در این شماره به معرفی چهار ترجمه در بازار کتاب و ادبیات ایران میپردازیم:
▪️ایرانیان از نگاه آمریکاییان؛
ایران عهد قاجار در روزنامههای آمریکا
گردآورنده و ترجمه: علیرضا ساعتچیان
کتاب “ایرانیان از نگاه آمریکاییان” با گردآوری و ترجمهی علیرضا ساعتچیان، روایتی است از انعکاس اخبار ایران در روزنامههای آمریکا حد فاصل سالهای ۱۲۲۷ تا ۱۳۰۵شمسی. گزارشهای کتاب را میتوان در سه دسته اخبار و رویدادهای سیاسی، مصاحبهها و یادداشتهای دیپلماتها و میسیونرها و نیز تحلیلهای ژورنالیستی شرقشناسانه از منطقه دستهبندی کرد.
آنچه از این کتاب متوجه میشویم که ایران عصر قاجاری در آغاز سلطنت ناصرالدین شاه به صفحات اخبار و گزارشهای روزنامههای خارج از کشور راه یافته و نگاه روزنامههای آمریکایی به اخبار ایران متنوع بوده. گاهی اخباری از وقایع سیاسی سرزمینی شرقی و گاهی اطلاعاتی از اقدامات اصلاحگرانه در این سرزمین به چشم میخورد . سرزمینی که با سابقهای کهن در کشاکش رقابت روس و انگلیس گرفتار بوده. جامعه آمریکا اما ناظری بیطرف در این موارد نبوده.
در مقدمه آمده است:” آمریکاییهای مقیم ایران، نمادهایی برای حمایت از آزادی خواهان ایرانی بودند. باسکرویل، معلم مدرسه آمریکایی تبریز، در کنار مشروطه خواهان جان باخت و مورگان شوستر، مستشار مالیه، پس از بازگشت مشروطه، در اصلاح امور مالی ایران کوشید. شوستر در این راه با آن که بیگانه بود، نمادی برای اصلاح و استقلال ایرانیان شد. گزارشهایی که از این تلاشها در روزنامههای ایالات متحده درج میشد، میتوانست افکار عمومی این کشور را با جنبش آزادی خواهی ایرانیان در مقابله با روس و انگلیس همراه سازد. همچنان که حسن ظن ایرانیان را نسبت به آمریکاییان موجب میشد.”
در مجموع میتوان گفت آنچه در روزنامههای ینگه دنیا درباره ایران عصر قاجاری منتشر میشده، نگاهی مثبت و همدلانه بوده؛ نگاهی که منتقد سیاستهای بریتانیا در قبال ایران بوده و خشونت روسها را در دوره مشروطه تقبیح میکرده. بر مبنای این نگاه، قحطی دوره جنگ جهانی اول در سطور مطبوعات آمریکا جایگاهی ویژه داشته.
اخبار، گزارش ها، مقالات و مصاحبههای مطبوعات ایالات متحده در فاصله زمانی ۱۸۴۸ تا ۱۹۲۶ تصویری از نگاه آمریکایی به جامعه ایرانی است. بخشی از این نگاه حاصل گفتههای ایرانیانی است که به آمریکا سفر کرده یا در آنجا مقیم شده بودند. البته ناگفته پیداست که این افراد از ردهی رجال یا طبقات بالای اجتماع بوده و تمامی جامعه ایران را نمایندگی نمیکردهاند. با این همه، آنچه از بیان این افراد متوجه میشویم، آن است که جامعهی ایران به آمریکا همچون یک فرصت نگاه میکرده؛ فرصت رهاشدن از نظام قدیم بین الملل در حوزه های سیاست، اقتصاد و فرهنگ. بخشی از این نگاه هم به روایت آمریکاییانی است که به ایران سفر کرده و خاطراتی شیرین از سفر خود داشتند. البته این نگاه بخشی از آمریکاییانی است که از رسانه مطبوعات برای رساندن سخن و پیامشان بهره می بردند، سفرنامه نویسان آمریکایی با نگاهی جزئیتر و گاه با توصیف بیشتر به جامعه ایران نگریستهاند. نگاه روزنامه نگاران اما بیشتر آمیخته به سیاست و همراه با تحلیل است. کتاب حاضر تصویری از نگاه آمریکایی به جامعه ایرانی است؛ تصویری که قطعات گوناگون و گاه نامتوازن از روزنامهها و مجلات مختلف آمریکایی دارد. این قطعات اما در کنار هم و با چینشی تاریخی، روایتی جالب از گذشته روابط ایران و آمریکا دارند.
