سلام علیکم، دوستان عزیز و گرامی
در مورد پیامی که عباس آقای مشهدی در گروه گذاشتند من یک توضیحی بدهم. دوستان مطلع شوند بد نیست. چقدر هم خوب است که با توجه به نزدیکی انتخابات مردم بدانند که هزینه ستادهای انتخاباتی کاندیداها توسط چه کسی و چگونه تامین میشود. اگر بنده یا برخی از دوستان، فی البداهه، میآمدیم و مطالبی را در خصوص همین موضوع و با همین سابجکت، به قول حسین آقا، میگفتیم، فوری اتهام اینکه این آقا قصد و غرضی دارد و اینها [مطرح میشد]. بنده در وویسهای قبلی و در متنها همیشه میگفتم فساد بد است؛ خواه زیر نظر تشکیلات رهبری باشد، خواه زیر نظر تشکیلات دولت و شخص آقای حسن روحانی. فساد، فساد است.
الان شما اینجا نوشتهاید که آقای محمد شریعتمداری وزیر صمت فلان، اصلا اینطوری نیست برادر من! شما میفرمایید این پرشیا خودرو را این آقا تاسیس کرد، نه خیر! این طور نیست! عرض کنم که من یک توضیحی بدهم.
اول اینکه آقای محمد شریعتمداری، قبل از اینکه اصلاحطلب بشود و تشکیلات آقای روحانی و فلان، مسئول تدارکات بیت بود. بعد با دستور مقام معظم رهبری، رئیس ستاد اجرایی فرمان امام شد. حقیر سر تا پا تقصیر، به دلیل انس و آشنایی و مراودهای که با این مجموعهها طی سالها داشتهام، این را یک کار مهندسی میدانستم. اصلا در آن مقطعی که ایشان به ستاد آمد، هیچ کار درست و درمانی هم انجام نشد، مباحث توسعهای خوبی هم در ستاد اتفاق نیفتاد، ولی چون اسمش ستاد است و به عنوان یک غول اقتصادی، همه نذر میکنند که جایگاهی در آن مجموعه داشته باشند.
من برای اینکه نکته را برایتان روشن کنم، عرض میکنم ما یک آدمی را داریم که از مریخ و کره ماه نیامده، ایشان پرورشیافتهی تشکیلات رهبری است. ایشان در بیت مسئول تدارکات بوده و مدتی ذیحساب بوده و اصلا کلی امکانات در اختیارش بوده و بعد میشود رئیس ستاد اجرایی و بعد هم مدتی مسئول بازرسی بوده است. البته نه بازرسی مانند آقای ناطق، بلکه یک سری پروندهها را خود آقای شریعتمداری پیگیری میکرد. این قسمتش را من زیاد توضیح نمیدهم. بعد ایشان به دلیل قرابت، و به قول یکی از رفقا که میگفت ایشان کاکای آقای ریشهری است، بله آقای ریشهری وزیر اطلاعات که داماد آقای مشکینی هستند، ایشان مجموعهای را حکم گرفتند به عنوان تولیت آستان حضرت عبدالعظیم. آن موقعی که بنده در یکی از صحبتهایم عرض میکردم که تیتر، تیترِ قشنگی است: آستان قدس رضوی، آستان حضرت معصومه (س)، آستان جمکران یا آستان حضرت عبدالعظیم. اصلا ماموریت این است که اینها بروند آنجا و کار فرهنگی کنند. اما یواش یواش میآیند و میگویند که آقا ما بودجه میخواهیم! خوب بودجه هم محدود است. یک مقداری از بودجه میدهند. اما یواش یواش آقایان میآیند و میگویند: حضرت آقا! ما چه کار کنیم؟ اینجا طرح توسعه داریم. هزینه داریم. چه میدانم یک پروژه فلان میخواهیم برای این کار آستان مقدس ایجاد کنیم. خوب چی میخواهیم؟ میشود دو تا کارخانه از محل کارخانههایی که بنیاد دارد و ستاد دارد [بودجهای اختصاص بدهید؟]. اولش این طوری ورود میکنند. کما اینکه آقای یزدی همین کار را کرد. در دهههای گذشته آقای هادی غفاری همین کار را کرد. آقای رفیقدوست کارخانه داروی سبحان همین کار را کرد. آقای امامی کاشانی و خیلی دیگر از آقایان دیگر برای تامین پروژههایی که حکم میگیرند، حتی دانشگاه الزهرا در قم و موارد متعدد که اگر خواستید من ریزش را میتوانم بگویم، همچین اتفاقهایی افتاده است.
