اپوزسیون به مجموعه افرادی با گرایشهای مختلف گفته میشود که یا خواستار تغیر سیاستها و رفتارهای حکومت جمهوری اسلامی هستند و یا امیدی به اصلاح رفتار حکومت نداشته و درصدد تغییر و جایگزینی آن از نوع دیگری حکومت مبتنی بر منشور سازمان ملل و سایر آزادیهای عرفی بینالمللی میباشند. متاسفانه اختلافات بین گروههای اپوزیسون مانع از اجماع فراگیر آنها برای تأثیرگذاری بهتر و سریعتر در راستای هدف اصلی خود میشود. عمده خواستههای این گروههای اپوزیسیون را میتوان چنین عنوان کرد:
الف) افزایش سطح رفاه ایرانیان
ب) رفع تبعیضهای اجتماعی، جنسیتی، فرهنگی از جانب حکومت
ج) برگشت پول حاصل از فروش نفت، معادن و … به ملت ایران جهت افزایش رفاه به جای اختلاسهای میلیاردی و هزینههای فراوان در سوریه و ونزوئلا و دیگر ماجراجوییهای بینالمللی
د) حق آزادی بیان و عقیده که به شدت نقض میشود و در موارد متعدد به صدور حکم اعدام تنها به خاطر داشتن عقیده ای متفاوت منجر شده است.
در دنیای امروز که به دهکده جهانی تشبیه میشود تمامی کشورها هم تاثیرگذار بر یکدیگر و هم متاثر از هم هستند و اگر کشوری بخواهد ارتباط خود را با دیگر کشورها قطع کند و به نوعی خود را قرنطینه مینماید، اوضاع زندگی بر آن ملت و حکومت بسیار دشوار می گردد.
در مورد جمهوری اسلامی، حکومت محدودیت های بسیاری برای ملت ایران فراهم آورده و بسیاری از حقوق بشر را نقض مینماید. این نارضایتی ها به نقطه ای رسیده که بسیاری از مردم خواستار برچیده شدن این نظام به ظاهر مقدس هستند.
اما آیا دولتهای خارجی میتوانند در این راه کمکی برای مردم ایران باشند یا خیر؟
اقدامات دولتهای خارجی میتواند در سه حیطه تاثیرگذار باشد:
1) اطلاع رسانی (تاثیر مستقیم)
2) تحریم ها (تاثیر غیرمستقیم)
3) حمله نظامی (تاثیر مستقیم)
1) اطلاع رسانی (تاثیر مستقیم)
سانسور در رسانههای داخل کشور مانع از اطلاعرسانی صحیح میشود و این رسانه فقط جایی برای خودیها شده و فقط به تبلیغ نکته نظرهای قشر خاصی از مردم با طرز تفکر خاصی از اسلام میباشد . عدم پخش برنامههای گفت گوی آزاد، عدم پخش کنسرت های موسیقی و حتی تصویر سازهای موسیقی در رسانه، تحمیل نوع خاصی از پوشش به بانوان ایرانی و مهمتر از همه عدم افشای فساد ها و رانتها و اشتباهات مسئولین، حتی حذف برنامههای پرطرفدار مانند برنامه نود بر اساس سلایق شخصی مانع از آگاهی جامعه ایران از اوضاع واقعی داخلی و خارجی میشود (در صورت دریافت اطلاعات صرفا از صدا و سیمای جمهوری اسلامی).
آگاهی ملت ایران از کم و کیف وضعیت واقعی ایران و دنیا بعد از تأسیس شبکه های ماهواره ای مانند بیبیسی فارسی، منوتو و … به مراتب بیشتر از قبل شده است.
سرمایه گذاریهایی که در این شبکه ها انجام میگیرد عمدتا با هدف زیر سوال بردن جمهوری اسلامی است و اطلاعات منتشر شده پیرامون این هدف به ملت ایران این فرصت را می دهد که با واقع بینی بیشتری به تحلیل اوضاع سیاسی و اجتماعی ایران بپردازند.
همچنین نباید از تاثیر گذاری شبکه های مجازی نیز غافل شد که سهم به سزایی در افزایش سطح آگاهی و نیز افشاگریهایی چون حقوقهای نجومی و اختلاسهای میلیاردی و البته انعکاس دوباره این رسواییها در شبکه های ماهواره ای اهمیت موضوعات را بیشتر میکند.
در میزگرد های مانند روبهرو (منوتو) و پرگار (بیبیسی) و … مسایل مهم فکری و سیاسی به صورت کارشناسی به بحث گذاشته میشود که حتی امکان طرح اجمالی آنها در صداوسیمای جمهوری اسلامی غیرممکن است.
