در چند دهه پیش مردمان و حاکمان خیلی از کشورهای منطقه نگاه از پایین به بالا به ایران داشتند. حتی در دوران پس از ورود نفت به اقتصاد این منطقه. اما طی چند دهه اخیر حاکمان ایران کاری کرده اند که بخش مهمی از ایرانیان دوست دارند حتی به عنوان سفر توریستی و تفریحی به کشورهای منطقه بروند و یا ماوا و مسکنی در آن دیار داشته باشند.
حال و روز و وضعیت اقتصادی مردم نیز اظهر من الشمس است. بحران زیست محیطی نیز به تدریج دارد روی دهشتناک خود را در کم آبی، خشکسالی، فرسایش خاک، آلودگی هوا و… نشان میدهد.
وضعیت سرمایه گذاری در کشور و زدن از بودجه های عمرانی برای امور روزمره دولت و کشور و هزینه های گزاف امنیتی و عقیدتی و فعالیتهای سیاسی ماجراجویانه منطقهای نیز مزید بر علت است. دولت و اقتصاد پنهان نیز خارج از دسترس دید عموم است. فقط گهگاهی باید هزینه بانکها و شرکتهای ورشسکسته اش از جیب ملت پرداخت شود.
روابط خارجی اقتصادی هم اوضاع بسامانی ندارد. وضعیت عدم ثبات اقتصادی مستمری که ناشی از حرکت سیاست از بحرانی به بحران دیگر است (گروگانگیری، جنگ، هستهای و …) نیز شرایط ناپایدار و نامطمئنی برای سرمایه داخلی و خارجی فراهم کرده که انگیزه سرمایه گذاری را به حداقل رسانده است. فرار سرمایه ها به موازات فرار مغزها نیز این بدن نحیف را مرتب ضعیف تر میکند.
جنگ های سیاسی معمولا به جنگهای اقتصادی انجامیده و پتک تحریم ها نیز هر روز گوشه ای از این جام بلورین را نشانه میگیرد.
این در حالی است که در طی این چند دهه بسیاری از کشورهای نفتی و غیرنفتی منطقه پیشرفت و رشد و توسعه (هایی ولو ناقص و ناتمام) چشمگیری کرده و سمتگیری آشکاری در جهت کاهش سهم نفت در اقتصادشان داشته اند.
مقایسه این دو وضعیت عرق سردی بر جبین هر ایرانی وطندوست مینشاند و آه سردی بدنبال دارد. چه شد که ما عقب افتادیم و دیگران جلو زدند و پیشرفت کردند؟ چرا نگاه توسعه محور در کشور ما این قدر ضعیف و ذلیل است؟ آیا افق امیدوار کننده ای باقی مانده است؟ چه باید کرد؟
در این شماره میهن از منظری توسعهگرا تلاش کردهایم با طلب یاری از بعضی کارشناسان این حوزه گامی در جهت پاسخ دهی به این پرسشهای استخوان سوز برداریم. هر چند معتقدیم اگر تلاشی ولو کوچک و محدود در طرح وسیع تر این سئوالات و سوق دادن فضاهای صرفا سیاسی به منظری سیاسی- اقتصادی داشته باشیم، خودش موفقیتی است رهگشا. این چنین باد.
شورای دبیران نشریه میهن
جواد اکبرین، رضا علیجانی، علی کشتگر و محسن یلفانی