کنش و واکنش مردم  درسال ۹۸  چه خواهد بود؟

dfg554jhtابتدا باید بگویم که طرح بحث نشریه میهن برای طرح سوال فوق، به اندازه کافی گویاست.  به همین خاطر طرح بحث را عینأ بجای مقدمه، در همین جا می آورم.

« اغراق آمیز نخواهد بود گفته شود ایران در بحرانی ترین شرایط چند دهه اخیر خود بسر می برد. حداقل می توان گفت سه بحران همزمان سرنوشت ایران در سال۹۸ را تحت تاثیر قرار خواهد داد:

+بحران فزاینده مشکلات اقتصادی که اینک آسیب های ناشی از سیل و زندگی  ویران شده سیل زدگان نیز بدان افزوده شده است.

+چالشهای سیاست خارجی که اینک حتی خطر جنگ را نیز متصور کرده است.

+امتداد نزاع جایگزینی در راس هرم قدرت که اختلافات سیاسی و مدیریتی کشور را به شدت تحت تاثیر قرار داده است.

زندگی مردم ایران اینک به گروگان حاکمیت استبدادی درآمده و در چالش دو سنگ آسیاب سیاستهای ضد ملی حاکمان داخلی و فشارهای استیلاجویان خارجی قرار گرفته است.

اما؛ در سال پرالتهاب 98 «مردم» ایران به عنوان صاحبان اصلی کشور و تنها نیروی ملی تغییر در ایران چه رفتار و واکنشی خواهند داشت و با سه بحران و وضعیت یاد شده چه برخوردی خواهند کرد»؟

کوشش می کنم متن نوشته ، در همین چارچوب و در پاسخ به سوال مربوطه باشد.

برای پاسخ یابی به سئوال، بطور فشرده و  گذرا به موارد زیر می پردازیم :

1- منشا و انواع نارضایتی ها و مخالفت های مردم با جمهوری اسلامی

2- شکافهای مردم با حکومت

3- انباشت نارضایتی و مخالفت اکثریت عددی مردم با جمهوری اسلامی

4- واکنش و کنش مردم تا  سال 1398

5- مردم، درچنبره فشارهای جمهوری اسلامی  ودولت ترامپ

6- واکنش مردم درچشم انداز آتی در سال 98

1- منشاء و انواع  نارضایتی ها و مخالفتهای اکثریت مردم با حکومت

در سال 1398 از 14 میلیون کارگر ، حدود سه ونیم میلیون بیکار داریم. درسالهای آخر دهه هشتاد، 2 دهک فقیر ، 6 دهک متوسط ، و 2 دهک ثروتمند در جامعه داشتیم . ولی فقر گسترش یافته، و الان 4 دهک فقیر و 4 دهک متوسط داریم و  2 دهک ثروتمند. نسبت هزینه ثروتمندترین دهک به فقیرترین ، درسال 1390 ، 44 برابر بوده و درسال 1396 به 57 برابر افزایش یافته است.

عوامل متعددی در شکل گیری نارضایتی مردم و مخالت آن نقش دارند که من به برخی از آن ها می پردازم:

– تداومِ تبعیض  جنسیتی، عقیدتی، فکری ، ملی ـ قومی، مذهبی و سیاسی و سرکوب  منتقدین و مخالفین

– ادامه سیاستهای امت گرا ،غیر ملیِ و صدور ِانقلاب و دخالت و حضور نظامی در لبنان ، عراق، سوریه، یمن و افغانستان و…، تشنج آفرین و دشمن‌تراش و ضدیت با امریکا و تهدید به نابودی اسرائیل، منجر به ایجاد بی ثباتی و نا امنی اقتصادی و اجتماعی و پیآمدهای مخرب آن و موجب گسترش و انباشت نارضایتی بخش اعظم مردم  از جمهوری اسلامی است.