علیرضا ساعتچیان با جستجو در آرشیو مطبوعات سایت کتابخانه کنگره آمریکا و گزینش مطالب مربوط به ایران عصر قاجاری ترجمه و چاپ کرده است.
چند نمونه از این بریدههای روزنامه :
The Daily Crescent
دیلی کرسنت سه شنبه، ۲۱ نوامبر ۱۸۴۸
۳۰ آبان ۱۲۲۷ شمسی / ۲۴ ذی الحجه ۱۲۶۴ قمری
طبق خبر روزنامه اسلامبول، نامه های ارسالی ایران از راه ترابوزان حاکی از اعلام درگذشت محمدشاه، پادشاه ایران، در اثر تشدید بیماری نقرس او می باشد که مدتها دچار این بیماری بود.
The Daily Crescent
دیلی کرسنت ، شنبه، ۲۶ می ۱۸۴۹
۵ خرداد ۱۲۲۸ شمسی / ۴ رجب ۱۲۶۵ قمری
ایران، شورش در تهران: روزنامه اسلامبول در شماره چهاردهم ماه آوریل اعلام داشته که بر اساس گزارشهای دریافت شده از ایران، یک شورش مهم در تهران درگرفته است. صدراعظم جدید، میرزا تقی خان، که اصلاحاتی در دستگاه حکومت به راه انداخته، موجبات ناخرسندی چند تن از بزرگان دربار را برانگیخته که موجب بروز توطئه علیه او شده است. چهارتن نظامی که توسط توطئهگران سازماندهی شده بودند، در شب یازدهم ماه مارس با تظاهر به تقدیم عریضه جهت حقوق معوقه خود به محل اقامت صدراعظم رفته و قصد جان وی کردند. این یورش توسط نگهبانان دفع گردید و خاطیان بازداشت شده و اطمینان داده شد که همگی به کیفر اعمالشان خواهند رسید. اما کمی پس از آن، دوباره مخالفت آنان شروع و خواهان عزل صدراعظم شدند. سپس اوضاع آن چنان رو به وخامت گذاشت که نمایندگان انگلستان و روسیه به حضور شاه رفته و توصیه نمودند که بهتر است او تسلیم خواسته آن سربازان شود. شاه پیشنهاد آنان را نپذیرفت و برخی از اهالی شهر به طرفداری از دولت، اسلحه به دست گرفته که در نهایت، سربازان فراری داده شده و توطئه گران با اعتراف به جرم خود، همگی مورد عفو قرار گرفتند. این پیشامد که دو روز به درازا کشید، در موقعیتی بسیار حساس و خطیر به وقوع پیوست.
New-York Daily Tribune
نیویورک دیلی تریبیون/ جمعه، ۱۸ جولای۱۸۵۱
۲۷ تیر ۱۲۳۰ شمسی ۱۹ رمضان ۱۲۶۷ قمری
یک روزنامه ایرانی با مدیریت صدراعظم، میرزا تقی خان، در بیست و ششم ژانویه اخیر در تهران شروع به انتشار نمود. این روزنامه هر جمعه بر روی دو ورقه منتشر میشود که حاوی خبرهایی از اروپا و گفتارهایی از دارالخلافه تهران است. نخستین شماره شامل مطالبی از استقرار قراولخانه در تهران و ایجاد پستخانههایی در ایران و ثبت ساعات خروج نامه رسان ها از پایتخت میباشد. هفت سال قبل صدراعظم پیشین، حاج میرزا آقاسی مبادرت به دایر کردن روزنامه ای در تهران نمود، اما در انجام آن ناکام ماند.
The Portsmouth Inquirer
پورتسماوس اینکوایر / جمعه، ۴ ژوئن ۱۸۵۲
۱۴ خرداد ۱۳۳۱ شمسی / ۱۵ شعبان ۱۲۶۸ قمری
پادشاه ایران، صدراعظم خود را که از آغاز حکومت، زمام امور را به دست داشت، از کار برکنار نمود. او اکنون یک زندانی در شهری به دور از تهران است. گفته میشود صدراعظم از اعلی حضرت خواهش نموده تا دلیل خود را فاش سازد که چرا این گونه مورد بی مهری قرار گرفته است. پادشاه در پاسخ اظهار داشته: “من ایرادی در سیاستمداری شما نمی بینم، فقط اینکه از شما بدم می آید.”
