ایران و روسیه؛ بلندپروازی‌های ایدئولوژیک و منافع واگرا

-

 فواد روستایی Foad-rostaiiدر سال جاری میلادی (٢٠٢٢)، روابط میان فدراسیون روسیه و جمهوری اسلامی ایران در راستای گسترش همکاری‌های امنیّتی ِ دوجانبه در سپهر منطقه‌ای (قفقاز جنوبی، سوریه و به‌‌ویژه افغانستان) رو به گسترش دارد. در عرصه‌ی اقتصادی، سال ٢٠٢١ سالِ افزایش مبادلات دوجانبه میان دو کشور بوده است. افزایشی سی‌و‌هشت در صدی در  مقایسه با سال ٢٠٢٠ که معادل سه‌و‌نیم میلیارد دلار است. باوجود این، این ارقام به‌مراتب با اهدافِ مورد نظر و دل‌خواه محافظه‌کاران حاکم بر کشور یعنی یک افزایش ده میلیارد دلاری در سال فرسنگ‌ها فاصله دارد.

به‌رغمِ این رونق و افزایش در مبادلات اقتصادی، روابط دو کشور را می‌توان روابطی تاکتیکی و  مبتنی بر شرایط و  وضعیّتِ موجود دانست. این روابط را برخلاف ادّعای رهبران جمهوری اسلامی ایران نمی‌توان به‌حقیقت یک همکاری راهبردی (استراتژیک) خواند چرا که نیاز  ایران به روسیه به‌مراتب بیش از منافع روسیه در ارتباط با جمهوری اسلامی ایران است. به‌گفته‌ی «نیکول گراژوسکی» (1)، این روابط چیزی جز یک«تفاهمِ توأم با توهّم» نخواهد بود. در واقع، ما  بیش‌تر شاهد همگرائیِ‌های تاکتیکی و ایدئولوژیکِ محدود میان تهران و مسکو هستیم تا یک اتحّادِ راهبردی.

سعید خطیب‌زاده، سخنگوی وزارتِ امور خارجه‌ی جمهوری اسلامی ایران، در روز یازدهم اکتبر سال گذشته‌ی میلادی در یک کنفرانس مطبوعاتی به‌ویژه از «سندِ همکاری ٢٠ ساله با روسیه» سخن گفت که باید زیرِعنوانِ «سندِ جامعِ همکاری‌های ایران و روسیه» ارائه شود. این سند ِ همکاری‌های دوجانبهِ بیست ساله که ابراهیم رئیسی، رئیس جمهوری اسلامی ایران، نیز در سفر ٢٩ دی ماه ١۴٠٠[١٩ ژانویه‌ی ٢٠٢٢]به مسکو به آن اشاره کرد هم‌اکنون موضوعِ مذاکراتی است که میان دو کشور در جریان است و تهران تمایل و اشتیاقِ خویش به تحقق این هدف ظرف ی چند ماهِ آینده را علناً نشان‌داده است. بدین‌سان، جمهوری اسلامی ایران پس از  چین در حال نزدیک‌تر شدن به روسیه است. در ٧ فروردین ١۴٠٠(٢٧ مارس ٢٠٢١)، تهران و پکن سند همکاری بیست‌و‌پنج ساله میان دو کشور را امضا کرده بودند. این سند به همکاری‌های راهبردی میان ایران و چین به‌ویژه در عرصه‌ی انرژی و زیرساخت‌ها مربوط می‌شود.

در سال جاری میلادی (٢٠٢٢)، روابط میان فدراسیون روسیه و جمهوری اسلامی ایران در راستای گسترش همکاری‌های امنیّتی ِ دوجانبه در سپهر منطقه‌ای (قفقاز جنوبی، سوریه و به‌‌ویژه افغانستان) رو به گسترش دارد. در عرصه‌ی اقتصادی، سال ٢٠٢١ سالِ افزایش مبادلات دوجانبه میان دو کشور بوده است. افزایشی سی‌و‌هشت در صدی در  مقایسه با سال ٢٠٢٠ که معادل سه‌و‌نیم میلیارد دلار است. باوجود این، این ارقام به‌مراتب با اهدافِ مورد نظر و دل‌خواه محافظه‌کاران حاکم بر کشور یعنی یک افزایش ده میلیارد دلاری در سال فرسنگ‌ها فاصله دارد.

