تصاویر شهروندان مستاصل افغانستانی که برای ترک کشور در تلاش بودند، فراتر از برجسته کردن یک تراژدی عظیم انسانی، ممکن است به نمادی از “جنگ علیه ترور” تبدیل شود. بسیاری از آن ها با حس دردناک رها کردن خانه و کاشانه آشنا هستند زیرا دست کم یک نسل پیشتر هم، خانواده هایشان این طعم تلخ را چشیده اند. آنها با پیامد خروج نیروهای خارجی از کشور خود آشنا هستند و آن را تجربه کرده اند. اما این بار تفاوت در ضرب الاجل کوتاه – فقط چند هفته ای- بود. طالبان با سرعت شگفت آوری بر کابل مسلط شدند در حالی که در بدترین حالت انتظار می رفت سقوط پایتخت ظرف شش ماه روی دهد.
در سال ۱۹۷۹ غرب به دنبال فروپاشی رژیم کمونیستی مورد حمایت شوروی سابق بود. افغانستان شاهد درگیری های داخلی میان احزاب کمونیستی بود که جایگزین یکدیگر شدند و هر کدام از این جایگزینی ها مهاجرت های بیشتری را به دنبال داشت. سپس یک جنگ داخلی و به دنبال آن تسلط طالبان، بر موج رو به رشد مهاجرت مردم افغانستان به خارج از کشور افزود. اشغال افغانستان به رهبری آمریکا میلیون ها افغان را از سراسر جهان به کشور خویش برگرداند، اما در پایان آن اشغال، اکنون بار دیگر آنها مجبور به ترک دوباره میهن خود شدند.
مردم افغانستان در مذاکراتی که بر اساس آن نیروهای خارجی کشور را ترک کردند و طالبان کنترل کشور را به دست گرفت، هیچ نقشی نداشتند. دولت سابق افغانستان به رهبری رئیس جمهوری اشرف غنی، که احتمالا سرسختی وی نیز به ایجاد این فاجعه کمک کرد، با حکومتی جایگزین شد که در زمینه حقوق بشر کارنامه سیاهی دارد. بر خلاف سال ۱۹۷۹، جهان از افغان هایی که از رژیم خود فرار می کنند استقبال نمی کند و همسایگان نیز آن ها را نمی خواهند.
کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد، آژانس پناهندگان سازمان ملل متحد تخمین می زند که در پایان سال ۲۰۲۰ در حدود ۲٫۸ میلیون پناهنده افغان در سراسر جهان پراکنده بوده اند که اکثریت قریب به اتفاق آن ها در ایران و پاکستان هستند. آلمان با پذیرش 149 هزار تن، پس از پاکستان و ایران در جایگاه سوم قرار گرفت. کمیساریای عالی پناهندگان سازمان ملل متحد در ۲۷ اوت سال جاری اظهار داشت که تا نیم میلیون افغان ممکن است تا پایان سال جاری از کشور خود فرار کنند.
افغانستان و ایران
بر اساس مشترکات فرهنگی و سهولت نسبی عبور از مرز دشوار ۹۰۰ کیلومتری میان ایران و افغانستان، ایران همواره مقصد بهتری برای افغان هایی که از کشور خود فرار می کنند بوده است. با این حال، به دلیل رکود اقتصادی در ایران، و در حال حاضر همه گیری کرونا، بسیاری از پناهندگان افغان که از امکانات لازم برخوردار بوده اند، ایران را به مقصد اروپا ترک کرده اند. به علت بحران کنونی افغانستان ممکن است شرایط دوباره تغییر کند.
یکی از گذرگاه های مرزی اصلی بین ایران و افغانستان اسلام قلعه است که در روز هشتم ژوییه به دست طالبان افتاد. پس از این واقعه سربازان افغان و نگهبانان مرزی افغانستان به ایران فرار کردند اما ایران بیشتر آن ها را به افغانستان بازگرداند. وضعیت در گذرگاه زرنج آشفته تر بود. افتادن این شهر به دست طالبان در روز ششم ماه اوت، ده ها هزار نفر را به فرار به سمت کابل یا به سوی مرز ایران واداشت. جمعیت بلوچ افغانستان در زرنج روابط محکمی با جمعیت بلوچ های ایران در آن سوی مرز دارد.
خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) از یک خبرنگار مستقر در زابل نقل کرد که در اولین روز و شب پس از تصرف ولایت نیمرز توسط طالبان، در حدود دو هزار نفر از زرنج وارد استان سیستان و بلوچستان ایران شده اند. هنگامی که طالبان کنترل مرز را به دست گرفتند، این تعداد به 200 نفر کاهش یافت. بسیاری از کسانی که بدین ترتیب وارد ایران شده بودند، بازداشت و بازگردانده شده اند. در این زمینه گزارش هایی منتشر شد مبنی بر این که گویا دولت جمهوری اسلامی ایران در حال ساخت اردوگاه های مرزی برای پناهندگان افغان است. حسین قاسمی، مدیر کل دفتر امور مرزی وزارت کشور ایران، روز ۱۵ اوت به خبرگزاری ایسنا گفت که ایران برای اسکان موقت افغان هایی که از ترس طالبان از کشور خود فرار کرده اند، تاسیساتی را در استان های مرزی خود – خراسان جنوبی و بلوچستان- ایجاد کرده است. او اظهار داشت: “ما همیشه تحولات کشورهای همسایه را بر اساس تاثیر امنیتی آنها زیر نظر داریم.” با این حال در ۱۸ ماه اوت، مسئولان ایرانی وجود اردوگاه ها یا حتی برنامه ساخت این کمپ ها را تکذیب کردند تا کسی ترغیب به ورود به ایران از مرز ایران و افغانستان نشود. احتمال ورود شبه نظامیان به ایران زیر پوشش پناهنده احتمالا دلیل این نگرانی ها است.
کارگران فصلی افغان در برزخ
کارگران فصلی افغانستانی به عنوان جایگزین ایرانی هایی هستند که مشاغل موقت را نمی پسندند. برای بسیاری از کارفرمایان ایرانی از جمله تولیدکنندگان پسته، این کارگران در مناطقی که فناوری پیشرفته و تجهیزات مناسب در دسترس نیست، مقرون به صرفه تر است. کارگران فصلی افغان حقوق کمتری نسبت به کارگران ایرانی دریافت می کنند، بیمه درمانی یا قرارداد اشتغال ندارند و به سادگی می توانند اخراج شوند.
تقاضا برای کارگران فصلی به دلیل ترکیبی از همه گیری کرونا، اقتصاد فلج ایران، تورم و کاهش ارزش ریال کاهش یافته است. بسیاری از افغان ها ایران را ترک کرده بودند زیرا دیگر دستمزدی که دریافت می کردند برای ارسال پول برای خانواده هایشان در افغانستان کافی نبود یا کفایت نمی کرد. در نتیجه تعداد مهاجران بدون مدرکی که از فوریه تا مه سال جاری ایران را ترک کردند، تنها در عرض چهار ماه، ۹۴ هزار نفر کمتر از یک سال پیش از آن بود. با این حال، همین ها با پیشروی طالبان شروع به بازگشت کردند.
استفاده از پناهندگان به عنوان اهرم فشار
در حدود هفتصد و هشتاد هزار پناهنده ثبت نام شده افغان و در حدود دو میلیون و سیصد هزار نفر افغان های بدون مدرک در ایران زندگی می کنند. پنجاه و پنج درصد از این تعداد در تهران، اصفهان و خراسان رضوی سکونت دارند. تبعیض علیه افغان ها به طور کلی و افغان های بدون مدرک به طور خاص وجود داشته است.
کارت شناسایی پناهندگی (آمایش) که در ماه مه ۲۰۲۱ طی یک برنامه آزمایشی برای پناهندگان مدرک دار اجرا شد، برخی حقوق اساسی مانند دسترسی به بیمه درمانی و آموزش را بهبود بخشید. با این حال محدودیت های دیگری مانند سفر داخلی باقی می ماند، مگر اینکه بتوان اجازه این کار را به دست آورد. افغان های بدون مدرک همواره مورد سوء استفاده و تبعیض شدید قرار گرفته اند.