آقای ریشهری هم وقتی اینجا را ایجاد کردند، آمدند با کمک اتاق فکری که آن زمان، یعنی قبل از زمانی که به طور جدی آقای شریعتمداری وارد این مباحث بشود، چون ایشان قبلا وزارت [اطلاعات] بودند و با آقای ریشهری خیلی نزدیک بودند، آن اوایل با آن حاج محمود یاسینی، که رفیق فاب آقای تاجزاده و حسن واعظی و اینها، سال ۷۲، اینها مال الان نیست، آمدند «فواد ری» را راه انداختند. من فکر میکنم آن موقع هیچی نداشت. واقعا از صفر اینجا را راهاندازی کردند. یواش یواش امتیازات ویژه آمد. این شیر فلکه غنائم بیت المال سرازیر شد و یارگیریهای خوبی هم آن زمان کردند.
حالا من به طور مثال عرض میکنم، آقای شریعتمداری آمد، بعد یواش یواش آقای سعیدیکیا آمد و بیشترین نقش را آقای محمد شریعتمداری و آن غلامحسین نوذری داشتند. غلامحسین نوذری وزیر نفت بود و زمان آقای احمدینژاد در دورهی نهم، این حلقه وزارتی را در فواد ری ایجاد کردند. یواش یواش اینها از خوراک دام و طیور، نیازمندیهایی که کشور به این بخشهای متعدد و اقلام اساسی کشور داشت، از طریق آقای شریعتمداری در وزارت بازرگانی، به فواد ری میگفتند و اینها هم میرفتند برای تامین و یک رانت، رانت اطلاعاتی.
بعد فکر میکنم سال ۷۳ یا بیشتر، سال ۷۵ اینها بود که آن علی نوریانی که صاحب امتیاز بی ام وی بود، آمد به اصطلاح پنجاه درصد امتیازش را داد به فواد ری، بعد از مدتی هم آقایان زیر پایش را خالی کردند و کل نوریانیها را از پرشین خودرو به اصطلاح انداختند بیرون و الان کل آن مجموعه در اختیار فواد ری است.
این مباحث ثبت سفارش و اینها هم همهاش درست است. اما این آقای محمد شریعتمداری نیست. این یک آدمی است که شاید مثلا سرهنگ تمام این مجموعه است. این طوری بگم. آدمهای کت و کلفتی در آن مجموعه هستند با حدود ۲۰۰ شرکت زیرمجموعه که اگر بخواهم بزرگترینشان را برای شما مثال بزنم، شرکت نفت و گاز پارس است که همین غلامحسین نوذری خیلی تلاش کرد و این شرکت را از مجموعه کند برد.
بعد یک شرکت دیگر راه انداختند به نام شرکت نفت و گاز پرشیا. در همین دو شرکت من خاطرم هست که ۱۷۰ پروژه تعریف کردند و برداشتند و بردند آنجا. شعارشان هم این بود. قربان حضرت عبدالعظیم برویم! هر کسی هر کاری میکند، برای ما که نمیکند، برای حضرت عبدالعظیم میکند! اما هیچ مجموعهای نمیآید بپرسد که یک چنین هلدینگ عظیم صنعتی و دامداری و دامپروری و کارخانه لبنیات و نفت و گاز و فرآورده و پتروشیمی و … یک همچین مجموعهای درآمدهایش کجا رفته است؟ آقا هزینهکرد این مجموعه کجاست؟ چرا در همان شاه عبدالعظیم، شما یک کیلومتر از شاه عبدالعظیم بروید فاصله بگیرید، ببینید که فقر با مردم چه کار میکند! این پولها کجا رفته؟ مگر قرار نبود آنجا برود و شهر ری بشود نگین استان تهران؟! چرا این همه فقیر آنجا داریم؟!
