پذیرش ایران در سازمان همکاری شانگهای و زمینه سازی حمله روسیه به اوکراین

fateme-aman فاطمه اماندر این مورد که اساسا برنامه ریزی روسیه برای حمله به اوکراین دقیقا از چه مقطع زمانی آغاز شده بود، گمانه زنی بسیار است.

در نوشتار حاضر تلاش کرده ام به دو عامل به باور من مهم اتفاق آرا اعضای سازمان همکاری شانگهای در پذیرش درخواست عضویت کامل ایران بپردازم: نخست، به قدرت رسیدن غیر منتظره طالبان در افغانستان و نگرانی از گسترش لجام گسیخته افراطی گری در کشورهای آسیای میانه به ویژه در همسایگان افغانستان، و دوم، برنامه ریزی قبلی روسیه برای حمله به اوکراین و تلاش مسکو برای یکدست و هماهنگ کردن سازمان همکاری شانگهای و سهیم کردن انها در آسیب های ناشی از تحریم های احتمالی غرب. در پایان این گمان را مطرح می کنم که اگر مناقشه روسیه و اوکراین ادامه پیدا کند، احتمال فعال تر شدن اعضای این سازمان در بحران کنونی وجود دارد. حال این فعالیت یا می‌تواند کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای را (به واسطه نزدیکی با مسکو) آسیب پذیرتر کند، یا اگر اراده ای برای پایان دادن به بحران وجود داشته باشد، به آن پایان دهد.

پذیرفته شدن درخواست عضویت کامل ایران در سازمان همکاری شانگهای، پس از سال ها تلاش، در ۱۷ سپتامبر ۲۰۲۱ و با رای متفق همه اعضا به پذیرش عضویت کامل ایران، تنها چند هفته پس از پیروزی ابراهیم رئیسی محافظه کار در انتخابات ریاست جمهوری ماه ژوئن اتفاق افتاد. به این ترتیب، اصولگرایان این اتفاق را دستاورد بزرگ یک رئیس جمهوری محافظه کار، انجام کاری که دولت های قبلی قادر به دستیابی به آن نبودند، و شکستی برای آمریکا و غرب توصیف کردند. در مورد اهمیت سازمان همکاری شانگهای اغراق بسیار شد از جمله معادل قرار دادن اهمیت این سازمان و سازمان پیمان آتلانتیک شمالی (ناتو). محافظه کاران همچنین این گونه استدلال کردند که عضویت ایران در این سازمان موضع ایران را مستحکم تر و دفاع از منافع ملی ایران را تضمین می کند.

همزمانی مذاکرات برجام و بحران اوکراین

در نوشتار حاضر تلاش کرده ام به دو عامل به باور من مهم اتفاق آرا اعضای سازمان همکاری شانگهای در پذیرش درخواست عضویت کامل ایران بپردازم: نخست، به قدرت رسیدن غیر منتظره طالبان در افغانستان و نگرانی از گسترش لجام گسیخته افراطی گری در کشورهای آسیای میانه به ویژه در همسایگان افغانستان، و دوم، برنامه ریزی قبلی روسیه برای حمله به اوکراین و تلاش مسکو برای یکدست و هماهنگ کردن سازمان همکاری شانگهای و سهیم کردن انها در آسیب های ناشی از تحریم های احتمالی غرب. در پایان این گمان را مطرح می کنم که اگر مناقشه روسیه و اوکراین ادامه پیدا کند، احتمال فعال تر شدن اعضای این سازمان در بحران کنونی وجود دارد. حال این فعالیت یا می‌تواند کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای را (به واسطه نزدیکی با مسکو) آسیب پذیرتر کند، یا اگر اراده ای برای پایان دادن به بحران وجود داشته باشد، به آن پایان دهد.