– وجود منافع و دیدگاههای اقتصادی متفاوت، فقدان دیدگاه و الگو و استراتژی اقتصادی تولیدمحور و دانش‌بنیاد و مخالفت با آن، غارت و استثمار لجام گسیخته طبیعت، ثروت و سرمایه های اجتماعی و ملی توسط اقلیتِ معمم و مکلای حکومتی و همدستان غیرحکومتی و پدید آمدن لایه‌ای از کلان‌ سرمایه داران و باندهای ثروت ـ قدرت در حکومت و پیرامون آن، از یکسو  به تمرکز و انباشت ثروت و سرمایه های  عظیم در دست اقلیت ناچیز ، گسترش فساد اقتصادی و اخلاقی و نهادی شدن آن در ساختارهای دینی، اداری، لشکری، اقتصادی، مالی و بانکی کشور و از سوی دیگر به گسترش بیکاری، فقر، نابرابری های اقتصادی و اجتماعی، و تعمیق و قطبی شدن شکاف طبقاتی، افزایش عدم امنیت اجتماعی و اقتصادی و روانی مردمان کشور منجر شده  است .

در زمینه مسائل و مشکلات اقتصادی و معیشتی و فساد ، مطالب فراوانی از طرف صاحب نظران و نیروهای سیاسی منتشر شده است ولزومی به پرداختن آنها در این مطلب نیست. فقط به این موارد اشاره می کنم که در سال 1398 از 14 میلیون کارگر ، حدود سه ونیم میلیون بیکار داریم . (1)

درسالهای آخر دهه هشتاد، 2 دهک فقیر ، 6 دهک متوسط ، و 2 دهک ثروتمند در جامعه داشتیم . ولی فقر گسترش یافته، و الان 4 دهک فقیر و 4 دهک متوسط داریم و  2 دهک ثروتمند. نسبت هزینه ثروتمندترین دهک به فقیرترین ، درسال 1390 ، 44 برابر بوده و درسال 1396 به 57 برابر افزایش یافته است .(2)

واقعیت این است که فقر و نارضایتی اقتصادی و معیشتی اکثریت عظیم جمعیت  کشور (نیروهای کار فکری و فیزیکی شهر و روستا نظیر کارگران، معلمان، پرستاران ، کارمندان جزء ، کشاورزان خرده پا، تحصیل کردگان بیکار، و  دیگر اقشار کم درآمد و تهیدستان شهر و روستا و نیز بخش مهمی از طبقه متوسط  جامعه) بویژه از  سالهای 1390 به اینسو گسترش و تعمیق یافته است.

2- شکاف مردم با حکومت پرشدنی نیست

در طول 40 سال حکومت برمردم ، ناکارآمدیِ ساختار حقوقی و حقیقی جمهوری اسلامی، رفتار و سیاستهای کلان و راهبردی داخلی و خارجی روحانیون و دیگر رهبران و مسولان حکومتی دراشکال مختلف، در عمل و در جریان زندگی در داخل و خارج کشور، برای بخش های مختلف مردم کشور، مشخص و روشن شده است .

حکومت و رهبران معمم و مکلای آن دراین پروسه ، بتدریج “تقدس”، مقبولیت ، مشروعیت و پایگاه اجتماعی قبلی خود را  بطور کلان و عمده از دست داده اند.

دراین روند، شکافها میان اکثریت عظیم جامعه با جمهوری اسلامی به مرحله بی بازگشت رسیده اند.

3- انباشت نارضایتی ها و فشارهای خارجی

در چنین شرایطی بالاترین مصلحت و منافع مردم، جامعه و کشور ما و راه مطمئن و کم‌هزینه برای عبور از بحران‌ها، دشواری‌های داخلی و خطراتِ خارجی  گشایش فضای سیاسی و مشارکت  آزاد و دمکراتیک همگانی،  احزاب ، سازمانهای سیاسی و تشکلهای مردم نهاد و ایجاد همبستگی ملی – دمکراتیک برای برون بردن کشور از  وضعیت فلاکت بار و خطرناک است. در شرایط کنونی، ترجیح  منافع مردم، جامعه و کشور بر منافع  حکومتی، گروهی و حزبی، اساس همبستگی ملی برای گذار از این پیچ صعب العبور و خطرناک است.