تو همین شرکتهای نفت و گاز پرشیا، آن زمان من یادم است که شرکت یا سازمان بهینهسازی مصرف سوخت، ۱۸۵ هزار دستگاه سی ان جی را بدون رعایت مناقصه و تشریفات و اینها در یک خلا اطلاعاتی آقایان دادند به این مجموعه.
الان هم اگر دقت کنید خیلی هم، بانک پارسیان هم سهام دارند. یکی از سهامداران بانک پارسیان هم همین فواد ری است. من اینجور میخواهم عرض کنم که به طور کلی نقش این مجموعهها که ویژهخواری کردند، من دو تا آدم را در این مجموعهها میشناسم که خدا شاهد است اگر کل ثروت این دو تا آدم را، خودش و خانوادهاش را و تمام طایفهاش را میتکاندی، یک میلیارد و دو میلیارد نداشتند. الان این آقا پنج تا پروژه در آفریقا دارد. البته همه جا میگوید که این کارها مال من نیست و مال مجموعه تشکیلات فواد ری است و ما اصلا کارهای نیستیم. دفتر دبی و خانه دبی و اینها اینقدر رفت و آمدهای آنچنانی دارند و حالا هم خودشان و هم خانوادهشان. یعنی یک زندگی اشرافی عجیب و غریب. الان هم اگر خودش و عکس پروفایلش از این در وارد شود، موقع اذان بشود من فکر نمیکنم کسی رغبت کند فرادی نماز بخواند. یک همچین شخصیت نورانی با این وجاهت اصلا نماز فرادی اشکال دارد. آقا شما بروید جلو و ما پشت سر شما اقتدا میکنیم. بعد در زمینههای کشتیرانی، اصلا شما کارهایی که فواد ری و مجموعههایی که در اختیار دارد را بررسی کنید، مختان سوت میکشد!
آخر صحبت ما این است که چرا دوستان وقتی ما صحبت میکنیم تا میگیم تشکیلات بیت رهبری، همه تنشان کهیر میزند؟! آقا پس اگر ما میدانیم و نگوییم، فردای قیامت شهدا یقه ما را نمیگیرند؟! نمیگویند که آن آقا نمیدانست بریءالذمه است، تو که میدانستی چرا چهار تا جا نگفتی؟! این کجای عدالت اجتماعی است که رهبری دائما و دائما و دائما در سخنرانیهایشان میگویند؟! که آقا جامعه فلان و یکی هم نیست همان وسط جمعیت بگوید که آقا این فواد ری چی هست و چی کاره است؟ تشکیلات ستاد اجرایی، که من به شما آمار میدهم، شاید یکی الان اینها را گوش کند بگوید آقا ستاد اجرایی از اول کرونا یک چیزی حدود ۲ هزار میلیارد تومان اینجا داد و بستههای معیشتی داد و … من همه این آمار را به شما میدهم. من خودم عرض میکنم.
من به یکی از مدیران ارشد بنیاد عرض کردم. گفتم آقا کی را داری گول میزنی؟ این حرفها را برو برای رسانهها بگو! نمیدانم ما ۵ هزار میلیارد تومان به ستاد کرونا و تشکیلات و بحثهای بسیج و فلان و اینها و معیشت کمک کردیم. به او گفتم مرد مومن! تو سود یک سالت در شرکت اپراتور ایرانسلات حداقل هزار و دویست، سیصد میلیارد است؛ حداقل! بعد تو آمدی میگویی من ۴ هزار میلیارد تومان فلان کردم؟! شما بزرگترین ملاک کشور هستید. بزرگترین ساختمانهای تجاری و اداری کشور در اختیار شماست. اینها را اگر اطلاعات کاملش در اختیار مردم گذاشته بشود، مردم مطالبه میکنند! میگویند ما این همه صاحب ثروت هستیم و بعد من مشکل اجاره خانه دارم و مشکل چه میدانم تامین معاش خانوادهام را دارم. دختری دارم که نمیتواند ازدواج کند، پسری دارم که بیکار است و نمیتواند ازدواج کند. برای همین نمیگذارد وارد آن بحثها بشوید.