انتظار این بود که هموار شدن راه پیوستن به سازمان همکاری شانگهای یاریگر ایران در مقابله با تحریم های غرب باشد. اما بر اساس آن چه بعدها مشاهده شد، شکست قطعی احتمالی برجام را می توان نتیجه همسویی بی قید و شرط ایران با روسیه، به ویژه همزمانی بحران اوکراین و مذاکرات برجام دانست.

در ماه مارچ سال جاری میلادی، هنگامی که مذاکرات برجام به مراحل امیدوار کننده ای رسیده بود و بسیاری افزایش صادرات نفت ایران را در دو قدمی می دیدند، روسیه به طور کاملا غیرمنتظره ای خواستار ضمانت کتبی غرب شد که تداوم همکاری هایش با ایران در نتیجه اعمال تحریم های آمریکا علیه روسیه آسیبی نرسد. سرگنی لاورف وزیر امور خارجه روسیه که درخواست مسکو برای تضمین را اعلام کرد، در واقع موضوعی را به برجام گره زد که اساسا ربط بلاواسطه ای به آن نداشت. بسیاری این کار روسیه را “گروگان گیری” مسکو خواندند. تلاش بعدی مسکو برای جایگزین کردن نفت خود به جای میزان محدود صادرات نفت ایران نشان داد که عملکرد مسکو در گره زدن بحران اوکراین با مذاکرات برجام به هیچ وجه تصادفی نبود.

ایران برای نخستین بار در سال ۲۰۰۸ درخواست عضویت کامل در سازمان همکاری شانگهای را داد اما به دلیل تحریم های سازمان ملل متحد واجد شرایط پیوستن به این سازمان نبود. در سال ۲۰۱۶، حتی پس از حذف تحریم های سازمان ملل متحد، درخواست عضویت ایران به دلیل اعتراض تاجیکستان پذیرفته نشد. اتهاماتی وجود داشت که تهران از حزب رنسانس اسلامی تاجیکستان حمایت می کند، حزبی که در سال ۱۹۹۰ تاسیس و در سال ۲۰۱۵ ممنوع اعلام شد. تهران هنوز هم به دلیل تصویب نکردن اقدامات لازم برای شفافیت مالی، توسط نیروی ویژه اقدام مالی مستقر در پاریس (FATF) مورد تحریم است. با این حال، به نظر می رسد که این موضوع برای اعضای سازمان همکاری شانگهای به دلیل ضرورتِ یافتن راه حلی برای وضعیت وخیم امنیتی افغانستان، کمتر نگران کننده باشد. اعضای سازمان همکاری شانگهای علاقه کمی به کمک به حل مشکلات ایران نشان داده اند. با این حال، پیش بینی می شد که بتوانند برای احیای برجام مشارکت کنند. آن چه مشخص است این که (احتمالا در پرتو حمله روسیه به اوکراین) عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای فعلا کمکی برای غلبه ایران بر مشکلات اقتصادی نکرده است.

تاثیر به قدرت رسیدن طالبان در پذیرش ایران

چین و روسیه، احتمالا، برای پیشگری از این که پذیرش درخواست عضویت کامل ایران خدشه ای به روابط آنها با کشورهای عرب ایجاد کند، گام هایی برای تعادل ترازو برداشتند: در 18 سپتامبر، عربستان سعودی، مصر و قطر به عنوان “شرکای گفتگو” در سازمان همکاری شانگهای پذیرفته شدند.

آنچه پذیرش عضویت ایران را فراهم کرد نه اعتبار دولت ابراهیم رییسی بلکه شرایط ژئوپولیتکی آسیای میانه بود که اکنون تحت تاثیر حاکمان کنونی افغانستان قرار گرفته است. کشورهای هم مرز افغانستان و دیگر بازیکنان منطقه از جمله هند منافع ویژه ای در سرنوشت افغانستان دارند. آنها با تروریسم فرامرزی، جدایی طلبی و افراط گرایی مواجه هستند و همه به جز ترکمنستان بر پایه سیاست “بی طرفی مثبت” آن کشور، عضو سازمان همکاری شانگهای هستند. [در 12 دسامبر 1995، مجمع عمومی سازمان ملل متحد، ترکمنستان را به عنوان یک دولت بی طرف به رسمیت شناخت.] به قدرت رسیدن طالبان احتمالا چین و روسیه و دیگر اعضای سازمان همکاری شانگهای را ترغیب کرد تا در نهایت دروازه را به روی یک بازیکن مهم منطقه، ایران، باز کنند.