بدین‌ترتیب، هدف تهران را می‌توان ایجاد اتحّادی راهبردی میان تهران و مسکو دانست. برای رژیمِ ایران، تحقّق این هدف مستلزمِ تدوین و تکوینِ یک راهبرد یا استراتژی بین‌المللیِ مستقلِ از نوساناتِ سیاسی در واشنگتن است. نوساناتی که که در اثر  جایگزینی متناوب قدرت در پی پیروزی جمهوری‌خواهان بر دموکرات‌ها یا دموکرات‌ها بر جمهوریخواهان روی‌می‌دهد. اتحادی استراتژیک که بر بینشی ایدئولوژیک از روابط بین‌المللی استوار است. چنین نگرش و بینشی نماینده‌ی یک واقعیتِ سیاسی نبوده و  در شکل کنونی آن برنامه‌ی سیاسی نخبگان انقلابی است که جمهوری اسلامی ایران را هدایت و رهبری می‌کنند. بدین‌سان، سدِّ اصلی بر سرِ راهِ تحقّقِ اتحّادی راهبردی میان دوکشور  «ماهیّتِ نامتقارنِ روابط دوجانبه‌‌ی مسکو و تهران است. ریشه‌ی تلاش و اشتیاق ایران برای اتحّادِ راهبردی میان ایران و روسیه را باید در موضع‌گیری ضدِّ آمریکائیِ تهران از سال ١٣۵٧، سال پیروزی انقلاب، بدین‌سو  جست‌و‌جو کرد. این موضع‌گیری تهران را به سوی تلاش در راستای توافق و سازشی با مسکو در چهارچوبِ روابط میان یک قدرتِ منطقه‌ای یعنی ایران و یک قدرت بین‌المللی یعنی روسیه سوق‌داده است. این نبود توازن و تقارن را می‌توان در پرتوِ خوانشِ متنِ گفت‌و‌گوی میان رهبرانِ دو کشور در جریانِ دیدارِ ابراهیم رئیسی از مسکو در ٢٩ دی ١۴٠٠(١٩ ژانویه ٢٠٢٢)  دریافت (2). در این دیدار در حالی که ابراهیم رئیسی بر اراده و خواست ایران بر برقراری روابطی راهبردی با روسیه انگشت می‌گذارد، ولادیمیر پوتین در یادآوریِ اولویت‌های روسیه در روابط دوجانبه با جمهوری اسلامی ایران از  گسترشِ دادوستدهای بازرگانی، همکاری منطقه‌ای در سوریه و افغانستان و بالاخره از حلِّ مسأله‌ی هسته‌ای ایران از طرق دیپلماتیک و در چهارچوب گفت‌گوهای وین برای احیای برجام (توافق هسته‌ای امضا شده میان ایران و گروه موسوم به پنج+یک در سال ١٣٩۴[٢٠١۵]) سخن می‌گوید.

از دیگر سو، موارد موردِ توافق در ارتباط با وضعیّت منطقه‌ای نیز  صددرصد نیستند. مسکو در تلاش است که اجرای سیاست روسیه در سوریه به روابط مسکو با تهران و تل‌آویو آسیبی نرساند. به همین ترتیب، نزدیکی و اتحاد ایران در چهارچوب دیپلماسی مسکو  در مناقشه‌ی قره‌باغ علیا با دفاع از منافع ملی ایران در قفقازِ جنوبی در تضاد است. در واقعیّتِ امر، نفع ایران در اتحّاد با ارمنستان است چرا که اتحّادهای جمهوری آذربایجان کشورهای دیگر و نفوذ آمریکا و اسرائیل در جمهوری آذربایجان منشاء ناامنی در جمهوری اسلامی ایران است. کشوری که به چالش کشیدن جمهوری اسلامی ایران در مرزهای شمالی این کشور یکی از دلایل وجودی آن است.