2) تحریم ها (تاثیر غیرمستقیم)
تحریم های بینالمللی دولت را در تنگنا قرار میدهد و به تبع آن ملت فشار این تحریمها را با شدت بیشتری از دولتمردان متحمل میشود. برداشت ملت ایران از این تحریمها و تاثیر آن بر زندگی خود به سه صورت میتواند باشد:
الف) با تبلیغات گسترده ای که در صداوسیما حکومتی صورت میپذیرد علت آثار زیانبار تحریمها را از آمریکا و متحدانش میبیند و همذات پنداری بیشتری با جمهوری اسلامی مییابند.
ب) با فشار اقتصادی و روشنگری هایی که از اطلاعات موجود و تحلیل صحیح بدست میآورد علت تحریمها را ماجراجوییهای سیاسی منطقه و بینالمللی حکومت درمییابد و به منتقد آن تبدیل میشود.
ج) همچنان بیتفاوت به موضوع فشار اقتصادی باقی میماند.
جمهوری اسلامی و حاکمان در قدرت با سازوکارهای نادرست قانون اساسی و شورای نگهبان به دلیل اینکه نیاز چندانی به رای مردم جهت حفظ قدرت ندارند، افراد ناراضی و منتقد را زمانی برای حکومت خطر جدی و بالفعل ارزیابی میکنند که با ریسک پذیری بیشتری به نافرمانی مدنی، حضور در تظاهرات علیه حکومت و در نهایت شورش علیه نظام بپردازند. ولی آیا روحیه انتقادی و نارضایتی به حدی است که بتواند با توجه به تهدیدهای زندان و شکنجه و حتی اعدام، ناراضیان را به سطح خیابان ها بیاورد؟ سوالی که جواب آن برای هر فرد نسبت به شناخت خود نسبت به محیط محدود اطرافش متفاوت است.
3) در مورد جنگ و تاثیر گذاری آن
تهدید جنگ از ابتدای جمهوری اسلامی با سیاستهای صدور انقلاب همواره تهدیدی برای ملت ایران بوده است. در همان اوایل انقلاب جنگ هشت ساله را به همین دلیل متحمل شدیم که به زیرساخت های کشور آسیب فراوانی وارد کرد و بیش از 250 هزار نفر از ایرانیان در این جنگ جان خود را از دست دادند.
با افزایش فعالیت های هستهای و موشکی ایران احتمال جنگ افزایش یافته است طوری که در اظهارات رئیسجمهور آمریکا همواره یکی از گزینه های روی میز میباشد و اخیرا با ارسال ناوهای جنگی به منطقه این تهدید ها ملموس تر شده است.
اگر جنگی بین ایران و آمریکا و یا متحدانش رخ دهد چه پیامدهایی دارد؟
در بهترین حالت
مردم ایران از جنگ پشتیبانی نمیکنند و جنگ فقط بین نظامیها، سپاهیان و طرفداران دوآتشه ولایت فقیه با نظامیان آمریکا و متحدانش رخ می دهد. با کمترین خسارت به زیرساخت های ایران، جمهوری اسلامی شکست خورده و سپس در یک انتخابات آزاد حکومتی مبتنی بر دموکراسی و حقوق بشر جایگزین میشود.
در بدترین حالت
مردم ایران مانند جنگ هشت ساله تحمیلی به حمایت از حکومت ولایت فقیه وارد جنگ میشوند و بیشتر از اینکه جمهوری اسلامی آسیب ببیند ملت ایران آسیب میبیند. بسیاری از ایرانیان و زیرساختها آسیب می بینند. طولانی شدن جنگ بدون نتیجه خاصی فرصت بیشتری به حکومت برای سرکوب ایرانیان مخالف نظام به بهانههای جنگ و حذف آنها از متن جامعه و در نهایت به طولانی شدن عمر این حکومت تمامیت خواه سلطهجو می انجامد.
اعلام وضعیت فوق العاده از سوی نظام و سرکوب شدید معترضان امکان گفتگو و اعتراض را به شدت کاهش میدهد. همچنین احتمال وقوع جنگ داخلی و تجزیه ایران نیز وجود دارد.
جمهوری اسلامی با اهداف کورکورانه ستیزهجویی با آمریکا و غرب و نیز گسترش ایدئولوژی نامشخص خود هم منافع کشورهای غربی، هم منافع کشورهای منطقه و هم ملت ایران را تحت شعاع قرار میدهد. شمار زیادی از مردم ایران به این آگاهی و نتیجه رسیده اند که استراتژی حاکم بر جمهوری اسلامی سهم عمدهای در مشکلات فعلی دارد. آنها به مخالفین نظام تبدیل شدهاند که اکنون بعضا با نام اپوزیسیون شناخته میشوند. به نوعی می توان گفت منافع مشترک، اپوزیسیون و سایر دولتها خارجی را به یکدیگر نزدیک کرده است. به همین جهت شاید بتوان همکاری دولتهای خارجی و اپوزیسیون را سودمند ارزیابی کرد.
