واقع بحران ایران از همین جا آغاز می شود که نهادها و سازمان های دولتی یا هزاران شرکتی که ثبت کرده اند طی سالیان تحریم سودهای افسانه ای به جیب زدند و اکنون تمام تلاش خود را به کار می گیرند تا شرایط بحرانی کشور هر چه بیشتر ادامه یابد و آنها از سودهای کلان آسان و بی رقیب محروم نشوند. از درگیری های صوری پی در پی با ناوهای آمریکا در خلیج فارس و حمله به سفارت خانه های خارجی گرقته تا احتمالا ممنوعیت کنسرت در شهر ها یا آزار و اذیت زنان در فصل تابستان.
بی شک مخالفت با FATF یا توافق بین المللی برای مقابله با پولشویی اوج بحرانی است که در ماه ها و یکی، دو سال آینده با آن مواجه خواهیم بود. بر اساس این توافق نامه که دولت در پی اجرایی کردن آن است هر گونه معامله با بنیادهایی که در لیست تحریم ها قرار دارند و سازمان هایی که فعالیت مشکوک دارند ممنوع می شود و رد هر پولی را از هر جای دنیا به راحتی و با شفافیت باید بتوان پیگیری کرد. وقتی این توافقنامه جا بیفتد هم روند اجرای برجام منطقی تر می شود و هم احتمالا مافیای اقتصادی عرصه هایی را از دست خواهند داد که به نفع مردم خواهد بود.
http://www.dw.com/fa-ir/اقتصاد-ایران-و-تناقضی-بنام-سپاه-پاسداران/a-6439695
http://aftabnews.ir/vdcaewn6y49neu1.k5k4.html
http://www.bbc.com/persian/business/2009/09/090927_ka_stockexchange_irantelecom.shtml
http://www.dw.com/fa-ir/نقش-احتمالی-نهادهای-دولتی-در-قاچاق-مواد-مخدر/a-16520074
http://www.dw.com/fa-ir/فرمانده-سپاه-پاسداران-در-لیست-قاچاقچیان-مواد-مخدر/a-15795073
http://www.ireconomy.ir/fa/staticContent/33/درباره+ما.html
https://fa.wikipedia.org/wiki/قرارگاه_سازندگی_خاتم%E2%80%8Cالانبیا