وجود این تضادها و تناقض‌ها در روابط روسیه و ایران انگیزه‌ی انتقادهائی است که در داخل کشور تلاش‌های دولت را برای رسیدن به اتحادی راهبردی با روسیه آن‌هم به هر قیمت هدف قرار داده است. در همین ارتباط و با چشم‌گیر بودن بیش از پیشِ اولویت دادنِ رژیم به شرق در روابط بین‌المللی است که است که صادق زبیا کلام، سیاست‌شناس و استاد دانشگاه، پس از سفر رئیسی به روسیه در یک تویت مینویسد: “یادم باشه جناب دکتر عبداللهیان که از روسیه برگشتن بگم اون سَردَرِ «نه شرقی نه غربی» وزارت امورخارجه را که بی‌مصرف شده بیارن پایین(3). آبشخور این انتقادها نرم‌افزار ایدئولوژیک داخلی است که از  آیت‌الله خمینی به عنوان یک میراث برجای مانده است. میراثی که هدف آن از همان آغاز انقلاب تبدیل ایران به کشوری بود که نظم برقرارشده در جهان به وسیله‌ی قدرت‌های بزرگ بین‌المللی را به چالش کشد. باوجود این، واقع‌گرایی سیاسی و  اراده‌‌ی معطوف به حفظ و بقای رژیم از همان سال‌های دهه‌ی شصت رهبران انقلابی را به تأمّل و اتخّاذ سیاست‌هایی واداشت که در آن سیاست خارجی رژیم سمت‌ و سویی شرقی‌تر داشت.

روسیه و پرونده‌ی هسته‌ای ایران

به‌رغمِ این رونق و افزایش در مبادلات اقتصادی، روابط دو کشور را می‌توان روابطی تاکتیکی و  مبتنی بر شرایط و  وضعیّتِ موجود دانست. این روابط را برخلاف ادّعای رهبران جمهوری اسلامی ایران نمی‌توان به‌حقیقت یک همکاری راهبردی (استراتژیک) خواند چرا که نیاز  ایران به روسیه به‌مراتب بیش از منافع روسیه در ارتباط با جمهوری اسلامی ایران است. به‌گفته‌ی «نیکول گراژوسکی»، این روابط چیزی جز یک«تفاهمِ توأم با توهّم» نخواهد بود. در واقع، ما  بیش‌تر شاهد همگرائیِ‌های تاکتیکی و ایدئولوژیکِ محدود میان تهران و مسکو هستیم تا یک اتحّادِ راهبردی.

توجیه سازش و نزدیکی جمهوری اسلامی ایران با روسیه را باید در نقش سازنده‌ی مسکو در گفت‌و‌گوهای مربوط به پرونده‌ی هسته‌ای ایران جست‌و‌جو کرد. در حقیقت، هرچند که روسیه در منافعِ غربی‌ها در جلوگیری از موفقیّت ایران در نظامی کردنِ برنامه‌ی هسته‌ای این کشور  با آنان همراه و هم‌سوست، به هیچ وجه خواهان رسیدن رویارویی به سطحی ستیزه‌جویانه و بروز برخوردی مسلحانه در این عرصه نیست. مسکو در عین حال به لغو تحریم‌ها علیه ایران به منظور افزایش حجمِ دادوستد بازرگانی خود با ایران نیاز دارد. فعالیّت بیش از حدِّ نماینده‌ی روسیه در مذاکرات وین برای احیای برجام در ده ماهه‌ی فروردین تا دی‌ماه سال پیش نیز در پرتو همین نیاز درک شدنی است. گفت‌و‌گوهایی که به خاطر تغییر دولت در تهران با گسستی پنج ماهه روبه‌رو بود. میخاییل ایلیانوف، فرستاده‌ی روسیه به وین در چانه‌زدن‌های دیپلماتیک در وین این نقش سازنده را به نمایش می‌گذارد. نماینده‌ی روسیه در این مذاکرات خود را به‌سانِ یک «میانجی درست‌کار» نشان می‌دهد. این نکته را به خوبی می‌توان از راه دیدن عکس‌هایی از دیدارها و گفت‌وگوهای او با نمایندگان فرانسه، آلمان، انگلیس و علی باقری، رئیس هیدت نمایندگی ایران، و بالاخره رابرت مالی- فرستاده‌ی آمریکا به وین-در تویتر دریافت (4). موضع روسیه بر طرفداری از آزاد کردن دارایی‌های مسدود شده‌ی ایران به خاطر تحریم‌های آمریکا و مخالفت با تحریم‌های یک‌جانبه‌ی آمریکا استوار است. میزان دارایی‌های مسدودشده‌ی ایران در حدود ده میلیارد دلار است. روسیه از پرونده‌ی هسته‌ای ایران به عنوان ابزاری برای مذاکره با آمریکا از موضعی برابر استفاده می‌کند. نقش و موضع روسیه در داخل ایران آماج ستایش رسانه‌های محافظه‌کار و هدفِ انتقاد رسانه‌های اصلاح‌طلب است که روسیه را به تلاش برای جلوگیری از نزدیک شدن ایران به غرب متهم می‌کنند. باوجود این باید گفت که این نگرش اصلاح طلبان فرضیه‌ای نادرست است و احتمال آشتی ایران و آمریکا در چهارچوب سیاسی جمهوری اسلامی احتمالی نامحتمل و ناشدنی است چرا که ایدئولوژی خمینی‌گرا در عمل آمریکا ستیزی را به‌عنوان بنیادِ راهبردِ بین‌المللی کشور جا انداخته است.