با آنکه طالبان اکنون حمایت خود را از چچنی ها، اویغورها و کشمیری ها کاهش داده اند، زیرا به خوبی می دانند  که به دوستان قدرتمندی مانند چین و روسیه نیاز دارند، اما اطمینان دادن های طالبان به دلیل بدتر شدن وضعیت امنیتی در افغانستان از زمان خروج امریکا و گسترش دامنه تروریست های دولت اسلامی- خراسان (داعش خراسان) نگرانی ها را در منطقه بیشتر کرده است. حتی برخی از نیروهای امنیتی سابق افغانستان نیز به دلیل کمبود درآمد و قرار داشتن زیر پیگرد طالبان، به داعش-خراسان پیوسته اند.

اهمیت وضعیت افغانستان برای سازمان همکاری شانگهای به گونه ای است که یکی از مهمترین گردهمایی های این سازمان برای مبارزه با چالش های امنیتی منطقه “به ویژه وضعیت افغانستان” اخیرا در دهلی برگزار شد. هیئت سه نفره پاکستان نیز در این گردهمایی شرکت کرد که نخستین حضور پاکستان در هند از زمان به قدرت رسیدن شهباز شریف در پاکستان محسوب می شود. هند در 28 اکتبر سال گذشته میلادی برای یک دوره یک ساله ریاست شورای منطقه ای ساختار ضد تروریستی سازمان را به دست گرفت.

کمک احتمالی ایران به شرایط آسیای میانه؟

چین و روسیه، احتمالا، برای پیشگری از این که پذیرش درخواست عضویت کامل ایران خدشه ای به روابط آنها با کشورهای عرب ایجاد کند، گام هایی برای تعادل ترازو برداشتند: در 18 سپتامبر، عربستان سعودی، مصر و قطر به عنوان “شرکای گفتگو” در سازمان همکاری شانگهای پذیرفته شدند.

در 27 اکتبر 2021، وزیران امور خارجه کشورهای همسایه افغانستان از جمله سه کشور آسیای میانه که همسایه روسیه نیز هستند (ترکمنستان، ازبکستان و تاجیکستان) برای یک کنفرانس یک روزه درباره وضعیت افغانستان، در تهران جمع شدند. هدف از این کار تقویت همکاری میان کشورهای همسایه برای جلوگیری از جنگ داخلی احتمالی در افغانستان بود که به طور قطع یر سراسر منطقه به شدت تاثیر خواهد گذاشت. کنفرانس هایی از این دست همچنین می تواند به روسیه کمک کند تا همسایگان آسیای میانه ای خود را گرد هم بیاورد. علاقه روسیه به آسیای میانه به طور عمده ژئوپولیتیکی است تا اقتصادی. روسیه نگران است که هرج و مرج و جنگ داخلی در افغانستان به همسایگان آسیای میانه خود نیز گسترش یابد.

مسکو با هر یک از این کشورها روابط خوبی دارد اما پیمان امنیتی متقابلی ندارد که همه آنها را در یک مجموعه قرار داده باشد. تاجیکستان عضو سازمان پیمان امنیت جمعی (CSTO) است، اما ترکمستان و ازبکستان عضو آن نیستند. تاجیکستان و ازبکستان اعضای کامل کشورهای مستقل کشورهای مشترک المنافع هستند، اما ترکمستان تنها یک عضو وابسته است. هیچ یک از این سه کشور بخشی از اتحادیه اقتصادی اوراسیا به رهبری مسکو نیستند، هرچند ازبکستان ناظر و نامزد عضویت کامل است. وضعیت امنیتی برای روسیه از این رو پیچیده تر می شود که برخی از شرکای آسیای میانه آن با یکدیگر در تضاد هستند. به عنوان مثال از درگیری های مرزی میان تاجیکستان و قرقیزستان می توان در این رابطه نام برد. بنا بر این انتظار غیر معقولی نیست که روسیه در تلاش میانجیگری میان آنها برآید. در این راستاست که عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای بر این محاسبات روسیه نیز استوار است.