اگر بخواهیم حجم و کیفیت نارضایتی اکثریت مردم را در یک جمله بیان کنیم می توان گفت، جامعه از چند سال قبل در مرحله  انباشت نارضایتی و مخالفت مردم با جمهوری اسلامی قرار دارد. نظر به آنچه که گفته شد، قابل پیش بینی بود که هم بحران ها و فشارهای داخلی، خارجی و خطرات و هم نارضایتی عمومی شهروندان کشور گسترش و شدت خواهند یافت. لازم  است در نظر داشته باشیم که دخالت قدرتهای بزرگ  بویژه  دولت آمریکا در امور داخلی کشورهای منطقه، دخالت دولتهای منطقه در امور داخلی یکدیگر و درگیری با هم از جمله دخالت جمهوری اسلامی درکشورهائی نظیر لبنان، عراق، سوریه، یمن، شرایط  شدیدا متغییر و بسیاربحرانی در منطقه بوجود آوردهاست. اما سرکار آمدن ترامپ اوضاع منطقه را پیچیده تر و خطرناکتر کرده است.

4- واکنش و کنش مردم تا سال ۱۳۹۸

نگاهی به مضامین، اشکال و روشهای اعتراضات  شهروندان و گروه های مختلف مردم  در یک پروسه نسبتا طولانی بویژه از  ۱۰ سال گذشته به این سو، نشان میدهند که اعتراضات و مبارزات گروه های محتلف مردم اعم از زنان، کارگرها، معلم ها، دانشجویان، پرستاران، کشاورزان، وکلا، نویسندگان و هنرمندان، کامیونداران، مالباختگان و…، علیرغم افت وخیزها، آهسته اما همواره رو به گسترش و ژرفش بوده  است.

5- مردم درچنبره  فشارهای جمهوری اسلامی  و دولت ترامپ

اتخاذ سیاستهای قلدرمنشانه علیه ایران، نظیر برون رفتن از برجام ، تشدید وگسترش تحریمها، عدم تمدید معافیت خریداران نفت از ایران، تحریم صنایع آهن، فولاد، آلومینیوم و مس ایران، فرستادن ناوهای جنگی «آرلینگتون » و «آبراهام لینکلن» و بمب افکن  به منطقه و ادامه اعمال حداکثر فشار  بر جمهوری اسلامی از یکسو  و تداوم سیاستهای  داخلی و خارجی جمهوری اسلامی  از سوی دیگر ، بحران عمومی جامعه را تشدید و به سوی  و ضعیت بشدت خطرناک و بی سابقه ای رانده است .

واقعیت این است که مردم ایران اینک به گروگان حاکمیت استبدادی درآمده و در چالش دو سنگ آسیاب سیاستهای ضد ملی حاکمان داخلی و فشارهای استیلاجویان خارجی قرار گرفته و در  چنبره  دو دولت  داخلی و خارجی  گرفتار آمده است.

در چنین شرایطی بالاترین مصلحت و منافع مردم، جامعه و کشور ما و راه مطمئن و کم‌هزینه برای عبور از بحران‌ها، دشواری‌های داخلی و خطراتِ خارجی  گشایش فضای سیاسی و مشارکت  آزاد و دمکراتیک همگانی،  احزاب ، سازمانهای سیاسی و تشکلهای مردم نهاد و ایجاد همبستگی ملی – دمکراتیک برای برون بردن کشور از  وضعیت فلاکت بار و خطرناک است.

در شرایط کنونی، ترجیح  منافع مردم، جامعه و کشور بر منافع  حکومتی، گروهی و حزبی، اساس همبستگی ملی برای گذار از این پیچ صعب العبور و خطرناک است .