دولت جدید ایران به ریاست ابراهیم رئیسی جایگاه روسیه را در مرکز  راهبرد بین‌المللی خود می‌بیند. حسن روحانی، رئیس پیشین جمهوری اسلامی ایران، دردو دوره‌ی ریاست خود از سال ١٣٩٢ تا ١۴٠٠ چهار بار به روسیه سفر کرد. جواد ظریف، وزیر امورخارجه‌ی دولت روحانی، ٣٣ سفر به مسکو را در کارنامه‌ی خود دارد (5). باید این نکته را از نظر دور نداشت که مسأله‌ی روابط با مسکو به‌رغم انتقادهای داخلی مسأله‌ای است که تصمیم‌گیری در مورد آن با مقام رهبری است. از این رو، جابه‌جا شدن یا آمدن و رفتن اصلاح طلب و محافظه کار تأثیری محدود بر راهبرد بین‌المللی کشور دارد. میانه‌روهای رژیم خواهان نوعی توازن و تعادل میان اولویت داده‌شده به شرق و نوعی نزدیکی اقتصادی با اروپاییان هستند. از آن جا که چنین تعادل و توازنی به خاطر مخالفت دولت ترامپ برقرار نشده است ما شاهد استمراری گسترده در راهبرد یا استراتژی روسی رژیم تهران هستیم.

در این میان، همزمان با در جریان بودن مذاکراتی در وین برای احیای برجام، وزیر امورخارجه‌ی ایران در فروردین ماه سال جاری از نزدیک بودن توافق خبر داد. باوجود این و به رغمِ این که در پی اعمال تحریم‌های اخیر علیه روسیه (پس از تهاجم این کشور به اوکراین)، ایران به عنوان منبع جدیدی برای تأمین انرژی مطرح می‌شود ‌ظنِّ تلاش برای به گروگان گرفتن مذاکرات وین برای تحمیل شرایط خویش متوّجه روسیه است.

مسائل اصلی در روابط دوجانبه‌ی مسکو و تهران

اتحادی استراتژیک که بر بینشی ایدئولوژیک از روابط بین‌المللی استوار است. چنین نگرش و بینشی نماینده‌ی یک واقعیتِ سیاسی نبوده و  در شکل کنونی آن برنامه‌ی سیاسی نخبگان انقلابی است که جمهوری اسلامی ایران را هدایت و رهبری می‌کنند. بدین‌سان، سدِّ اصلی بر سرِ راهِ تحقّقِ اتحّادی راهبردی میان دوکشور  «ماهیّتِ نامتقارنِ روابط دوجانبه‌‌ی مسکو و تهران است. ریشه‌ی تلاش و اشتیاق ایران برای اتحّادِ راهبردی میان ایران و روسیه را باید در موضع‌گیری ضدِّ آمریکائیِ تهران از سال ١٣۵٧، سال پیروزی انقلاب، بدین‌سو  جست‌و‌جو کرد. این موضع‌گیری تهران را به سوی تلاش در راستای توافق و سازشی با مسکو در چهارچوبِ روابط میان یک قدرتِ منطقه‌ای یعنی ایران و یک قدرت بین‌المللی یعنی روسیه سوق‌داده است.