عضویت ایران در سازمان همکاری شانگهای و گسترش مناسبات روسیه [و چین] با رقبای ایران

دنیس راس دیپلمات با سابقه آمریکایی چندی پیش در تویتی نوشت: “شکست بازدارندگی در اوکراین به این دلیل بود که پوتین درباره نقاط قوت خود و نقاط ضعف اوکراین مبالغه کرد و گمان برد واکنش آمریکا/ اروپا بیشتر شعاری است تا واقعی. ایران هم گمان می کند قوی تر از آن است که هست و تردید دارد که ما در مقابل تهدیدات آن کار زیادی خواهیم کرد. [از این تجربه] درس بگیر!”

روسیه تا کنون روابط خود را با ایران و دیگر کشورهای خاورمیانه در یک توازن ظریف نگاه داشته است. در واقع اخیراً به نظر می رسد که “تقویت همکاری های نظامی و دفاعی” میان عربستان سعودی و روسیه در اولویت قرار دارد. همین امر در مورد روابط روسیه و اسرائیل نیز صادق است. به عنوان مثال، در رابطه با سوریه، اگرچه ایران و روسیه هر دو به تقویت دولت بشار اسد، منافع آنها و رویکردهای آنها کمک کرده اند، اما گستره این کمک ها یکسان نبوده است. در سال ۲۰۱۸ روسیه و اسرائیل به توافقی رسیدند که بر اساس آن شبه نظامیان تحت حمایت ایران بیش از ۸۰ کیلومتر با بلندی های جولان تحت اشغال اسرائیل فاصله دارند. به گفته یک سفیر روسیه در سوریه، این توافق به منظور جلوگیری از “تحریک” اسرائیل صورت گرفت.

[چین نیز تا کنون روابط خود را با رقبای عرب ایران به منظور حفاظت از منافع اقتصادی خود، از جمله واردات بزرگ نفت از عربستان سعودی، متوازن نگه داشته است. اسرائیل و چین روابط استراتژیک خود را در حوزه های متعدد، از جمله اقتصادی به طور چشمگیری گسترش داده اند. در سال 2020، با وجود پاندمی COVID-19، چین بزرگترین منبع واردات اسرائیل بود. این به این معنی است که پکن از درگیری های بزرگ در منطقه فاصله گرفته و به ندرت نقشی در کاهش تنش های ژئوپولیتنی در آنجا ایفا می کند. ایجاد توازن برای پیشروی در راستای اهداف اصلی خود: روابط اقتصادی، تجارت، سرمایه گذاری زیرساخت ها، و امور مالی،  به خوبی به چین خدمت کرده است.]

چین و روسیه، احتمالا، برای پیشگری از این که پذیرش درخواست عضویت کامل ایران خدشه ای به روابط آنها با کشورهای عرب ایجاد کند، گام هایی برای تعادل ترازو برداشتند: در 18 سپتامبر، عربستان سعودی، مصر و قطر به عنوان “شرکای گفتگو” در سازمان همکاری شانگهای پذیرفته شدند.

آیا پای سازمان همکاری شانگهای می تواند به مناقشه روسیه-اوکراین کشیده شود؟

انتظار این بود که هموار شدن راه پیوستن به سازمان همکاری شانگهای یاریگر ایران در مقابله با تحریم های غرب باشد. اما بر اساس آن چه بعدها مشاهده شد، شکست قطعی احتمالی برجام را می توان نتیجه همسویی بی قید و شرط ایران با روسیه، به ویژه همزمانی بحران اوکراین و مذاکرات برجام دانست.