New-York Daily Tribune
نیویورک دیلی تریبیون چهارشنبه، ۲۴ ژوئن ۱۸۵۷
۳ تیر ۱۲۳۶ شمسی/۲ ذی القعدہ ۱۲۷۳ قمری
عهدنامه ایران مکاتبه نیویورک تریبیون از لندن، ۱۲ ژوئن ۱۸۵۷
چندی پیش، لرد پالمرستن در خطابه خود در مجلس عوام، در پاسخ به پرسشی پیرامون جنگ ایران، به کنایه ابراز داشت: «هر زمان که عهدنامه صلح به تصویب رسد، مجلس نظر خود را درباره جنگ بیان می کند.» این عهدنامه صلح در چهارم مارس ۱۸۵۷ در پاریس به امضا رسیده است و در دوم می ۱۸۵۷ در بغداد مورد تصویب واقع گردیده و اکنون پیش روی مجلس گذارده شده است. عهدنامه مشتمل بر چهارده بند بوده که هشت بند آن با خرده سنگهای معمول چنین قراردادهایی پر شده است. در بند پنجم تصریح گردیده که سربازان ایران باید ظرف سه ماه از تاریخ مبادله تصویب عهدنامه، از سراسر ناحیه هرات و از هر بخش افغانستان عقب نشینی کنند. در بند چهاردهم، دولت بریتانیا به سهم خود متعهد شده است که به محض تخلیه هرات توسط نیروهای ایرانی، سربازان آن کشور بیدرنگ از تمام بندرگاهها، مناطق و جزایر متعلق به ایران عقب نشینی نمایند. حال باید به یاد آوریم که در گردهمایی اسلامبول در زمان پیش از تسخیر بوشهر، از سوی فرخ خان، سفیر ایران، بی هیچ زمینهای به الرد استراتفورد پیشنهاد خروج سربازان ایرانی از هرات داده شده بود.
تنها فایده جدیدی که از این بند شامل انگلستان می شود، محدود شدن حیطه این گرفتاری در زمان ناسالم ترین فصل است که بیماری زاترین مشکلات پوستی را برای سربازان انگلیسی در خاک ایران به بار می آورد. اثرات بسیار ناگوار نور آفتاب و زمین های باتلاقی در ماه های تابستان، حتی برای اهالی بوشهر و محمره، چیزی است که وقایع نگاران از دیرباز تاکنون به آن اشاره داشته اند. اما چرا به این موضوع برمیگردیم؟ علت این است که در چند هفته گذشته هنری رولینسن از دادرسان شایسته، همه جا اعلام کرده بود که سربازان انگلیسی و هندی یقین دارند که آن شرایط سخت اقلیمی موجب تباهی خواهد بود. با وجود قرارداد صلح، روزنامه تایمز لندن هنگام دریافت اخبار پیروزی محمره، به منظور حفظ سربازان بیدرنگ ضرورت پیشروی به سوی شیراز را اعلام کرد. همچنین خودکشی دریاسالار و ژنرال بریتانیایی در مقام سرپرست لشکرکشی، ناشی از نگرانی عمیق آنان به سرنوشت سربازانی بود که طبق دستور دولت نباید به آن سوی محمره پیشروی کنند. از این رو وقوع فاجعه کریمه در حد و اندازه کمتری انتظار میرود که این بار نه برای ضروریات جنگ یا ندانم کاری های دستگاه حکومت، بلکه به خاطر عهدنامه ای است که شمشیر فاتح، آن را نگاشته است. در بند چهاردهم قید شده که سربازان بریتانیا از تمام مناطق، بنادر و جزایر متعلق به ایران عقب نشینی نمایند. حال، موضوع مورد بحث این است که آیا شهر محمره به ایران تعلق دارد یا خیر؟ ترکان عثمانی در مورد این شهر هرگز از ادعای مالکیت خود دست نکشیدهاند؛ شهری در دلتای فرات که تنها بندر دائمی قابل دسترس آن رودخانه بوده اما بندر بصره در فصول خاصی برای کشتی های باری بزرگ بسیار کم عمق است. از این رو شاید انگلیسی ها به بهانه متعلق نبودن محمره به ایران، تا حل و فصل نهایی اختلاف مرزی میان ترکیه و ایران، آن شهر را در اختیار داشته باشند.
▪️بولت ژورنال
رایدر کارول
مترجم: زهرا نجاری
امی هاینس:”زندگی خیلی شلوغ شده بود. انگار تمام وجودم به لیستی طولانی از کارهای انجام نشده تبدیل شده بود. رؤیاهایم از یادم رفته بود، همین طور هدفها و آرزوهایم، آرزوهایی که اگر میشد، چه میشد.”