امروز، مسأله یا داو اصلی در روابط مسکو و تهران مذاکرات مربوط به همکاری‌های بیست ساله و نزدیک شدنِ بیش‌ترِ دو کشور در عرصه‌ی انرژی است. به نوشته‌ی سایت یا تارنمای «اویل‌پرایس دات کام» در جریان سفر دیماه گذشته‌ی رئیسی به مسکو یکی از مهم‌ترین درخواست‌های ایران خرید سامانه‌های موشکی اس-۴٠٠ و هواپیماهای جنگنده‌ی سوخوی بوده است. ایران متقابلاً پذیرفته است که حق انحصاری بهره‌برداری از میدان گازی چالوس در دریای خزر را به روسیه واگذار کند. به عبارت دیگر، ایران در قبال دریافت سامانه‌های موشکی و هواپیماهای جنگنده، بهربرداری و توسعه‌ی بخش گازی خود را به روسیه یعنی یک رقیب در بازار انرژی می‌سپارد(6).

در نبود شفافیّت در مورد محتوای سند همکاری‌های بیست ‌ساله، منتقدان ایرانی این سند برای بحث و استدلال در مورد درستی یا نادرستی این نزدیکی و همکاری بر داده‌ها و اطلاعات رسانه‌های غربی تکیه می‌کنند. افزون بر این، در حال حاضر مذاکراتی میان ایران و روسیه بر سر ساختنِ واحدهایی جدید در مرکز هسته‌ای بوشهر در جریان است. این مذاکرات به راکتورهای شماره‌ی دو و سه در این نیروگاه برای عملی کردن طرح تهران مبنی بر تولید ١٠٠٠٠ مگاوات برق هسته‌ای مربوط است. از سوی دیگر، روسیه ساخت مرکز حرارتی «سیرلیک» در استان هرمزگان را برعهده خواهد داشت. ساخت این نیروگاه ١۴٠٠ مگاواتی که تأمین هزینه‌ی آن را ایران و روسیه بر دوش خواهد گرفت توسّط یک شرکت روسی انجام می‌شود(7).

در زمینه‌ی همکاری‌های نظامی میان تهران و مسکو می‌توان به رزمایش مشترک ایران، روسیه و چین در اقیانوس هند در بهمن ماه سال گذشته اشاره کرد. هدف این رزمایش آزادسازی دو کشتی ربوده شده توسّطِ راهزنان دریائی بود. دریادار مصطفی تاج‌الدینی، سخنگوی این رزمایش در پایان رزمایش اعلام کرد که واحدهای دریایی و هوایی سه کشور دو فروند کشتی تجاری را که توسّط دزدان دریائی در آب‌های بین‌المللی ربوده شده بود آزاد کردند. به گفته‌ی او، این رزمایش سه روزه در محدوده‌ای به مساحت ١٧٠٠٠ کیلومتر مربع و با شرکت یازده واحد دریائی ارتش ایران، سه واحد نیروی دریائی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، سه واحد ارتش روسیه و دو واحد ارتش چین برگزار شد(8).

توجیه سازش و نزدیکی جمهوری اسلامی ایران با روسیه را باید در نقش سازنده‌ی مسکو در گفت‌و‌گوهای مربوط به پرونده‌ی هسته‌ای ایران جست‌و‌جو کرد. در حقیقت، هرچند که روسیه در منافعِ غربی‌ها در جلوگیری از موفقیّت ایران در نظامی کردنِ برنامه‌ی هسته‌ای این کشور  با آنان همراه و هم‌سوست، به هیچ وجه خواهان رسیدن رویارویی به سطحی ستیزه‌جویانه و بروز برخوردی مسلحانه در این عرصه نیست. مسکو در عین حال به لغو تحریم‌ها علیه ایران به منظور افزایش حجمِ دادوستد بازرگانی خود با ایران نیاز دارد. فعالیّت بیش از حدِّ نماینده‌ی روسیه در مذاکرات وین برای احیای برجام در ده ماهه‌ی فروردین تا دی‌ماه سال پیش نیز در پرتو همین نیاز درک شدنی است.