سمت بنیاد بروی، فوری نوکت را میچینند! با چی نوکت را میچینند؟ میگویند آنجا زیر نظر حضرت آقاست و شما حرف نزن و اگر هم موردی هست، شما برو همان جا بگو. یعنی چی!؟ آقا فواد ری را بروید بررسی کنید. آخر فواد ری چه سنخیتی دارد با مجموعه شرکت نفت پارس، با آن عظمت، که در سال ۱۳۳۷-۱۳۴۰ تاسیس شده، برید و ببینید که فقط زمین مجموعه این پالایشگاهها را که چقدر ارزش دارد، اینها را در اختیار دارند و مردم هم دارند گرسنگی میکشند!
بعد صحبت که میشود، بابا! گور پدر آقای روحانی صلوات! تا ما صحبت میکنیم، همین عباس آقای مشهدی و دوستان دیگر میگویند تو طرفدار روحانی هستی! من فقط میگویم توهین نکنیم. آدرس عوضی ندهیم. آقای روحانی فشلترین دولت بوده. اصلا همه اینها درست. اما این طور نباشد که ما را فارغ کنند از جای دیگر! ذهن ما را معطوف به چیزهای دیگر بکنند.
اما هلدینگهای اقتصادی، همین فواد ری بزرگترین تولیدکننده به اصطلاح شترمرغ ایران هستند. اولین مجموعهای که شترمرغ را به ایران آورد اینها هستند. بعد یواش یواش آن آقای لاریجانی، آن برادر بزرگترشان، آن جواد خان لاریجانی برداشت و آورد و آن زمینهایی که به اصطلاح در ورامین و آن داستانهایی که مطرح شد و احمدینژاد هم آمد گفت که اینها زمینهای منابع طبیعی را برداشته و تعرض کرده و فلان کرده و هرچی هم زور زدند نتوانستند خلع ید آن آقا را بگیرند. هنوز هم یکی از بزرگترین کشت و صنعتهای ایران را آقای لاریجانی دارد. خوب این تبعیضها را وقتی ما میبینیم آخر چرا به رفقا حمله میکنند به همدیگر!؟
تا میگوییم این طوری است، میگویند شما همش دنبال این هستی که مچ بگیری و همش یک جوری حرف میزنی که رهبری فلان! آقا بنده جز منتقدان رهبری هستم! سرم را هم بالا نگاه میدارم. فردای قیامت هم انشاالله انشاالله پیش شهدا و رفقایمان روسفید باشیم.
این عدالت اجتماعی نیست که آقای خامنهای در مملکت ایجاد کرده است! چرا همش میگویند مشکلات و مباحث اقتصاد مقاومتی؟! مگر اگر جای ایشان بودم، در این گرفتاریهایی که مردم دارند، در مجموعههای بنیادی که زیر نظر خودشان است، ستاد اجرایی فرمان امام، آستان قدس، مجموعههای دیگری ایشان مستقیما به عنوان انفال در اختیارش است را درش را باز میکنم برای مستضعفین!
معنی ندارد که مردم در فقر و فلاکت باشند و ما همش بیاییم، خود آقای خامنهای نقش اپوزیسیون را پیدا کرده! دائما دارد میگوید که این ایرادات اینجا هست و آنجا هست و مشکلات معیشتی و اشرافیگری! آقا اشرافیگری! آقای ولایتی چطور زندگی میکند؟ آقای ناطق چطور زندگی میکند؟ آقای حداد چقدر از سهم بیت المال در اختیارش است؟ خود آقای محمدی گلپایگانی وضعیت زندگیاش چطوری است؟ پسر ایشان چطوری دارد زندگی میکند؟ پسر آقای ولایتی چطوری دارد زندگی میکند؟
دست بردارید دیگر! چهل و دو سال از انقلاب گذشته است. مگر میشود شترسواری دولا دولا!؟ همه فهمیدند آقا! والله بالله من نه کانال بی بی سی را نگاه میکنم و نه اصلا در خانهام ماهواره دارم که اصلا این کانالها را ببینم. فوری در این گروه هم بعضیها تا صحبت میکنم، میگویند که آقا اینها حرفهای، یک چیزی هم یاد گرفتند لیبرتینشینان و فلان است! آقا لیبرتینشین! آن نازن فاسد به نام رجوی هم اگر یک زری زد و من در خلوت خودم نشستم و دیدم ای بابا این حرفی که زده، حرفی است که درست است نیتش سوء است و درست است که این آدم، آدم سالمی نیست، اما این نکتهای که الان این گفت، شاید درست بگوید!