پناهندگان افغان بارها به عنوان سپر بلا مورد استفاده قرار گرفته اند. این موضوع در سال های اخیر به حدی سیاسی شده است که تهدید به اخراج پناهندگان اغلب به عنوان اهرم فشار بر دولت سابق افغانستان یا در برخورد با آمریکا استفاده شده است. در سال ۲۰۱۹ پس از آن که مایک پمپئو وزیر امور خارجه پیشین آمریکا پایان معافیت از تحریمهای نفتی ایران را اعلام کرد و گفت آمریکا از این پس هیچ معافیتی در این زمینه به کشورهای دیگر نخواهد داد، سید عباس عراقچی، معاون وقت وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی اظهار داشت که در صورتی که صادرات نفت ایران به صفر برسد، “ممکن است از برادران و خواهران افغان خود بخواهیم که ایران را ترک کنند.” او بعدها این تهدید را سو برداشت از حرفهایش و “سوء تفاهم” نامید.
در سال ۲۰۱۶ یک نماینده مجلس شورای اسلامی، تلویحا کمبود آب در ایران را ناشی از تعداد پناهندگان افغان دانست و گفت: “ما نزدیک به ۴ میلیون افغان در ایران داریم. اگر هر فرد روزانه ۱۰۰ لیتر [آب] مصرف کند، افغان های ساکن ایران از ۴۰۰ میلیون لیتر آب استفاده می کنند.”
استفاده ایران از پناهندگان افغان به عنوان اهرم فشار قطعا با حکومت طالبان به پایان خواهد رسید. بازگشت احتمالی افغان ها به کشور خود در جایگاه فکری طالبان جایی ندارد و به نظر می رسد دغدغه ایالات متحده هم نباشد. تهران این نگرانی واقعی را دارد که شورشیان دولت اسلامی- خراسان یا داعش زیر پوشش پناهنده به ایران نفوذ کنند. این نگرانی در درون دولت و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی آنقدر جدی است که ممکن است عامل محرک تلاش های ایران برای نزدیکی با طالبان از سال ۲۰۱۶ بوده باشد. آنها احساس می کنند مرزهای شرقی آسیب پذیر است و تنها طالبان را قادر به مبارزه با داعش می بینند.
گزینه های دیگر
ترکیه که یک مسیر کلیدی ترانزیت برای پناهجویانی است که به اروپا می روند، هم اکنون بخش بزرگی از دیوار بتنی مرزی ۲۴۱ کیلومتری به ارتفاع سه متری را در مرز خود با ایران ساخته است. این برای متوقف کردن هجوم بالقوه افغان هایی است که از طریق ایران وارد این کشور می شوند. مسافران ایرانی برای ورود به ترکیه نیازی به ویزا ندارند، بنابراین عبور پناهندگان از مرز در شرایط عادی آسان است.
دولت بایدن نیز در تلاش برآمد که تا زمانی که کار ویزای ورود به آمریکا برای مهاجران افغان انجام شود، این افراد بتوانند در کشورهای آسیای میانه به طور موقت اسکان داده شوند. ولادیمیر پوتین رئیس جمهوری روسیه اما در واکنش به این امر اظهار داشت: “ما نمی خواهیم ستیزه گران تحت پوشش پناهنده در اینجا [آسیای میانه] حضور داشته باشند.” بدین ترتیب مسیری که از طریق ایران به ترکیه می رود، تنها گزینه برای پناهندگانی است که شمال افغانستان را ترک می کنند.
بازتاب مساله مهاجران افغان در آمریکا
روند آشفته خارج کردن نیروهای آمریکا و افغان های همکار یا همپیمان با آمریکا از کابل، تاثیری منفی بر موقعیت دولت بایدن گذاشت. رئیس جمهوری آمریکا با انتقادهای همان مردی روبرو شد که توافق خروج نیروهای آمریکایی از افغانستان را با طالبان انجام داده بود. اکنون محافظه کاران خواستار استعفای جو بایدن شده اند. حتی اعضای حزب دموکرات نیز در انتقادهای خود از بایدن صدای بلندی دارند احتمالا از اینکه پیامدهای برخورد او به بحران پناهندگان ممکن است بر انتخابات میان دوره ای سال ۲۰۲۲ تاثیر داشته باشد، نگران هستند.