وزیر امور خارجه چین وانگ یی در دیدار چندی پیش خود با ژانگ مینگ دبیر کل سازمان همکاری شانگهای اظهار داشت که این سازمان باید “نقش فعال تری” در برخورد با پیامدهای بحران اوکراین بازی کند. به گفته آقای یی “سازمان همکاری شانگهای باید احیای ذهنیت جنگ سرد را محکوم، احترام بیشتر به منشور سازمان ملل متحد را ترغیب، و تحریم های یکجانبه غیر قانونی را رد کند.” نکته غریب این که سازمانی که رهبری غالب آن با چین و روسیه است چگونه باید به پیامدهای بحرانی کمک کند که روسیه از عوامل ایجاد آن بوده است؟ بنابراین، احتمالا منظور وزیر امور خارجه چین از همکاری فعال سازمان همکاری شانگهای در برخورد با پیامدهای بحران اوکراین، احتمالا تامین مسکو است تا حل بحران و پایان دادن به آنچه تجاوز آشکار روسیه به اوکراین خوانده می شود.

کشورهای عضو سازمان همکاری شانگهای که تعدادی از آنها (قزاقستان، قرقیزستان، تاجیکستان و ازبکستان) زاییده فروپاشی اتحاد شوروی سابق هستند، در معرض بحران غذایی و پیامدهای تحریم های گسترده غرب علیه روسیه قرار دارند. سازمان همکاری شانگهای که ایجاد آن از اساس قرار بود به توازن قدرت روسیه و چین کمک کند و در دراز مدت منافع چین را حفظ کند، اکنون مورد بهره برداری وسیع روسیه است و منافع همه اعضای سازمان حتی پکن را آسیب پذیر کرده است. [ایالات متحده بارها به چین هشدار داده که حمایت نظامی این کشور از روسیه پیامدهای جدی برای پکن خواهد داشت. چین تا کنون از محکوم کردن حمله روسیه به اوکراین خودداری کرده اما خواستار گفتگو و تنش زدایی است.]

بدین ترتیب اگر برنامه ریزی و محاسبات روسیه آن بوده که کشورهای دیگر را در آسیب پذیری خود در نتیجه تحریم های غرب شرکت دهد تا از حجم فشارها بر خود بکاهد، تا کنون موفقیت آمیز عمل کرده است. حال باید دید آیا سازمان همکاری شانگهای به بیرون آمدن مسکو از بحران کمک خواهد کرد یا همراه با مسکو در بحران های بیشتر گرفتار خواهد شد.

اگر برجام که تحت تاثیر موضع گیری هدفمند و حسابگرانه مسکو به تاخیر افتاد، به طور کامل شکست بخورد، طنز تلخی است و نشان می دهد که ایران دچار خطای محاسبه جدی شد و داوطلبانه خود را به یکی از سپر بلاهای روسیه تبدیل کرد.

دنیس راس دیپلمات با سابقه آمریکایی چندی پیش در تویتی نوشت: “شکست بازدارندگی در اوکراین به این دلیل بود که پوتین درباره نقاط قوت خود و نقاط ضعف اوکراین مبالغه کرد و گمان برد واکنش آمریکا/ اروپا بیشتر شعاری است تا واقعی. ایران هم گمان می کند قوی تر از آن است که هست و تردید دارد که ما در مقابل تهدیدات آن کار زیادی خواهیم کرد. [از این تجربه] درس بگیر!”


* در نوشتار حاضر از ترجمه بخش هایی از مقاله “جنگ افغانستان و پذیرش ایران در سازمان همکاری شانگهای” (به قلم همین نویسنده) که پیشتر در مجله منارا به چاپ رسیده، استفاده شده است.

The Afghan War and Iran’s Acceptance into the Shanghai Cooperation Organisation (manaramagazine.org)