من که گوش نمیدهم، نه دارم و نه هیچ وقت گوش میدهم. آقا من را متهم نکنید که دارد و فلان. اما این را چون عباس آقا گذاشت در گروه، و صراحتا میگویند پرشیا خودرو را آقای شریعتمداری روحانی…! آقای شریعتمداری نوچه بیت بوده! کارگزار بیت بوده!
آدرس درست به مردم بدید. روحانی اصلا از آستین بیت آمده بیرون. چرا ما را دارید، ببخشید، نفهم و احمق فرض میکنید؟ واقعیتها را به مردم بگویید! واقعیتها این نیست که چپ و راست کانال بیسیمچی و سپاه هم تا دلتان بخواهد برای خودش کانال درست کرده و هی هم از این اخبارهای مسیرگمکن و اخباری که اصلا معلوم نیست از کجا در میآورند.
آقای شریعتمداری دایی کی بود و هست؟ دایی عمار صالحی است که همین چند وقت پیش سر داستان بانک سرمایه و آن مشکلات ارزی علنا در تلویزیون محاکمهاش کردند. اما عمار صالحی، شرکتی که با پسر سردار جعفری زدند آن داستان چی شد؟ آن آقای رضوی که تهیهکننده معروف سریال شهرزاد و فلان؛ اینها کی هستند؟ مگر به آقای شریعتمداری نزدیک نبودند؟ و نیستند؟
آنهایی که مربوط به اصولگرا میشود، مثل دنبهای از گوشت جدا میکنند به کنار میگذارند و میگویند نه اصلا سمت اینها نرید! نه اینجوری نیست آقاجان! اتفاقا باید در فضای مجازی همه اینها تبیین شود.
هر کدام از آقایان در مورد حرفهایی که زدم، در مورد ستاد اجرایی و هلدینگهایی که دارند، الان میگویند این کانال و این به اصطلاح مطلبی که آقای مشهدی گفته که پول این ستادهای انتخاباتی از کجا تهیه میشود؟ من جوابش را به شما میگویم. الان یک جبههای هست به نام جبهه پایداری. یکی از ارکان اصلی جبهه پایداری، تئوریسینها و لوجستیکمنها و هر چی که اسمش را بگذارید، شخصی است به نام صولت مرتضوی. ایشان قبلا شهردار مشهد بوده. الان معاون کل اموال و داراییهای بنیاد مستضعفان است. آقای منصوری نامی را که جوانی است که قبلا فرماندار ورامین بوده و سر یک سری پروندهها اخراج و از فرمانداری خلع شده، ایشان را چون پایداریچی بوده و با این انجمنهای اسلامی دانشگاه و چه و چه [ارتباط داشته]، آوردهاند گذاشتند رئیس یکی از بنگاههای بزرگ اقتصادی کشور. به نام بنیاد علوی.
ایشان، آقای منصوری؛ شده رئیس بنیاد علوی. با آن همه ثروت و امکانات. یک جوانی را گذاشتهاند آنجا. چون همین تشکیلات پایداریچیها هستند. بروید شما، همین آقای عنابستانی، که الان آمده تو مجلس نماینده سبزوار است و آن داستان معروف سیلی زدن به گوش سرباز، ایشان را قبلا من دو سه بار آنجا دیده بودمش، ایشان را برای اینکه برای شورای نگهبان رزومه درست کنند، و چون قبلا در زمان احمدینژاد استاندار بود و برای اینکه شورای نگهبان حساسیت نداشته باشد، سه ماه و چهار ماه آوردنش کردنش مدیرکل سازمان امور اموال. همین آقای مرتضوی آوردش. ببینید چطوری مهندسی میکنند. سه ماه و چهار ماه آوردنش و بعد هم گفتند ایشان مدیرکل بوده و استعفاء داده یا نداده نمیدانم، حالا ایشان مدیرکل کجاست؟ یکی از نهادهای زیرنظر رهبری! آقا رفت مجلس!