کتاب برنامهریزی به روش بولت ژورنال در سال ۲۰۱۹ توسط رایدر کارول نوشته شد. رایدر که خودش از کودکی از سندروم نقص توجه و بیش فعالی (ADHD) رنج می برده و هیچ کدوم از روشهای برنامه ریزی که بهش پیشنهاد میشده برایش کار نمیکرده، خودش کم کم روشی رو ابداع کرده به نام بولت ژورنال.
**در این معرفی قرار نیست روش آموزش داده شود زیرا که بحث طولانی میشود صرفا اشاراتی به روش و نتایج آن میشود.**
بولت ژورنال روشی است که با آن میتوانید کنترل زندگیتان را به دست بگیرید، برنامه ریزی کنید، زمانتان را مدیریت کنید، به اهدافتان برسید و در کل زندگیتان را بهتر کنید. استفاده از این روش با نوشتن در یک دفتر خالی شروع می شود. به همین سادگی!
مهم ترین تفاوت بولت ژورنال با دیگر روشهای برنامه ریزی انعطاف بالای آن است. این دفتر برای شما یک جور است، برای یک معلم جور دیگر و برای یک مدیر شرکت یک جور کاملا متفاوت! شکل این دفتر حتی برای خود شما هم در طول سال های مختلف تغییر می کند. همان طوری که تابستان هجده سالگی آدم با تابستان سی سالگی او متفاوت است. بولت ژورنال را در هیچ مغازه ای نمی فروشند، چون در اصل یک دفتر برنامه ریزی از پیش طراحی شده نیست. بولت ژورنال روشی است که آن را یاد می گیرید و بعد خودتان دفتر مخصوص خودتان را درست می کنید.
روش بولت ژورنال از دو بخش تشکیل شده است: سیستم و عملکرد. ابتدا با سیستم آشنا میشویم تا یاد بگیریم چطور دفترمان را به یک ابزار ساماندهی قدرتمند تبدیل کنیم. سپس عملکرد را بررسی خواهیم کرد. عملکرد در حقیقت ادغام سنتهای گوناگونی است که چگونگی یک زندگی قصد آگاه (زندگی ای که هم هدفمند و هم پربار است) را تعریف میکنند.
نویسنده کارول میگوید:” روش بولت ژورنال نتیجه تلاش من برای ترجمه این دانش به یک عملکرد متمرکز است یعنی یک سیستم آنالوگ برای عصر دیجیتال. این روش به شما کمک میکند گذشته را ردیابی و حال را طوری ساماندهی کنید که بتوانید آینده خود را طراحی کنید. این روش در ابتدا راهی بود برای غلبه بر چالشهایی که برای سازماندهی کردن کارهایم با آن مواجه بودم. با گذشت سال ها، این روش به سیستم شخصی کاملی تبدیل شده است که توانسته زندگیام را عمیقا در جهت بهترشدن تغییر دهد. امید دارم که این روش بتواند همین کار را برای شما نیز انجام دهد.”
کتاب بولت ژورنال به درد همهی کسانی میخورد که میخواهند زندگی شون رو به سمت بهتر شدن تغییر بدن. چه همین الان دفتر بولت ژورنال داشته باشید، چه تا حالا اسمش رو نشنیده باشید، این کتاب به شما کمک میکنه کنترل زندگی تون رو به دست بگیرید. رایدر کارول در کتاب بولت ژورنال به شما یاد میدهد چطور خودتون با توجه به شخصیت و شرایط زندگی خودتون برنامه ریزی کنید.
بولت ژورنال این است که به ما کمک کند از دو منبع با ارزش زندگی خود گاهانه استفاده کنیم. از وقت و از انرژی. اگر قرار باشد که شما هر دوی این منابع برای خواندن این کتاب مصرف کنید، منطقی است که از ابتدا بدانید هدف این برنامه چیست. به طور خلاصه:
روش بولت ژورنال به شما کمک میکند با کمتر کارکردن بیشتر به دست بیاورید. این روش باعث می شود شما چیزهای بامعنی زندگی را تشخیص دهید و روی آنها تمرکز کنید. بولت ژورنال این کار را با خط کشیدن روی چیزهای بی ارزش انجام میدهد.
