پرونده هستهای بعد از پرونده گروگانگیری و پرونده جنگ سومین پرونده بزرگ و سرنوشت ساز در حاکمیت جمهوری اسلامی بوده و هست. این پرونده همواره در کنار و به موازات پرونده بزرگتری قرار داشته است: سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران.
در شماره ده میهن این سیاست کلان را به بحث گذاشته بودیم اما در این شماره بنا به ضرورتهای روز میخواهیم
«سیاست هسته ای و سرنوشت ایران»
را به بحث بگذاریم. چرا که به نظر میرسد این پرونده دارد به روزهای سرنوشت سازی نزدیک میشود.
سیاست هستهای (و در واقع پرونده غنی سازی اورانیوم در داخل کشور) همواره مورد شک و اعتراض دول مختلفی در جهان و از جمله برخی همسایگان (و حتی کشورهایی که ادعا میشود متحد جمهوری اسلامی هستند) قرار داشته است. غنی سازی اورانیوم بیشتر از حد نیاز در مصارف صلح آمیز محور اصلی این تردید مداوم بوده است.
با برجام این پرونده در حال رسیدن به یک سرفصل بود که با کارشکنی هایی در داخل ایران و سپس خروج زورمدارانه ترامپ از آن به یک کلاف سردرگم تبدیل شد. با روی کار آمدن بایدن تصور میشد افق جدیدی برای دوباره سامان دادن به این پرونده فراهم شود. پرونده ای که به نظر میرسد سرنوشت و زندگی روزمره بخش غالبی از مردم ایران به گروگان آن در آمده است.
اقلیت حاکم بر ایران با نادیده انگاری و بی اعتنایی به نظر و اراده اکثریت ملت که بارها به اشکال مختلف (از جمله در برخی آراء انتخاباتی) اعلام شده است همواره سعی داشته منویات بلندپروازانه و غیرملی خویش را به قیمت گزاف ویرانی اقتصاد کشور و فلاکت مردم ایران پیش ببرد.
اینک اما از همه طرف این صدا به گوش میرسد که مهلت زمانی و ظرفیت و تحمل طرفهای مذاکره با حکومت ایران در پرونده هسته ای دارد به پایان می رسد. اما باز حکومت ایران بر طبل سیاستهای پیشین اش می کوبد و معلوم نیست چه در سر دارد و چه راهی را در پیش گرفته است.
دولت جدید اسرائیل نیز برخلاف دولت قبل خودش را موافق برجام اعلام کرده و مرتب این سیگنال را میفرستد که میتواند نقش بازوی نظامی دولتهای طرف مذاکره با جمهوری اسلامی را ایفاء کند. بایدن نیز برخلاف ترامپ توان ایجاد اجماع جهانی علیه سیاستهای جمهوری اسلامی را دارد.
همچنین این روزها سخن از تصویب بودجه یک و نیم میلیارد دلاری برای تجهیز اسرائیل برای حمله به تاسیسات هسته ای ایران و نیز تمرین نیروی هوایی این کشور برای انجام این حمله به گوش می رسد. اگر چه برخی ناظران اینها را جنگ و فشار روانی تحلیل می کنند اما ناظران دیگری هستند که معتقدند اینها همه یکسره بلوف نیست و اگر پرونده هسته ای جمهوری اسلامی ایران با تاکید و اصرار این حکومت بر سیاستهای سابقش به بن بست برسدِ، تداوم و تشدید تحریم ها و ویران تر شدن اقتصادی ایران و نیز حتی خطر رویارویی نظامی نیز منتفی نیست.
حال در این میان این مردم ایران هستند که همانند دوران جنگ و گروگانگیری باید هزینه سیاستهای حاکمان خود را بپردازند.
این دغدغه ها باعث شده است که این شماره میهن را به موضوع
«سیاست هسته ای و سرنوشت ایران»
اختصاص دهیم تا ببینیم در این آخرین هفته ها و روزهای تعیین کننده، پرونده ای که سرنوشت مردم و کشور ایران را به گروگان گرفته است به کجا خواهد انجامید.
شورای دبیران نشریه میهن
جواد اکبرین، رضا علیجانی، علی کشتگر و محسن یلفانی