الان دارند کار میکنند در مورد مسائل آقایان. رفت و آمدهایی که دارند. کی باید جواب این همه تخلف را بدهد؟ آن وضعیتی که سپاه است. آن طوری به جان هم افتادند! یک جوانی حالا بدون هماهنگی، حالا کاری ندارم به بحث اینکه نظامی باشد یا نباشد اصلا بحث من این نیست، ولی یک آقایی آمده و شاید یک ساز مخالف زده است. آمده و بدون اینکه یارگیری کند، یک تشکیلاتی راه انداخته و جبهههای مردمی و فلان و آمده کاندیدا شده است! البته ما از قدیم میدانستیم که این مهندس جوان قرار بود که برود و بازنشست بشود و همین آقای سلامی مجدد او را در تشکیلات حوزه نمایندگی سر کار آورد. یک همچین آدمی با موضعگیریهای بسیار افراطی، میآید آن جوان را در رسانهها منکوب میکند!
آقا ما اصلا آدمهای بدی هستیم. آقایانی که ادعای ولایتمداری میکنید، یک آدمی که در این مملکت رئیس قرارگاه خاتم الانبیاء بوده، تو از خدا نمیترسی که میگویی ایشان به خاطر مسائل فلان اخراج شد؟! به همین راحتی تهمت زدی؟! بعد هم آمدند گفتند این چه طرز حرف زدن است! آمد که ماستمالی کند. آره، نه، ما منظورمان این نبوده! آقا تو روغن را ریختی دیگر، برو جمعش کن! آنقدر هم من دوست دارم که این آقا بیاید کاندیدا بشود و تایید صلاحیت بشود و رای هم بیاورد! این خیلی جالب میشود. این یک تو دهنی به این اقتدارگراهایی است که در نهادهای مختلف لانه کردند.
نهادهای زیرنظر رهبری را این آدمهایی که اصلا هیچ کس را آدم حساب نمیکنند، در نعمت غوطهور هستند. ببخشید، سر سفره انقلاب، بخور بخور دارند. وقتی که صحبت از فقیر و غنی میشود همچین برای شما منبر میروند و با سر کج یک قال باقر میگوید و یک قال صادق با حالت هق هق و اینها که واقعا درک میکنیم مسائل شما را! آقا فریبتان ندهند! چهل و دو سال است که دارید میخورید!
من اگر یکی بیاید و بگوید فلان، میگویم به رهبری سلام برسانید و بفرمایید حضرت آقای خامنهای! اول کسی که باید اصلاح را در مملکت راه بیاندازد، خود شما هستی! «قوا انفسکم و أهلیکم نارا». از خودت شروع کن. ببین در این بنیاد مستضعفان، در بنیاد علوی، در بنیاد ۱۵ خرداد، بنیاد البرز، ستاد اجرای فرمان امام، کمیته امداد، چه میدانم اصلا خروجیهای اینها چه بوده!؟ به ما چهار تا آمار بدهند. صدا و سیما که مال خودشان است ماءشاالله که قبضه آقایان است! بعد هم میگویند ده تا و بیست تا و نه اصلا صد تا نیسان که در هر کدامش یک جاروبرقی نمیدانم و قالیچه میگذارد و بعد هم میگوید ستاد اجرای و بنیاد مستضعفان اینقدر جهیزیه درست کرده است! به این آقای مدیر بنیاد گفتم ته اینها چند تا است؟ گفت فلان. گفتم هر کدام چقدر است؟ گفت حدود ۴۰ میلیون. گفتم خوب این که میشود اینقدر! این اصلا شرکت سیمان فارس خوزستان شما سال گذشته چقدر سود کرده؟ پتروشیمیهایی که زیر نظر شما است چقدر سود کردند؟ نفت و گاز قطران اصفهان مال کی است؟
ببینید، آخر خیلی آدم ناراحت میشود که شما این اطلاعات را دارید و بعد یک متنی را در گروه میخوانی که بله شریعتمداری رئیس ستاد انتخاباتی روحانی شرکت پرشیا خودرو را شخصا تاسیس کرده بود. اصلا پرشیا خودرو مال دهه هفتاد است، چه ربطی به اینجا دارد؟! عباس جان! امثال شمایی که وجودتان نعمت است، باطنتان، باطن سالمی است، شماها را میآیند و با این اخبار جعلی و نادرست فکرتان را منحرف میکنند و یک کسی مثل آقای احمدی نژاد را در حلق ما میکنند! حواسمان نیست. یک کسی را بدتر از آن. حسن روحانی را!