همچنین بهره وری بیشتر آن این است که ما بتوانیم ریشه حواس پرتی های دیجیتال را قطع کنیم. اینجاست که بولت ژورنال وارد عمل میشود. بولت ژورنال یک راه حل آنالوگ است که به ما فضای لازم برای فکرکردن، عمل کردن و تمرکز کردن میدهد. در حقیقت وقتی دفترمان را باز می کنیم، به صورت خودکار از دنیای بیرون فاصله میگیریم. انگار رشته ورود اطلاعات قطع می شود تا مغز بتواند به خودش بیاید. ابرها کنار می روند و می توانیم به زندگی با وضوح بیشتری نگاه کنیم.
آن به شما کمک می کند ذهن آشفته تان را از افکار بیهوده خالی کنید و درنهایت افکارتان را واقع گرایانه بسنجید.
بولت ژورنالتان می تواند نقش یک دفتر برنامه ریزی، دفتر طراحی، لیست کارها و دفتر خاطرات را داشته یا مجموعه همه این موارد باشد. این انعطاف پذیری به دلیل ساختار تقسیم بندی شده آن است. یک روش ساده برای درک این مفهوم، درنظر گرفتن قطعات مختلف یک اسباب بازی لگو است. هر قسمت از سیستم بولت ژورنال عمل خاصی را انجام میدهد. این عمل خاص می تواند منظم کردن روزهای شما، برنامه ریزی ماهانه یا تلاش برای دستیابی به یک هدف خاص باشد. برای اینکه این سیستم را مطابق با نیازهای خود شخصی سازی کنید، می توانید قسمت های مختلف آن را با هم ترکیب کنید و با نیازتان تطبیق دهید. از آنجایی که این نیازها به ناچار با گذر زمان تغییر می کنند، این انعطاف پذیری به سیستم اجازه میدهد تا در فصول مختلف زندگی با شما سازگار شود و عملکرد خودش را داشته باشد. همان طور که شما تکامل می یابید، ساختار و عملکرد بولت ژورنال شما نیز کامل می شود.
بولت ژورنالیست ها توانسته اند در شغل رویایی خود استخدام شوند، کسب و کار خود را راه بیندازند، از روابط سمی بیرون بیایند یا در ساده ترین حالت توانسته اند از شخصیتی که هستند راضی باشند. تمام این تغییرات با اضافه کردن بولت ژورنال به روتین روزانه به دست می آید. بولت ژورنال مانند یک منشور عمل می کند یعنی آداب و رسوم و حکمت ها را از سراسر جهان جذب میکند و سپس آنها را به صورت یک پرتو روشن متمرکز میکند. پرتویی که به شما کمک می کند ببینید کجا هستید و چه آینده ای پیش روی شماست. بولت ژورنال به شما کمک می کند قصدآگاه زندگی کنید و از صندلی مسافر، به جایگاه خلبان زندگی خودتان برسید.
▪️پیگیر اخبار نباشید
رولف دوبلی
مترجم: عادل فردوسی پور، بهزاد توکلی نیشابوری، علی شهروز ستوده
میگویند صد گام به عقب برابر هزار گام به پیش است. از دیرباز، ژاپنیها به این سبک پیادهروی میکردند. در کهنترین حکمتهای بشری، برای تغییر خط مشی زندگی، از همین الگو پیروی میکردند؛ از آنچه بیشی بکاه و بر آن چه کمی بیفزای.
امروزه نیز عدهای در روانشناسی بر این باورند که زمانی انسان به تعادل میرسد که به سوی قرینهی خویش بازگردد. اگر از طرفداران این نگرشها باشید یا چون نویسندهی کتاب رولف دوبلی به بیماری خورهی خبری مبتلا شده باشید، خواندن این کتاب پیشنهاد خوبی به نظر میرسد.
شاید در نگاه اول عجیب باشد، آدمی اهل رسانه کتابی را ترجمه کرده که توصیهاش را ساده و محکم در عنوان خود جای داده: پیگیر اخبار نباشید! شاید برای یک بار هم که شده خواسته همان دویدن معکوس را تجربه کند. شاید با خواندن متحول نشوید ولی دست کم انگیزههایتان در پیگیری خوره مانند اخبار سستتر میشود. و با احتیاط بیشتری دست در سفرههای رنگین و فریب انگیز خبر و دنیای مجازی فرو میکنید. اعتیاد به این لقمههای هوس انگیز مانند هر مخدر دیگری ویرانگر است و از شور و اشتیاق به زندگی میکاهد.جریان سردرگم و آشفتهی خبری چه بسا سیل عظیم جریانهایی را به راه می اندازد که حاصلش جز ویرانی دستاوردهای ارزشمند انسان نیست. این روزها بسیاری از تولیدکنندگان خبر دروغ را به جای حقیقت به خورد مردم میدهند و دردناک این که خریداران پرشماری هم دارند. خبرهای دروغ، دروغ های بزرگ و باورهای بزرگترِ ما به این دروغها.
