وجه ایجابی جمهوری خواهی مدرن چیست؟

6sd5f4dfgdg حسن شریعتمداری hassan shariatmadariایده جمهوری خواهی در وجه سلبی خود که رقابت در جلوگیری از تجدید سلطنت پس از فروپاشی جمهوری اسلامی است، در بین اکثر گروهها و تشکلهای جمهوری خواهی مشترک است ولی همین آرمان در وجه ایجابی خود تا کنون به تفاهم حداقلی نیز نرسیده است .

دربین آنان که خود را جمهوریخواه میدانند، طیف وسیع و گوناگونی ازآرمانها، ارزشها واهداف سیاسی وجود دارد وپیشینه تاریخی این گروه ها نیزمانع از رهایی اغلب آنان ازگسستن آرمانی و ارزشی از گذشته نه چندان دموکراتیک آنان است.

هویت تاریخی برای اغلب این تشکلها، ارزشی والاست که سخت به آن دلبسته و آن را میستایند و به نوعی تبدیل به معنای وجودی آنان شده وعملا مانع هرگونه تحرک آنان گردیده است. اما با وجود اینکه که افراد این تشکلها به مرور زمان از آنان گسسته اند، عده ای سرسختانه مانع ورود افکار و اندیشه های مدرن به ساختار سنتی و هویتی این تشکلها می‌باشند.

در طیف وسیع جمهوریخواهان: مارکسیست، استالینیست، طرفدار جمهوری اسلامی، ملی مذهبی، ضدامپریالیست، گروههای اتنیک، سوسیال دموکرات و لیبرال وجود دارد.

واضح است که پس از تعیین تکلیف درمورد نظام سیاسی کشور، پس ازتشکیل مجلس موسسان آینده و احیانا انجام رفراندم قانون اساسی، هرکدام از این گروه هاو تشکلها، میتوانند با پذیرش قانون اساسی جدید پایه های احزاب متنوعی در ایران دموکراتیک آینده باشند . درآینده و پس ازتعیین تکلیف نظام سیاسیِ، یکی از دو گزینه جمهوریخواهی و رقیب آن یعنی سلطنت طلبی و یا مشروطه خواهی، بلا موضوع شده و جلوه ای نخواهد داشت . احزاب جمهوریخواه در دموکراسیهای موجود وجود دارند ولی تعریف آنان در علوم سیاسی توجه به توده مردم و تمسک به روشهای پوپولیستی در سیاست است. اغلب آنان در دموکراسیهای موجود از گروههای ناسیونالیستی و دست راستی تشکیل میشوند.

پس آن چه که عملا امروز در دستورکار اغلب این گروهها و تشکلها در اپوزیسیون ایرانی است تشکیل یک جبهه ضد سلطنت است، حتی اگر کسی آنرا بزبان نیاورد. البته اگر که جمهوریخواهان بتوانند تعین مثبتی نیزبرای خود تعریف کنند آنگاه جبهه جمهوریخواهی میتواند معنای دیگری نیز پیدا کند.

با تعریف یک تعین مثبت برای تشکلهای جمهوریخواهی اتفاقات زیر پیش خواهد آمد.

  • اعتقاد به دموکراسی، حقوق بشر، عدم تبعیض در همه حوزه های حقوقی و اجتماعی و فرهنگی، بطور طبیعی مرزی قاطع بین آنان و نظام جمهوری اسلامی کشیده وعده ای را خواه و ناخواه به بیرون این مرزها می راند.
  • سابقه تاریخی وهویت سازمانی افراد و تشکلها در برابر اعتقاد اصولی آنان به آرمانهای جمهوریخواهی مدرن رنگ خواهد باخت و امری ثانوی خواهد شد.
  • در مرحله بعدی با پیش دستی اصول دموکراسی خواهی به ارزشهای هویتی و تاریخیِ، این بحث پیش کشیده خواهد شد که آیا جبهه جمهوریخواهی اولویت درجه یکش مبارزه برسر بود و نبود با نظام جمهوری اسلامی است و یا همزمان همین نوع نبرد را با سلطنت طلبان نیز در اولویت نخست خود دارد؟  طبعا نتیحه پاسخ به این پرسش این خواهد بود که ما با طیف وسیعی از آنان در اصول و آرمانهای زیادی مشترکیم و نوع رابطه ما درزمان کنونی همکاری توام با رقابت میتواند باشد و دلیلی بر خصومت بنیادین و افتتاح دو جبهه مبارزه همزمان وجود ندارد.
  • اگر این نتیجه گیری معقول و منطقی باشد لزوم ایجاد جبهه وسیع تری نیز برای همکاری با بخشهای دمکرات سلطنت طلبان برای گذار از جمهوری اسلامی در دستور کارآنها بوجود خواهد آمد.
  • البته عده ای از افراد و تشکلهای جمهوریخواه نیزهدف اصلی شان تشکیل یک جبهه ضد سلطنت باقی خواهد ماند و برآن پای خواهند فشرد ودر نتیجه با آنها فراتر از آنچه که امروز وجود دارد چیزی بوجود نخواهد آمد.

آیا امکان عملی چنین تغییرات وسیعی در این طیف با چنین وسعت و گوناگونی، وجود دارد؟

تجربه من بعنوان کسی که بیش از سه دهه از عمر سیاسی خود را بر سر انجام چنین پروژه ای نهاده است و همواره نه تنها از مشوقین بلکه از معماران اصلی آن بوده است، نشان میدهد که آنچه که در چهار دهه گذشته نتوانسته انجام گیرد در آینده نیز دلیل چندانی بر موفقیتش وجود ندارد. زمینه برهانی و عقلی بر لزوم ایجاد چیزی برای بوجود آمدن آن چیز کافی نیست . شرایط بسیار دیگری لازم است که کار را دشوار و شاید غیر ممکن میسازد.

تجربه من بعنوان کسی که بیش از سه دهه از عمر سیاسی خود را بر سر انجام چنین پروژه ای نهاده است و همواره نه تنها از مشوقین بلکه از معماران اصلی آن بوده است، نشان میدهد که آنچه که در چهار دهه گذشته نتوانسته انجام گیرد در آینده نیز دلیل چندانی بر موفقیتش وجود ندارد. زمینه برهانی و عقلی بر لزوم ایجاد چیزی برای بوجود آمدن آن چیز کافی نیست . شرایط بسیار دیگری لازم است که کار را دشوار و شاید غیر ممکن میسازد.

با این وجود اولین شرط پیمودن گامی فراتر از وضعیتی که اکنون بر روابط جمهوریخواهان حاکم است تعریف اصول جمهوریخواهی مدرن است .این اصول همان اصول پایه ای است که درصورت بوجود آمدن یک جمهوری سکولار مبتنی بر دموکراسی و حقوق بشر باید دراصول گوناگون قانون اساسی آینده جمهوری ایران بیاید.

بیایید این اصول مشترک را با هم برشته تحریر آوریم . آنگاه خواهید دید که رقابت ها و توافقات و اختلافات واقعی با طیف های گوناگون جمهوریخواه و موانع و فرصتهای همکاری در کجاست .

من شکی ندارم که این سند اگر نوشته شود در محتوا بسیار شبیه سند رویکردها و ارزشهای شورای مدیریت گذار خواهد بود . فقط بجای سکولار دموکراسی نگاشته شده در سند رویکردها و ارزشها در سند جدید جمهوریخواهان  جمهوری ایران مبتنی بر سکولار دموکراسی نگاشته خواهد شد.