حسن روحانی کی هست؟ از مریخ آمده؟! ببخشید! الان چند نفر گفتهاند این آقا جاسوس است و این آقا فراماسون است. آن دفعه هم گفتم شورای نگهبان تاییدش کرده! نه یک بار و نه دو بار! شش بار در این مملکت شورای نگهبان او را تایید کرده. نائب رئیس مجلس بوده و مجلس بوده و دبیر شورای عالی امنیت ملی بوده، رئیس ستاد تبلیغات جنگ بوده از طرف امام و سمتهای کلیدی دیگر. حالا برای اینکه به ما بگویید به خاطر تو است که به این آدم رای دادی، کس دیگر مقصر نیست.
اصلا رهبری اتوبان، ما کوچه بنبست! خوب!؟ ولمان کنید دیگر! چقدر به این ملت بدبخت سرکوفت میدید! آقا این آقای روحانی را شما در معرض انتخاب مردم گذاشتید! و الا مردم ۲۴ میلیون به کی باید رای میداند؟ به این آدم رای دادند. این حرفها و بهانهها را بگذارید کنار آقاجان!
تو را به خدا به خودمان بیاییم. دارند ما را بازیچه قرار میدهند. پریروز یکی از رفقای جانباز زنگ زده تا احوال من را بگیرد، خودش هم بنیاد است. به من گفت میبینی آقای حکمت چی شد؟! گفتم سید! تو در بنیاد هستی و برای خودم سوال است میخواهم حقوقت را بدانم! گفت ببین من بنیاد هستم و حقوقم را از بنیاد میگیرم و حقوق مدیرکلی هم میگیرم. سابقه سی ساله هم دارد. گفتم از فلانی چه خبر؟ از بچههای گردان شهادت بوده. گفت او که حالت اشتغال است. گفتم هر چی! هفتاد درصد جانباز است الان چقدر حقوق میگیرد؟ گفت حدود سه میلیون و هشتصد و چهار میلیون تومان به او حقوق میدهند. امسال گفتند حدود شش میلیون تومان و خوردهای میدهیم. اجاره خانه دارد، دختر جوان دارد، پسر بیکار دارد، آقا این چه بساطی است که درست کردید؟! یکی دوتا و سه تا و اینی که من میبینم و شما میبینید!
خیلی حرف زدم. من عذرخواهی میکنم، امیدوارم که خدا عاقبت ما را به خیر کند. خداوند صالحین را بر ما حاکم کند. آدمهایی که نعل وارونه میزنند، آخر و عاقبتش رسوایی است. الان هم هیچکس نمیتواند. من حالا بعد از این وویس بعضیها بگویند این ضد ولی فقیه است و فلان. اگر به خاطر این حرفهایی که من زدم که آقا ما به دنبال یک مصلحی میگردیم که از خودش شروع کند و از مجموعهها و افرادی که زیر نظر خودش هستند و به صورت اشرافیگری و دهنکجی در جامعه دارند زندگی میکنند، خودشان و خانوادهشان. اگر کسی میگوید که رهبری باید جلوی اینها را بگیرد و به خاطر این ضد انقلاب است و ضد رهبری است؟ آقا من آن کسی هستم که شما اصلا به من بگویید ضد ولی فقیه است! هیچ اشکال ندارد. من باید جواب خدا را بدهم و میدهم. خدا یاریتان کند و خداحافظ شما.
**این متن از روی یک فایل صوتی که در فضای مجازی منتشر شده پیاده شده است.