دوبلی در این کتاب به ما میگوید چگونه از این جریان که شعور و آگاهی ما را نشانه رفته رهایی یابیم. چگونه میان حقایق و اخبار جعلی، سناریوهای ساختگی و گمراه کننده، که به طور هدفمند در بنگاههای خبری مهندسی میشوند، تفکیک و تمایز قایل شویم و چه طور از شر سیاه چالههای خبر، که وقت مفید و انرژی حیاتی زندگی ما را می بلعند خلاص شویم.
یکی از راه حلهای گفته شده در کتاب راه حل نرم است.”به طور مثال اگر هر هفته سرمقاله اشپیگل را بخوانید، سالی پنجاه و دو مقاله خواهید خواند که تمام رویدادهای مهم سال را پوشش میدهد. پس از چند ماهی که راه حل نرم را به کار گرفتید، احتمالا آمادهی رویکردی اساسیتر شدهاید. در این صورت، توصیه میکنم: وقتی آخرین نسخهی مجلهی هفتگی به صندوق پستیتان انداخته شد، آن را نخوانده در یک کشو بگذارید و به جایش شمارهای را مطالعه کنید که تاریخش دست کم به یک ماه پیش برمیگردد. بی شک در آن به موضوعات گستردهای هم اشاره شده که دوستانتان درباره شان بحث میکنند (جنگ در سوریه، جنگ تجاری، برکسیت، یا هر چیز دیگری). با خواندن نسخه قدیمیتر، خطر کشیده شدن در گرداب اخبار را به حداقل میرسانید و در عین حال، حس تسکین بخش جا نماندن از اخبار را هم از دست نخواهید داد. به این ترتیب، خیالتان از بابت دور ماندن از اخبار راحت تر خواهد بود.
آنچه در این کتاب بسیار گوشزد شده که زندگی حرفهای خود را با سخت گیری هر چه تمام تر حول دایرهی شایستگیتان بچینید. مزایای این تمرکز افراطی تنها به امور مالی محدود نمیشود. از همه مهمتر، زمانتان را ذخیره میکنید، چون دیگر لازم نیست مدام تصمیم بگیرید به چه چیزی توجه کنید. شناسایی دایرهی شایستگی مانند ابزار و چاقوی جراحیای است که شما را قادر میسازد اطلاعات ارزشمند و بی ارزش را از یکدیگر سوا کنید. به بیان ملموستر، تمام معلوماتی که با دایرهی شایستگیتان سازگاری دارد ارزشمند است. بهتر است هر آنچه را که خارج از این دایره است نادیده بگیرید.” فکر کردن به آن فقط وقتتان را تلف میکند و تمرکزتان را به هم میزند. در طول عمر خود دایرهی شایستگیتان را اصلاح خواهید کرد. ممکن است حتی حوزه های علاقه مندی دیگری نیز به آن اضافه کنید. ”
▪️تاریخ اجتماعی روابط جنسی در ایران
ویلم فلور
مترجم:محسن مینو خرد
ویلم فلور در سالهای ۶۷ تا ۱۹۶۳ در دانشگاه اوترخت (هلند) در رشتهی اقتصاد توسعه و جامعه شناسی تحصیل کرد و نیز زبانهای فارسی و عربی را آموخت و اسلام شناسی خواند. در سال ۱۹۷۱ از دانشگاه لیدن دکترا گرفت. او از سال ۱۹۸۳ تا ۲۰۰۲ در بانک جهانی به سمت کارشناس انرژی کار کرد. در این سالها او کتابهایی دربارهی تاریخ اقتصادی – اجتماعی ایران نوشته است، از جمله: بهداشت عمومی در ایران قاجاری، کشاورزی در ایران قاجاری، تاریخ نمایش در ایران خلیج فارس، تاریخ اقتصادی و سیاسی ۵ شهر از ۱۷۳۰-۱۵۰۰ ، ظهور عربهای خلیج فارس ۱۷۹۲-۱۷۴۷. سفر به شمال ایران از ۱۷۷۲ – ۱۷۷۰ . القاب و اجرت ها در ایران صفوی، و همچنین تاریخ اجتماعی روابط سکسی در ایران.