مشکلات سیاسی بایدن با بمب گذاری انتحاری ۲۶ اوت در فرودگاه کابل که منجر به کشته شدن تعداد زیادی از جمله ۱۳عضو پرسنل آمریکایی شد، افزایش یافت. ارتش آمریکا کمتر از ۴۸ ساعت بعد یک حمله تلافی جویانه با هواپیماهای بدون سرنشین انجام داد و اعلام کرد که شخص عامل انفجار انتحاری که یکی از اعضای داعش بوده را کشته است. همچنین ادعا شد که هیچ غیر نظامی در این حمله جان خود را از دست نداده است.
دومین حمله هواپیماهای بدون سرنشین نیروهای آمریکایی در افغانستان در ۲۹ اوت انجام شد و ارتش در ابتدا اعلام کرد که بمب گذاران انتحاری را که فرودگاه کابل را هدف قرار می دادند کشته است و در این حمله تلفات غیرنظامیان نیز گزارش شد. با این حال پنتاگون بعدا اذعان کرد که این حمله “اشتباه غم انگیزی” بوده که باعث کشته شدن ۱۰غیرنظامی از جمله هفت کودک شده است. دولت بایدن متعهد شده است که ۵۰۰ میلیون دلار برای کمک به جابه جایی پناهندگان افغان که به نیروهای آمریکایی کمک کرده اند اختصاص دهد، اما این امر واکنش محافظه کاران را به شدت برانگیخت. تاکر کارلسون مجری شبکه تلویزیونی محافظه کار فاکس نیوز گفت: “پس اول حمله می کنیم و بعد به ما حمله می شود.”
چه در پیش است؟
واقعیت تلخ این است که پناهندگان افغان دوستان زیادی در سراسر جهان ندارند. ملت های اروپایی مایل به پذیرفتن آنها نیستند. همسایگان افغانستان نیز به همین ترتیب. افغان ها قربانی رقابت های آمریکا با بازیکنان منطقه ای مانند روسیه، چین و ایران شده اند. این رقابت ها همواره مانع از آن شده اند که دولت آمریکا بتواند راه حل پایداری برای مساله افغانستان بیابد.
افغان ها از دشمنی های میان ایران و آمریکا رنج بسیاری برده اند. در جریان کنفرانس بن در سال ۲۰۰۱ که اولین دولت پس از طالبان را در افغانستان ایجاد کرد، ایران و آمریکا همکاری های گسترده ای داشتند و ایران به ثبات افغانستان کمک بسیاری کرد. سخنرانی رییس جمهوری جرج دبلیو بوش در سال ۲۰۰۲ که در آن ایران را به همراه عراق صدام حسین و کره شمالی “محور شرارت” خواند، مسیر همکاری آمریکا و ایران را تغییر داد. ممکن است اقدام ایران در فراهم کردن مواد منفجره دست ساز کنار جاده ای برای شبه نظامیان افغانستان تا با آن حضور آمریکا در افغانستان را به اقامتی تلخ تبدیل کنند، به دنبال همین سخنرانی [و نگرانی از این که تهران هدف بعدی ارتش آمریکا باشد]، آغاز شده باشد.
دولت بایدن اکنون دو گزینه در پیش رو دارد: می تواند متعهد شود که با همسایگان افغانستان به ویژه ایران به راه حلی برسد تا بر بحران افغانستان غلبه کنند. این امر آمریکا را موظف می سازد که اختلافات خود را با ایران، روسیه، چین و دیگر دولت های منطقه کنار بگذارد که در این صورت ممکن است نیاز به مصالحه در مورد مسائل دیگر داشته باشد. گزینه دوم این است که در برخورد با آن کشورها خط سخت تری را در پیش گیرد تا حملات سیاسی داخلی بر سر خروج از افغانستان تلطیف شود. در این صورت افغان ها بازنده اصلی خواهند بود.
به قول کردوانی مشهور به فایز دشتی، شاعر ایرانی (۱۲۱۳-۱۲۸۹):
“نه در غربت دلم شاد و نه رویی در وطن دارم/ ای الهی بخت برگردد از این حالی که من دارم
** این مطلب ترجمه مقاله ای است که برای موسسه خاورمیانه در واشنگتن نوشته شده است.