اما حکومت و رهبران و مسولان معمم و مکلای جمهوری اسلامی، چنین اندیشه نقاد، خلاق و قصد و اراده ای برای تغییر سیاستها و حکمرانی و روشهای راهبردی و کلان داخلی و خارجی خود  به سود منافع ملی و همبستگی ملی- دمکراتیک ندارد.

6- واکنش مردم درچشم انداز آتی در سال 98

همه فاکتهای مشاهده پذیر که فقط به پاره ای از آنها اشاره شد نشان می دهند که مردم و کشور ما با یک شرایط بسیار حساس، سریعا متغیر و بشدت خطرناک مواجه است .

در چنین شرایطی مسلم است که اکثریت عظیم مردم،  بیش از پیش تحت فشارهای ناشی از مشکلات  اقتتصای – معیشتی فلاکت آور و  فشارهای روانی ناشی از تنش های خطرآفرینِ جمهوری اسلامی و دولت ترامپ و احساس  خطر جنگ قرار خواهند گرفت .

در شرایط کنونی و چشم انداز نزدیک،  مردم  پیش و بیش از هرچیز دیگر، مخالف جنگ، طرفدار و خواهان امنیت و  تامین معیشت اند. این اولین واکنش طبیعی و در عین حال کنش مردم در برابرشرایط  و دشواری هاست.

به جرئت می توان گفت که اگر تخاصم و دشمنی میان دولت ترامپ و جمهوری اسلامی به جنگ درهر شکلی منجر شود، بخش بزرگی از مردم، برخلاف  سالهای اول انقلاب، جمهوری اسلامی را  حمایت و پشتیبانی نخواهند کرد. بزبان دیگر، جمهوری اسلامی در این جنگ احتمالی، دیگر آن حمایت و پشتیبانی بی دریغ  مردم را نخواهد داشت.

برای من هنوز روشن نیست که آیا تنشهای شدیدا مخرب و خطرناک میان دولت ترامپ و جمهوری اسلامی که بوی جنگ می دهد به جنگ منجر خواهد شد یا جنگی صورت نخواهد گرفت. به همین دلیل بیش از این وارد این موضوع نمی شوم .

اما سوال اصلی درشرایط جدید و درصورتی که جنگ واقع نشود، این است که:

–  آیا  اعتراضات و مبارزات مردم در چشم انداز سال ۹۸ ، در شکل گسترده تر و ژرف تر تداوم و برآمد خواهد کرد ؟

– آیا افت و کاهش پیداخواهد کرد؟

– یا به شکل خودانگیخته ، ناگهانی و شورشی بروز خواهدکرد ؟

البته حالتهای دیگری را نیز می شود براین ها اضافه کرد مثلا ترکیبی از همه این اشکال.

تلاش برای پاسخ یابی

در شرایط کنونی و چشم انداز نزدیک،  مردم  پیش و بیش از هرچیز دیگر، مخالف جنگ، طرفدار و خواهان امنیت و  تامین معیشت اند. به جرئت می توان گفت که اگر تخاصم و دشمنی میان دولت ترامپ و جمهوری اسلامی به جنگ درهر شکلی منجر شود، بخش بزرگی از مردم، برخلاف  سالهای اول انقلاب، ج.ا را  حمایت و پشتیبانی نخواهند کرد.