محسن مینو خرد در باب ترجمه میگوید:” واژهی sex از کلمه ی لاتینی sexus ریشه میگیرد و به معنای دو جنس نرینه و مادینهی جمعیت انسانی است. در فرهنگ تبارشناسی واژگان، نوشتهی جان آیتو، آمده است که این واژه برای نخستین بار در نوشتههای دی اچ لاورنس، نویسندهی انگلیسی(۱۹۳۰-۱۸۸۵)، به معنای همآغوشی به کارگرفته شد و همین معنا اکنون در جهان همه گیر شده است. با توجه به این بار معنایی تازهای که این واژه به خود گرفته است، در برگردان نام این کتاب به جای”روابط جنسی”، عبارت “روابط سکسی” را به کار بردهام که برای رساندن معنایی که موضوع بررسی این کتاب است رساتر و دقیق تر است.”
این کتاب، روابط جنسی در ایران را از دوران باستان تاکنون، در زمینهی اجتماعی، انسانشناختی و فرهنگی آن بررسی میکند. کتاب چهار فصل دارد. فصل اول به روابط جنسی در چارچوب ازدواج میپردازد. این فصل همچنین تحلیل مفیدی از خویشاوندی، درونهمسری (ازدواج میان خویشاوندان نزدیک) و ازدواج همخونآن (تولید مثل جنسی میان خواهران، برادران و والدین) صحبت میکند. فصل دوم، ازدواج موقت، از جمله قاعدهی صیغه، را بررسی کرده و به تفصیل به نظرات و مباحثهها دربارهی شرعی و عملی بودن چنین وصلتی در فقه شیعی و سنی و همچنین دیگر کشورها که رواج دارد میپردازد. فصل سوم، روابط خارج از زناشویی و انواع روسپیگری را بررسی میکند. فصل چهارم، همجنسگرایی، میان مردان و زنان، اما همانگونه که نویسنده اشاره میکند، همجنسگرایی در معنای ایرانی خود با نوع غربی تفاوت دارد و بیشتر شبیه دوجنسگرایی است. فصل آخر به بیماریهای مقاربتی، به عنوان پیامدهای بهداشتیِ عادتهای جنسی در ایران، اختصاص دارد. از نظر سیر تاریخی، این کتاب دورهای بسیار طولانی را در بر میگیرد؛ همچنین، گروههای دینی متعددی (مسلمانان، زرتشتیها، یهودیان، مسیحیان و چندخداباوران) را بررسی میکند.
در قسمتی نویسنده میگوید:” زنان گرچه در این کتاب برجسته شده اند، آماج این کتاب مطالعهی منزلت زنان نیست بلکه بررسی شکلهای مختلف روابط سکسی میان زن و مرد و پیامدهای چنین روابطی است. اطلاعات ما بیشتر از زنان و مردان طبقات فرادست است. از حال و روز مردم عادی، یعنی ۹۵ درصد جمعیت، آگاهی چندانی نداریم مگر در موارد ازدواج موقت و روسپیگری. در این موارد مردم عادی، یا زنان طبقات فرودست، فقط برآورندهی نیازها بوده و هستند. اما اطلاعات پیرامون روابط سکسی را آنها در اختیار ما نگذاشتهاند بلکه سرچشمهشان همان سرآمدان محلی با بیگانه است. البته پارهای از این موارد از جمله رسم و رسوم ازدواج در همه ی لایه های اجتماع کاربرد دارند، ولی مردم عادی همه وقت به آنها آگاه نیستند.”
تاریخ اجتماعی روابط جنسی در ایران، اثری توصیفی است که بر اساسِ طیف گستردهای از اسنادِ دست اول و دست دوم، تصویری جذاب از روابط جنسی ارائه میدهد. بزرگترین مزیت این کتاب آن است که اطلاعات و دادههای بسیار فراوانی را فراهم میآورد و به خوانندگان اجازه میدهد تا خود نتیجهگیری کنند. این کتاب مبنا در واقع یک مدل انسانشناسی و جامعهشناسی است. مفهوم روابط قدرت، در روایت فلور از ازدواج و روابط جنسی به چشم میخورد. به عقیدهی نویسنده”ماهیت مسائل مربوط به روابط جنسی در ایران با بسیاری از دیگر کشورهای صنعتی شباهت دارد- مسائلی نظیر به چالش کشیدهشدن ادعای برتری مردان بر زنان، تغییر سن ازدواج، رابطهی جنسی پیش از ازدواج، افزایش نرخ طلاق، و بیماریهای مقاربتی.”
