پیرامون کشور نفتی ما را نفرت و جنگ و خشونت و تخریب و غم و افسوس و خشم های فروخورده فراگرفته است.
روابط حکومت ایران و اکثر کشورهای عرب اینک دراوج تنش قرار دارد. کار به مانورهای نظامی در نزدیکی خاکهای یکدیگر کشیده است. رجزخوانیهای نظامیان اوج گرفته، رهبران با تندترین کلمات و تعابیر به هم پرخاش میکنند، روابط دیپلماتیک قطع شده است…
در عرصۀ منطقهای نیز با جنگهای نیابتی و مداخلات نظامی تنش و حالت رویاروییِ نظامی هر چه بیشتر تشدید میشود. سوریه و یمن نمونههای مهم این تنش است. تنشی که پیشتر به صورت رقابتها و اعمال نفوذ سیاسی و دینی نمایان میشد، هر چه بیشتر شکل برخورد نظامی به خود میگیرد.
رقابت و جدال میان جمهوری اسلامی و کشورهای عرب به یکی از عوامل تنش در عرصۀ جهانی نیز تبدیل شده است. مخالفت آشکار و پنهان با قرارداد برجام از جانب عربستان و متحدانش، ادعاهای ارضی و امنیتی و کشاندن آنها به مجامع جهانی، و حتّی کشمکش در محافل ومیدانهای ورزشی از جلوههای همین تنش رو به افزایش است.
عرصه فرهنگی و مذهبی نیز، که به علت مناسبات تاریخی میبایست زمینۀ نزدیکی و همکاری را فراهم آورد، از این تنش خالی نیست. داعیۀ رهبری جهان اسلام با صرف هزینهها و بودجههای کلان و بیحساب و کتاب در کشورهای مختلف، تا آفریقا آمریکای لاتین، گاه در اشکالی مضحک، از دیگر جلوههای این تنش و رقابت است.
پیداست که «روابط» کنونی میان ایران و جهان عرب، از یک سو، برساختۀ سیاستهای حاکمان کنونی این کشورهاست، و از سوی دیگر ناشی از سیاستها و اِعمال قدرت آمریکا و کشورهای بزرگ اروپائی، که هنوز خود را از میراث استعمار و امپریالیسم رها نکردهاند. نکته اینجاست که وجود اشتراکات تاریخی و نزدیکیهای فرهنگی و منافع منطقهای، میتوانست زمینۀ ایجاد روابط دوستانه و حتی شکلی از همکاریهای منطقهای را فراهم آورد.
حتّی مسئلۀ فلسطین و مخالفت با هژمونی و سطهطلبی اسرائیل که همیشه و هنوز نقطۀ اشتراک و اتصال همۀ مسلمانان بوده، امروزه به علت سیاستهای تنگنظرانه و جاهلانۀ دولتهای منطقه، مخدوش شده و جدال های سیاسی و مذهبی و … جای آن را گرفته است.
در طول سالیان بعد از انقلاب و بخصوص پس از جنگ ایران و عراق، اکثر دولتهای عربی با طرفداری از عراق، در مقابل ایران قرار گرفتند. این صفبندی با شدت بیشتری همچنان ادامه دارد و به تشکیل اتحادیههای منطقهایِ سیاسی و حتی نظامی و گاه تهدیدهای علنی انجامیده است….
با این همه مسئلۀ روابط میان ایران و کشورهای عرب را نمیتوان به اختلافهای سیاسی و نظامی میان رژیمهای آنها تقلیل داد. واقعیت این است که تاریخ روابط ایرانیان و اعراب همان قدر باعث پیوند و نزدیکی بوده که دلیل و بهانۀ ستیز و دشمنی – تنها با توسّل به فرهنگ تساهل و مدارا و همزیستی گریزناپذیر است که میتوان و باید بر این اختلافات، که به آسانی رنگ نژادپرستی به خود میگیرند، چیره شد. جهان امروز، با وجود پیچیدگیها و دشواریهائی که در برابر انسان قرار داده، سرشار از نمونههای موفقی از سازش و همزیستی و تفاهم میان قومها و ملّتهائی است که تاریخشان سرشار از دشمنی وجنگ بوده است. در این کار بویژه نقش فرهنگسازان و پژوهشگران اهمیت دارد که در بینش و فرآوردههایشان، نه تعصّب و جانبگیری، که انسانگرائی و حقیقت تعیینکننده است.
کشورهای موفق و توسعه یافته جهان که زندگی به سامانی برای مردم شان فراهم آورده اند، همواره سعی در تنش زدایی با رقبا و دشمنان شان داشته اند. اروپایی که دو جنگ جهانی ویرانگر و نکبت زا و مملو از نفرت های متقابل را پشت سر گذاشته حتی به سمت تشکیل اتحادیه سیاسی پیش رفته است.
در منطقه ما آیا روزی وضع به این صورت در خواهد آمد؟ آیا می شود تصور کرد که یک روز با وجود همه تنوع ها و تکثرها و علیرغم برخی اختلافات حتی ریشه ای بتوان به سمت همکاری و اتحادیه های منطقه ای پیش رفت؟ ریشه های مشکل کجاست و راه حل ها کدام است؟ شوربختانه اما اینک شاهد اوج گیری اختلافات و تضادهای فرقه ای و غلیان جزمیت ها و تنفرهای مختلف و شعله های ویرانگر تخریبی آن و از بین رفتن سرمایه های اقتصادی و انسانی هستیم و زخمهایی عمیق بر روح و روان مردمان که دیرتر از هر ویرانی و زخم بر جسم ها التیام خواهد یافت.
مردم شوربخت برخی از کشورهای منطقه اینک میزبان جزمیت ها و جاه طلبی های منطقه ای و فرامنطقه ای شده اند، جنگ کشورهای پولدار در کشورهای فقیر! و با «کارگر نظامی» های کم مزد یا خشمگینان رگ گردن برون زده قربانی غلیان احساسات جزمی و فریب خورده ریا و تزویر.
این جنگ ویرانگر به رسانهها نیز سرایت کرده است؛ رسانههایی که هریک بخشهایی از واقعیت را به صورت گزینش شدهای برای مخاطب خود برجسته می کنند و از واقعیت پیچیده و چند بعدی، تصویری ساده و «حقیقتنما» ارائه میدهند.
این مجموعه پرسش و داغ و درد و راه حل جویی را در پرونده ای که به شرایط روز میهن مان نیز نزدیکی داشته باشد تحت عنوان «مناسبات ایران و جهان عرب» با برخی صاحب نظران و پژوهشگران در میان گذاشتیم. مقالاتی با نظرگاه هایی متفاوت و نظراتی گاه متضاد حاصل این فراخوان بود. در تعارض بین نظرات قضاوت نهایی با شما خوانندگان فهیم و نکته سنج و حقیقت طلب خواهد بود. از همه عزیزانی که در این شماره همراهی مان کرده اند سپاسگزاریم.
شورای دبیران نشریه میهن
محمدجواد اکبرین، رضا علیجانی، علی کشتگر و محسن یلفانی