سرانجام این که، بحران بین‌المللی به‌وجودآمده در پی یورش نظامی روسیه به اوکراین می‌تواند تأثیرهای ضدّونقیضی بر موضع‌گیری‌های مسکو در ارتباط با مسأله‌ی ایران بگذارد(9). از یک سو، این بحران بین‌المللی می‌تواند روندِ حصول توافق هسته‌ای را با تلاش قدرت‌های بزرگ برای مهار رقابت‌ها تسریع کند. در عینِ حال این احتمال نیز وجود دارد که در یک دگرگونی و تحول متفاوت شاهد سخت‌تر شدن مواضع روسیه-چین از یک سو و آمریکا- اروپا از دیگر سوباشیم. چشم‌اندازی که در آن ایران می‌تواند به مسأله یا داو جدیدی در رقابت میان قدرت‌های بین‌المللی بدل شود.

کلمان تِرم پژوهشگر وابسته در مؤسسه‌ی دانشگاهی بین‌المللی فلورانس، کارشناس مسائل ایران و دارای تألیفاتی در این زمینه است.

qmjsdkflj


(1) Nicole Grajewski, « An illusory entente: the myth of a Russia-China-Iran “axis” », Asian Affairs, mis

en ligne le 14 février 2022 (https://www.tandfonline.com/doi/full/10.1080/03068374.2022.2029076).

(2) President of Russia, « Meeting with President of Iran Sayyid Ebrahim Raisi »,

19 janvier 2022 (http://en.kremlin.ru/events/president/news/67608).

(3) Voir le tweet de @sadeghZibakalam posté le 19 janvier 2022 (https://twitter.

com/sadeghZibakalam/status/1483671756003057671).

(4) François d’Alançon, « Nucléaire iranien : Mikhaïl Oulianov, le show russe

au cœur de la négociation », La Croix, 6 janvier 2022 (https://www.la-croix.

com/Monde/Nucleaire-iranien-Mikhail-Oulianov-show-russe-coeur-negociat

ion-2022-01-06-1201193486).

(5) Kourosh Ziabari, « Russia and Iran not as close as they pretend », Asia Times,

2 février 2022 (https://asiatimes.com/2022/02/russia-and-iran-not-as-close-as-

they-pretend/).

(6) Simon Watkins, « What’s In The 20-Year Draft Agrrement Between Iran and

Russia? », Oilprice.com, 24 janvier 2022 (https://oilprice.com/Energy/Energy-

General/Whats-In-The-20-Year-Draft-Agreement-Between-Iran-And-Russia.html).

(7) Agence de presse de la République islamique (IRNA), « Début de la construc-

tion de la centrale électrique de Sirik en Iran », 10 juin 2021 (https://fr.irna.ir/

news/84361285/D%C3%A9but-de-la-construction-de-la-centrale-%C3%A9lec-

trique-de-Sirik-en).

(8) RFI, « L’iran participe à des manœuvres navales conjointes avec la Russie

et la Chine dans l’océan Indien », 20 janvier 2022 (https://www.rfi.fr/fr/moyen-

orient/20220120-l-iran-participe-%C3%A0-des-man%C5%93uvres-navales-con-

jointes-avec-la-russie-et-la-chine-dans-l-oc%C3%A9an-indien).

(9) The Economist, « Nuclear talks with Iran enter the endgame », 12 février 2022

(https://www.economist.com/middle-east-and-africa/nuclear-talks-with-iran-

enter-the-endgame/21807592?utm_medium=social-media.content.np&utm_

source=twitter&utm_campaign=editorial-social&utm_content=discovery.content).

یاداشت مترجم:

منبع مقاله:

Les Grands Dossiers De Diplomatie No. 67

Avril-Mai 2022

عنوان مقاله:

L’Iran et la Russie : entre ambitions idéologiques et intérêts divergents