منافع مشترک لزوماً اهداف مشترک را دنبال نمیکند. اهداف اپوزیسیون رفاه بیشتر برای مردم ایران و احقاق حقوق بشر در ایران است. ولی اهداف سایر دولتها بیشتر تامین منافع و امنیت خودشان میباشد. تجربه نشان داده که کشورهای خارجی در صورت تأمین منافع خود، از حقوق ملتی که حکومتش ناقض حقوق بشر است چشمپوشی میکنند. عربستان، جمهوری آذربایجان و حتی فلسطین نمونههای ملموسی از این نوع حکومت برای ایرانیان اند. نتیجه اینکه اگر جمهوری اسلامی که فساد های کلان در آن ریشه دوانده با نرمشی به اصطلاح قهرمانانه منافع کشورهای ثالث را تأمین نماید دیگر کشورها چنان انگیزهای برای تغییر حکومت و یا رفتار آن نخواهند داشت.
در حال حاضر که اپوزیسیون و کشورهای خارجی دارای منافع مشترک میباشند، گروههای اپوزیسیون بهتر است بیشترین استفاده را از این منافع مشترک بنمایند. لذا بایستی نمایندگان منتخب اپوزیسیون که توسط اکثریت پذیرفته شده باشد بتوانند با نمایندگان کشورهای خارجی به تبادل نظر بپردازند تا هماهنگتر بوده و در صورت امکان و مصلحت از کمکهای کشورهای خارجی نیز استفاده نمایند.
اگر نگاهی دقیقتر به اپوزیسیون بیاندازیم می توان آنرا به دو گروه اپوزبسیون داخلی (افراد مخالف نظام در داخل کشور) و اپوزیسیون خارجی (افراد مخالف نظام ساکن خارج از کشور) تقسیم بندی نمود. امکان هماهنگ کردن و انتخاب نماینده برای اپوزیسیون داخلی به لحاظ امنیتی تقریبا غیر ممکن است ولی این امکان برای اپوزیسیون خارجی امکان پذیر است. خوشبختانه به دلیل سهولت ارتباطات مجازی امکان ارتباط اپوزیسیون خارجی و داخلی آسان بوده و می تواند بدین وسیله هماهنگی بیشتری بین آنها صورت پذیرد. متاسفانه با وجود ایرانیان بسیار مخالف نظام (پناهندگان سیاسی و اجتماعی) در خارج از کشور هنوز یک سازمان فراگیر جهت هماهنگی بیشتر بین آنها تشکیل نشده است.
با توجه به میزبانی کشور های خارجی از این پناهندگان، این کشورها میتوانند در تشکیل چنین سازمانی تسهیلات و امکاناتی را برای اپوزسیون خارجی فراهم نمایند.
اگر چنین سازمان فراگیری تشکیل شود، هرچه گسترده تر باشد، صلاحیت و توان بیشتری جهت دریافت کمک و هماهنگی بیشتر با دولتهای خارجی و حتی سازمان ملل خواهد داشت.
اگر چنین سازمانی تشکیل شود پرسشی که طرح خواهد شد اینکه چه نوع کمک هایی را بهتر است دریافت نماید؟
در ابتدای مقاله به بررسی انواع اقداماتی که کشور های خارجی میتوانند انجام دهند پرداختیم. نوع اول یعنی اطلاعرسانی و کمک بدون هیچ هزینهای برای ملت ایران صرفا تأثیر مثبتی دارد ولی در باره نوع دوم اقدامات (تحریمها) به تنهایی تاثیر مثبتی نمیگذارد ولی اگر همراه اطلاع رسانی گسترده باشد تأثیر به مراتب بیشتری در مخاطبان خود خواهد گذاشت. چرا که ایرانیان را نسبت به علت مشکلات (معیشتی و …) ناشی از تحریم ها حساستر خواهد کرد و در جستجوی علل به ریشه های فساد حکومت پی خواهد برد.
حکومت های غربی با تحریمهای اشخاص مرتبط با جمهوری اسلامی و رسانهای کردن آن به شناخت صحیح مردم از چنین افرادی کمک میکند.
ولی در مورد نوع سوم اقدامات دولتهای خارجی (اقدام نظامی) شاید بهتر باشد اپوزیسیون در جهت منصرف کردن قدرت های خارجی به علت آینده غیر قابل پیشبینی آن تلاش کنند.