در ایران خواه در دوران زرتشتی یا در دوران اسلامی، زنان هویت مستقلِ واقعی نداشتهاند، اما این امر مختص ایران نبوده. در یونان باستان نیز زنان هویت مستقل نداشتند، و درست مانند ایران، هویت آنها بر اساس رابطه با خویشاوندان مذکّر تعریف میشد: ازآنها نه با نامِ خود بلکه به عنوان دخترِ الف، همسرِ ب، و مادرِ ج یاد میکردند.
به نظر نویسندهی کتاب در ازدواج خانوادگی، بکارت- یعنی وضعیتی که در آن برادر یا پدر، پردهی بکارت را برمیداشتند- مهم نبود؛ اما این میتواند حاکی از آن باشد که آنها نمیخواستند پردهی بکارت، به عنوان دارایی خانواده، به دست غریبهها یا دشمنان برداشته شود یا به تملک آنها درآید. این کتاب به تفصیل به شکلهای عریانتری از روابط قدرت میپردازد.هنگامی که زنان متأهل اسیر میشدند، یا زمانی که مردان مجبور میشدند که زنان خود را به حاکمان دهند، و نظایر آن میتوانستند زنانی را که کالا به شمار میرفتند، بفروشند و اصلا تصور نمیکردند که این کار تاثیری بر آبروی خانواده دارد. برای مثال، میتوان به اهدای دختران به شاه سلیمان صفوی به منظور دریافت پاداش مالی اشاره کرد.
سکس و روابط جنسی، عرصهی اِعمال قدرتِ مسئولان و صاحبمنصبان دولتی و دینی است. دین در تمام حیطههای روابط جنسی دخالت میکند: قانونیکردن ازدواج دائم یا موقت، مشخصکردن مدت عده پس از طلاق یا انقضای قرارداد و غیره. به نظر میرسد زمانی که دین، روسپیگری را منع میکرد (برای مثال، علما در دوران مغولان و تیموریان، از حکومت خواستند تا آن را ممنوع کند) بیشتر به این دلیل بود که مالیات این کار به حکومت میرسید و نه علما.
این کتاب گاهی به ارتباط میان رابطهی جنسی برای تولید مثل و رابطهی جنسی برای لذت اشاره میکند اما به عنوان مسئلهای اساسی به آن نمیپردازد. این پرسش در رابطه با چند موضوع طرح میشود: حدیثی از پیامبر با این مضمون که مردها باید از نیاز دوسویه در رابطهی جنسی آگاه باشند، و مسالهی لواط، که هم در دوران پیشااسلامی و هم دوران اسلامی رد شده بود. زیرا “هدر دادن تخم است و نه آفرینش زندگی جدید” . همچنین، فلور هنگام بحث دربارهی ارزشهای متضاد رابطهی جنسی در این جهان و جهانِ بعد، به رابطهی جنسی به عنوان موضوع قضاوت اخلاقی میپردازد.” همجنسگرایی در اسلام، در این جهان حرام است، اما به نظر میرسد که در بهشت مجاز است.” از یک سو، استنباط او این است که طرفداران همجنسگرایی نتوانستهاند برای این کار تأیید دینی بیابند؛ اما از سوی دیگر، همین امر که برخی از مفسران، همجنس گرایی را برای بعضی از مردان طبیعی دانستهاند، نشان میدهد که این عمل با استفاده از متون دینی توجیه شرعی داشته، هرچند اکثر فقها این تفسیر را نمیپذیرفتند. دیدگاهی پزشکی نیز این رویکرد را تقویت میکرد. برای مثال، رازی باور داشت که همجنسگرایی میان مردان “به علت اسپرم ضعیف مردانهی پدر بود، که فرزندِ پسر را زنصفت میکرد” به این ترتیب، همجنسگرایی بیماریای ژنتیکی محسوب میشد و نه گناه یا فحشا.
سرانجام باید گفت که نویسنده بر دیدگاه مردانه به مسالهی روابط جنسی و بیماریهای ناشی از آن تاکید میکند”زنان منشاء بیماری محسوب میشدند و نه کسی که میبایست درمان میشد.” این امر بار دیگر نشان میدهد که در جامعهای مردسالار، بدنِ زن محلی برای ابرازِ روابط قدرت است؛ و این یکی از اموری است که از دوران باستان تا امروز پابرجا مانده است.