– باتوجه به اینکه اکثریت شهروندان، اقشار و طبقات مختلف جامعه  نتوانسته اند در تشکلهای صنفی، مدنی و سیاسی مستقل خود سازمان بیابند ؛

– نظربراینکه نیروهای آزدیخواه، دمکرات، جامعه گرا و طرفدار مردم و مخالف حکومت پراکنده اند و نتوانسته اند تاکنون حول حداقل اشتراکات صلح خواهانه و دمکراتیک در تشکلها و شبکه سیاسی- اجتماعی دمکراتیک ِمشترکِ نیرومند و فراگیر گرد هم بیایند، همکاری کنند و با فعالان و تشکلهای مستقل مردمی رابطه بگیرند و پیوند برقرار کنند ؛

– با توجه به انبوهی از مشکلات فلاکت بارِ دم افزونِ اقتصادی-  معیشتی و اجتماعی ونیز انباشت نارضایتی ها و مخالفتهای آنها با حکومت ،

بنظر می رسد این پتانسیل دربطن جامعه و مردم وجود دارد که اعتراضات مردم بویژه شهروندان و اقشار کم درآمد و محروم جامعه به شکل خودانگیخته ، ناگهانی و شورشی فوران کند.

لازم است توجه داشته باشیم که چنین حالتی، صرفا یک فرصیه خیالی و انتزاعی نیست  بلکه زمینه مادی، ذهنی و روانشناسانه در جامعه و میان مردم دارد و نباید آنرا ازنظر دورداشت . مجموعه شرایط واقعا موجود اما درحال تغییر ودگرگونی جامعه، بگونه ای است که بقول معروف، می تواند از یک جرقه حریق برخیزد.

درعین حال لازم است توجه لازم داشته باشیم که علیرغم فشارها وسرکوبهای شدید توسط حکومت، هزاران کادر فکری، فرهنگی، سازمانگر و سیاسی با تجربه و آشنا با تکنولوژی و وسایل ارتباطات و اطلاعات و انواع شبکه های اجتماعی کوچک وبزرگ جدید و نیز ارتباطات وسیع وگسترده ای میان ایرانیان داخل و خارج  وجود دارد که بالقوه جزو هسته ها و شبکه های سازنده و تشکیل دهنده آلترنانیو سیاسی – اجتماعی مورد نیاز جامعه است.

چنانچه اعتراضات مردم حالت ناگهانی و شورشی پیدانکند و اگر جنگ میان دولت ترامپ و جمهوری اسلامی واقع نشود، احتمالا ما شاهد گسترش و ژرفش  اعتراضات مردمی در اشکال و کیفیت جدید و وسیع تر خواهیم بود. در چنین صورتی  نیروها ، کادرها، هسته ها و شبکه نامبرده  نقش فعالتر و هدایت کننده ای ایفا خواهند کرد.

-بنظر می رسد تلاش و مبارزات فکری و فرهنگی روشنفکران، کنشگران جامعه مدنی و تشکلهای مردم‌نهاد مدنی- سیاسی نظیر جنبش‌های زنان، کارگری، معلمین، فعالین حقوق قومی- ملی، فعالین جنبش دانشجویی، حفظ محیط زیست ،دمکراسی به لحاظ کیفی ارتقاء خواهند یافت.

– تلاش برای سازمان یابی فعالین جامعه مدنی و صنفی و سیاسی در شبکه های  اجتماعی جدید سرعت و کیفیت بهتری خواهد یافت.

– کوشش برای نزدیکی و همبستگی و همکاری میان طیفهای مختلف  فعالین جامعه مدنی و سیاسی از کیفیت بهتر و سرعت بیشتری برخوردار خواهد بود.

– در چشم انداز نزدیک تلاش برای  همکاری و اتحاد عمل  بیشتر و کیفتی تر میان جمهوری خواهان سکولار دمکرات، برای پیوند میان فعالین داخل و  خارج کشور در راستای ایجاد شبکه جمهوری خواهی سکولار دمکرات و نیز تلاش برای گفت وگو و پیداکردن راهی برای همکاری میان طیف با دیگر طیفهای سیاسی مدافع  دمکراسی بیشتر و کیفی تر خواهد شد.


(1)– درسال 1398  از ملیون کار کاگر حدد  سه ونیم ملیون بیکار داریم.  دکتر فریبرز سنجری

(2)– حمید آصفی